واکنش ها به استعفای محمد علی نجفی شهردار تهران

مطهري: نجفي و شورا بايد مقاومت مي كردند
پس لرزه هاي استعفاي شهردار ادامه دارد
ماراتن استعفاي شهردار تهران، محمدعلي نجفي، اگرچه با موافقت اعضاي شوراي شهر پذيرفته شد، اما بعيد است تبعات اين ماجرا به اين زودي ها دامن اصلاح طلبان را رها کند. اگرچه جريان اصلاحات تاكيد دارد که نمي خواهد با رفتارش، خاطرات شوراي شهر اول را تکرار کند، اما گله گذاري ها با زبان کنايه همچنان در فضاي مجازي وجود دارد، بي آنکه نامي از فردي يا حزبي در اين ميان برده شود. روشن اين است که اقدام نجفي و شوراي شهر، جريان اصلاحات را در مواجهه با پرسش هاي مخاطباني قرار داده که از دليل اين استعفا به بهانه بيماري قانع نشدند و اين ابهامات زماني روند فزاينده به خود گرفت که دادستان کل کشور، حجت الاسلام منتظري، از نجفي خواست دوباره استعفا بدهد. هم نجفي دوباره استعفا داد و هم شوراي شهر به اين خواست، گردن نهاد. اكنون پرسش اين است که اصلاح طلبان در مواجهه با وضعيت جديدي که مقابل آنان پديدار شده، يعني اراده اي که برخي تصميمات اصلاح طلبانه را نمي پذيرد، چه کنشي نشان خواهند داد و آيا قائل به بازنگري در روند اتخاذشده خواهند بود يا نه.
انتقاد مطهري
نقد به رفتار جريان اصلاح طلب در شورا، تا جايي پيش رفت که صداي علي مطهري، نماينده مجلس را هم بلند کرد. او در صفحه شخصي اينستاگرام خود هم از رفتار اصلاح طلبان در راي دادن به استعفا انتقاد کرد و هم از قوه قضائيه و نوشت: «ماجراي برکناري آقاي نجفي از شهرداري تهران موجب وهن جمهوري اسلامي شد. بخشي که از ابتدا مخالف تصدي اين پست توسط آقاي نجفي بود، با اهرم هايي که در دست داشت ايشان را مجبور به استعفا کرد و وقتي شوراي شهر تهران با استعفاي او مخالفت کرد، شورا را تهديد کرد و سرانجام شورا و آقاي نجفي هم به بهانه بيماري که در بسياري از مردان بالاي ۵۰ سال وجود دارد و مشغول کار خود هستند، تسليم اين فشارها شدند. … مردم به شورايي به نام شوراي شهر راي مي دهند و از جاي ديگر دستور مي رسد که فلاني براي شهرداري تهران نبايد انتخاب شود، اگر راي بدهيد شش ماه بيشتر دوام نمي آورد. قوه قضائيه به جاي آنکه پرونده هايي را که آقاي نجفي به او ارجاع کرد رسيدگي کند، درصدد برکناري اين مرد پاک دست و خدوم برمي آيد. دادستان کل کشور بايد به مردم توضيح بدهد که موضوع مخالفت شوراي شهر تهران با استعفاي شهردار تهران چه ارتباطي با او داشته که شوراي شهر را تهديد مي کند و دستور مي دهد که شهردار بايد دوباره استعفا بدهد و شورا هم با آن موافقت کند…. دخالت قوا و نهادها و سازمان ها در کار يکديگر در کشور ما که هيچ کس قانع به اختيارات خود نيست معضل بزرگي است. قطعا شوراي شهر تهران حق شکايت از دادستان کل را دارد و اميد است که اقدام کند. شوراي شهر تهران و آقاي نجفي امتحان خوبي پس ندادند، بايد مقاومت مي کردند تا مانع ناديده گرفتن راي مردم مي شدند».
نجفي بعد از استعفا: از سرنوشت پرونده ها خبر ندارم
محمدعلي نجفي درباره سرنوشت آن پرونده ها گفته است: «من از نتيجه خبر ندارم. از آنجايي که همه پرونده ها محرمانه بوده است، نمي توانيم جزئيات را اعلام کنيم و اگر دادستاني رسيدگي کرده بايد نتايج را اعلام کند».
به گزارش ايلنا، شهردار مستعفي تهران در پاسخ به اين سوال که احتمال مي دهد بيماري اي که بر او عارض شده با توجه به فشار کار در شهرداري بر ديگران شهرداران هم عارض شود؟ گفته: پيشگو نيستم و در ثاني اميدوارم اين اتفاق نيفتد». او در پاسخ به اين سوال که شما بعد از شهرداري چه مسئوليتي را قبول مي کنيد، به شوخي گفت: «اعلام کردند چند شهر بزرگ اروپايي شهردار کم دارد و من احتمالا به آنجا مي روم!».
انتقاد اتحاد
علي تاجرنيا، عضو حزب اتحاد ملت، در حساب توييتر خود به زاويه ديگري از ماجرا يعني دخالت برخي ژنرال هاي سياسي در ماجراي استعفاي نجفي اشاره کرد و نوشت: «در پروسه انتخاب نجفي، استعفاي اول ايشان، عدم قبول استعفا توسط شوراي شهر، استعفاي دوم، قبول استعفاي دوم، انتخاب سرپرست، اوج بي تدبيري ژنرال هاي سياسي مان را شاهد هستيم. هم چوب را خورديم هم پياز را». محمد نعيمي پور، عضو شوراي مركزي اتحاد هم در توضيح بيشتر درباره استعفاي نجفي و انتقاد از برخي جريان هاي اصلاح طلب به سايت شهر ما گفت: «متاسفم که برخي همراهان قبلي دکتر نجفي به مسائل شخصي ايشان ورود پيدا مي کنند و چون به خواست خودشان نرسيدند مطالب ناروايي را در محافل و مجالس بيان مي کنند. متاسفانه دکتر نجفي با تاكيد بر بيماري و عوامل تشديدکننده آن، تمام آنچه را گذشته است، بيان نکردند، از جمله رفتار بازپرس دادستاني و دلايلش براي اجبار به استعفاي شهردار! شايد مصالحي وجود داشته اما يقيناً اين گونه خبر ها هرچند با تاخير اما دقيق در جامعه مطرح خواهد شد.
موضع کارگزاران
حزب کارگزاران و در راس آن غلامحسين کرباسچي، اما نظر ديگري درباره استعفاي نجفي دارند. آنها اصرار دارند دليل استعفاي نجفي تنها بيماري او بوده است و به قول کرباسچي، نبايد ماجرا را بيش از اين کش داد. او به ايسنا دراين باره گفته: «خود نجفي اذعان کرده است کسالت حادي دارد، اما برخي تحليل مي کنند او به خاطر فشارهاي وارده استعفا داده است. وقتي گفته مي شود به خاطر فشارها استعفا داده، بگوومگو پيش مي آيد که من با اين بگوومگوها در ميان جريان اصلاحات و خارج از آن يا با قوه قضائيه موافق نيستم…».
کرباسچي برخلاف علي مطهري در پاسخ به اين پرسش که به نظر شما پس از استعفاي نجفي تکليف پرونده هايي که شهرداري به قوه قضائيه فرستاده است چه مي شود، گفت: «من خبري از اين پرونده ها ندارم. اگر تخلفي در اين پرونده ها انجام شده است، قوه قضائيه به آن رسيدگي مي کند. من نمي توانم در اين باره اظهارنظري کنم و معتقدم بايد شان قوه قضائيه، شهرداري و شوراي شهر را رعايت کنيم. اگر پرونده هايي که شهرداري به قوه قضائيه فرستاده است، جنبه مجرمانه دارد، آن را بايد قوه قضائيه تشخيص دهد. وقتي ما در شرايطي که قوه قضائيه هنوز درباره اين پرونده ها اظهارنظر نکرده است، بگوييم تخلفي انجام شده است، ما جرم کرده ايم؛ زيرا مرجع رسيدگي به اين پرونده ها، قوه قضائيه است».
ارگان مطبوعاتي حزب کارگزاران نيز در شماره روز گذشته اين روزنامه از اختلاف پيش آمده بين حزب اتحاد و کارگزاران در ماجراي استعفاي نجفي و پادرمياني عبدالله نوري در اين باره سخن گفت. روزنامه ارگان كارگزاران مدعي شده: «… برخي از سران حزب اتحاد، زير قول خود زدند و با اعلام موضوعات حاشيه اي، اعلام کردند نجفي به علت بيماري استعفا نداده و مسائل ديگري در ميان است…». اين روزنامه نوشته است: «لجبازي سياسي، دخالت در امور شهر و يارگيري از اعضاي شورا توسط احزاب، اين مسير گسستگي شورا و دل زدگي مردم را فراهم مي کند. شورا بايد در مقابل اين هشدار، هوشيار باشد که در مسير شوراي اول قدم نگذارد و احزاب بدانند که بدون ائتلاف هيچ نيستند…». روزنامه حزب كارگزاران از اعمال فشار بر نجفي، به عنوان «مسائل ديگر» ياد کرده که به ظن او و احتمالا حزب کارگزاران، نبايد به اين موضوع اشاره مي شده است. اين در حالي است که اصرار دادستاني کل کشور براي استعفاي نجفي و قبول اين موضوع از سوي شورا، موضوعي نبود که به راحتي بتوان از کنار آن گذشت يا آن را با عنوان بيماري نجفي براي افکار عمومي توجيه کرد.
روزنامه شرق ، شماره 3121
***
اصلاحطلبان در بنبست؟
گفتوگو با حسین مرعشی و علی تاجرنیا درباره كنارهگیری نجفی
سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۷
تقریبا همه چیز درباره استعفای محمدعلی نجفی، شهردار تهران، علنی شد. وقتی دادستان کل کشور گفت که او باید استعفا بدهد و شورای شهر را به خاطر رأیی که در حمایت از نجفی داده بود، مورد عتاب قرار داد. حالا قرار است شورای شهر مجددا استعفای نجفی را در برنامه کاری امروز خود قرار بدهد و تقریبا روشن است که تکلیف رأی ٢١ نفر اصلاحطلب شورا دراینباره چه خواهد بود.
در این ماجرا اگر یک روی سکه بحث شورا و شهرداری است، روی دیگر این است که با وجود رأی حداکثری مردم در انتخابات، ارادهای وجود دارد که برخی از تصمیمات اصلاحطلبانه را برنمیتابد و در نهایت هم حرف او به کرسی مینشیند.
این روی مهمتر سکه است. اینکه اصلاحطلبان در برابر وضعیت بهوجودآمده، چه تصمیم و تدبیری باید اتخاذ کنند؛ آیا شیوههای مرسوم یعنی دعوت از مردم برای مشارکت سیاسی و کسب کرسیهای قدرت را همچنان باید در دستور کار قرار دهند، بدون آنکه بعد از تکیهزدن به آن کرسیها بتوانند یا به عبارت دیگر مجاز باشند تغییرات اصلاحطلبانه به وجود بیاورند؟ یا آنکه برای این وضعیت باید چاره دیگری جستوجو کنند.
به نظر میرسد صحبتهای دیروز دادستان کل کشور درباره وجوب استعفای نجفی زوایای جدیدی از زمین بازی را به اصلاحطلبان نشان داده است. حالا سؤال این است که جریان اصلاحطلب در این زمین جدید چگونه باید بازی کند؟ آیا نیاز به تغییر و بازبینی وجود دارد یا آنکه با همان استراتژی به پیش برود؟ دراینصورت چه بر سر اهداف و آرمانهای اصلاحطلبانه میآید؟ این سؤالاتی بود که در گفتوگو با سیدحسین مرعشی، از اعضای فعال حزب کارگزاران و علی تاجرنیا، از اعضای حزب اتحاد ملت، مطرح کردیم و البته به جوابهای متفاوتی هم رسیدیم.
اگر علی تاجرنیا معتقد است که در هر شرایطی یا به هر قیمتی نباید رأی و ظرفیت اجتماعی خود را به پای مجموعهای بریزد که در نهایت جریان دیگری سود آن را ببرد، برعکس مرعشی معتقد است که اصلاحطلبان به هیچ قیمتی نباید به اصطلاح «از رو بروند» و صحنه را ترک کنند.
تاجرنیا در گفتوگوی خود با «شرق» به صحبتهای دادستان کل کشور اشاره کرده و گفت: این نشان از دخالت در شورا و شهرداری است.
دستگاه قضائی هر نظری که داشته باشد، میتواند از طریق مراجع قانونی دنبال کند. این موضوع نشان میدهد که نجفی به دلیل فعالیتهایی که داشته و ظرفیتهایی که از خود بروز داده، تحت فشار قرار گرفته است.
او اضافه کرد: اصلاحطلبان در برابر این موضوع باید استراتژی واحدی اتخاذ کنند. در کلیت موضوع نباید عقبنشینی کنند و عزتمندانه با موضوع برخورد کنند؛ چراکه اصلاحطلبان به دنبال پیچیدهکردن شرایط نیستند. اینکه نجفی بهعنوان بیماری استعفا میدهد و شورای یک رأی سیاسی میدهد، در جامعه ایجاد سؤال میشود و ما موظف هستیم که دراینباره به مردم شفاف توضیح بدهیم. همچنین باید استراتژی خود را درباره نحوه تعامل با سایر نهادها تعیین کنیم.
اگر بنای تعامل داشتیم، نجفی نباید شهردار میشد
تاجرنیا در پاسخ به اینکه اگر نیرویهای برتری در برابر اصلاحطلبان وجود داشته باشند که قصدشان مانعتراشی باشد، استراتژی جدید اصلاحطلبان چه باید باشد؟ هم گفت: نمیخواهم صریح بگویم؛ اما اگر قرار است با طرف مقابل تعامل کنیم و فهرست بدهیم و پیروز بشویم، طبیعتا نجفی نباید شهردار میشد. من معتقدم اصلاحطلبان میتوانند سرمایه اجتماعی را که طی سالیان گذشته دست آوردهاند، حفظ کنند، کنار بکشند و خواستههای خود را دنبال کنند و به هر قیمتی حاضر نباشند رأی و ظرفیت خود را پای جریانی بریزند که دیگران از آن بهرهبرداری کنند.
رفتارمان طوری نباشد که مرزهای اصلاحطلبی مخدوش شود
او در ادامه نقدهای خود افزود: ما در انتخابات شوراها و ریاستجمهوری شرکت کردیم، از کابینه نیمبند روحانی دفاع کردیم.
شورایی را تشکیل دادیم که حساسیت کمتری درباره اعضای آن وجود دارد، باوجوداین باید در نظر میگرفتیم که نجفی در چنین شرایطی انتخابی خواهد بود که حساسیتبرانگیز خواهد بود.
نجفی نباید كنار برود
تاجرنیا از اینجا به استراتژی کلی جریان اصلاحطلبی گریز زد و گفت: حضور ما در عرصه قدرت به هر قیمت نباید این تلقی را ایجاد کند که هر قدر فشار بیاورند، ما باید کنار بیاییم و این به نظر من تصور درستی نیست. از نظر من وقتی شرایط برای رفتار اصلاحطلبانه مهیا نیست، حرکت هوشمندانه این است که ضمن پرهیز از تنش، طوری رفتار نکنیم که مرزهای اصلاحطلبی مخدوش نشود. درباره نجفی من معتقدم که نباید كنار برود. او وقتی شهردار شد، باید پیشبینی میکرد که به او فشار وارد خواهد شد و این مسیر درستتری تا استعفادادن بود. این ماجرا به اطمینان مردم صدمه میزند.
آقای دادستان عجله کرد
حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران، در گفتوگوی خود با «شرق» تأکید کرد که استراتژی اصلاحطلبان روشن است. ما از رو نمیرویم و نباید صحنه را ترک کنیم و کشور را به دست تندروها بسپاریم. او در ادامه گفتوگوی خود افزود: آقای منتظری از قضات برجسته و کارکشته کشور است. من فکر میکنم که ایشان یک مقداری در اظهارنظر عجله کردند. بحث بیماری آقای نجفی جدی است و رأی شورای شهر هم سیاسی نبود. رأی آنها در راستای قدرشناسی از اقدامات نجفی بود. خوب بود مقامات قضائی با حوصله و صبر بیشتری منتظر تصمیم نهایی شورا میشدند.
مرعشی اضافه کرد: همه این تغییر و تحولات و فرازونشیبها نشان میدهد که استراتژی اصلاحطلبان برای حضور در صحنه سیاسی و همراهی با مردم برای حل مشکلات کشور، درست بوده است.
من معتقدم باید این استراتژی را حفظ کرد و ادامه داد و هیچ راهی جز پیگیری سیاستهای اصلاحطلبانه برای حل مشکلات کشور و اصلاح نظام سیاسی و اداری وجود ندارد.
مرعشی درباره اینکه وقتی موانع مانع از آن میشود که اصلاحطلبان به فعالیتهای خود ادامه دهند، گفت: ما همچنان بر همان صحبت اصرار میکنیم.
ما با تمام قدرت در خدمت کشور خواهیم بود و در برابر مشکلات خم به ابرو نخواهیم آورد؛ چه در برابر مشکلات درونجبههای و چه مشکلاتی که از بیرون بر اصلاحطلبان تحمیل میشود. جبهه اصلاحات، جریان پرظرفیتی است که آقای نجفی یکی از ظرفیتهای آن بود و ما چهرههای توانمندی برای ادامه کار در شهرداری داریم که اصلاحطلبان درباره آن توافق خواهند کرد.
مرعشی در پاسخ به اینکه حتی اگر دادستانی مانع بشود هم گفت: ما توانمندتر از آن هستیم كه نباید ایندست مسائل مانع از ادامه فعالیت بشود. آقای نجفی واقعا بیمار بود و سلامتی ایشان برای ما مهم است. ما به هر قیمتی در خدمت ایران و ایرانیان خواهیم ماند. اگرچه مرعشی در سخنان خود سعی کرد نوعی از خوشبینی را القا کند، اما مبرهن این است که رخدادهای مرتبط با كنارهگیری شهردار تهران، چهره تازهای را از صحنه سیاست در برابر اصلاحطلبان گشوده است؛ چهرهای که اگر تا پیش از این توصیف آن گوشبهگوش و دهانبهدهان، مخفیانه میچرخید، حالا پرده برانداخته است. باید دید در برابر این فضای جدید، جریان اصلاحطلبی آیا لزومی در تغییر میبیند یا آنکه همچنان به استراتژیهای گذشته دل خوش خواهد کرد؟
شرق/مرجان توحیدی
***
باید به محمدعلی نجفی حق داد / عیسی سحرخیز
پیش از عید زمانی که شایعه استعفای اول دکتر نجفی بالا گرفت، در نوشتهای کوتاه عنوان کردم: «من اگر جای شهردار تهران بودم به این راحتی، زیر فشارها عقبنشینی نمیکردم؛ آن قدر میماندم تا برکنارم کنند یا دستور از بالا برسد که نباید باشد!!».
گذر زمان خیلی زود نشان داد که آن حدس و گمانها درست بوده و ارادهای فراقانونی در کشور نه تنها با محمدعلی نجفی مشکل دارد، بلکه مشروعیت شورای شهر تهران را نیز با وجود رای یک دست مردم پایتخت، زیر سوال برده است.
گذر زمان نشان داد که اگرچه این سیاستمدار دانشمند و کاردان به سرطان پروستات مزمن دچار است، اما طرح موضوع بیماری برای استعفا نوعی درایت برای افشای مسائل پشت پردهی این جریان بوده و سپردن روند اوضاع به دست آفکار عمومی و برگزیدگان شهروندان تهرانی در شورای شهر.
حال که این جمع استعفا را نپذیرفته و رای به إبقای شهردار تهران دادهاند، یک باره باز آن ارادهی سیاسی فراقانونی برای کنارهگیری نجفی خود را در معرض قضاوت ملت قرار داده و عجولانه از زبان دادستان تهران حکم قضایی پیش هنگام صادر کرده است.
در شرایط سیاسیعملکردن قوه قضائیه جمهوری اسلامی، مستقل نبودن دادستانها و قضات انتصابی و از همه مهمتر ورود این قوه به امور اجرایی، به نظر من انتظار بیش از حد از شهردار تهران داشتن برای به خطر انداختن جان خود غیر معقول است!
حال دیگر همه میدانند وقتی دادستان کل کشور خطاب به شورای شهر تهران میگوید «این بساط سیاست بازی که راه انداختهاید چه معنایی دارد؟»، پیام چه کسی را منتقل میکند؛ وقتی آقای منتظری به شهردار تهران پیشنهاد میکند که «مجددا استعفای خود را تقدیم شورای شهر کند»، درصدد اعمال قدرت چه ارادهی پشت پرده است!
اکنون که اکثریت اعضای شورای شهر تهران با دادن رای مجدد به آقای نجفی خود نیز در معرض عتاب و خطاب آشکار قرار گرفتهاند که «وقتی شهردار رسما اعلام میکند که توان کار سنگین را ندارم و به علت بیماری نمیتوانم این کار را ادامه دهم چرا با رای خود عنوان میکنند که شما مریض و ناتوان برای انجام کار نیستی؟»، آنها هم باید در مورد ادامهی حیات خود چاره اندیشی کنند، نه به فکر إبقای مجدد شهردار تهران باشند یا جانشین او را تعیین کنند.
من اگر جای آنها بودم اعلام میکردم تا وقتی ارادهی فراقانونی نه تنها بر امور جاری کشور، بلکه بر کارهای عادی یک شهر اعمال سلیقه و قدرت میکند؛ وقتی مقامهای قضائی آزادانه به امور اجرایی ایران ورود میکنند؛ زمانی که فردی در حد و اندازهی معاون دادستان تهران میتواند با پرونده سازی شهردار تهران را برای نجات جان خود مجبور به استعفا کند؛ آن گاه که… چه جای کار در این مملکت است؟!!
چه کسی میتواند مسئولانه و عاقبتاندیشانه نگویم که حتی محمد علی نجفی هم که با تمام سوابق سیاسی که به درستی به قاضی پرونده و امیر خلفی میگوید «هنگامی که تو هنوز به دنیا نیامده بودی، من دراین کشور وزیر بودم»، حال که دادستان کل کشور در نقش پیامرسان ظاهر شده است حق ندارد بیم جان خود را داشته باشد!
او اکنون با توجه به سوابق و شواهد فراوان خیلی خوب میداند که احتمال دارد عمودی وارد زندان اوین شود و افقی خارج شود. مگر ندیده و نشنیده است که چه کسانی خودکشی داده شدند؟ مگر متوجه نیست که افراد سالم وارد زندان میشوند و در شرایط نبود امکانات درمانی یا ندادن اجازهی استفاده از آنها، با سرطان پیشرفته بیرون میآیند و یا حتی جنازهشان تحویل پزشک قانونی میشود؟
مگر نجفی از عاقبت کار امثال هدی صابر، دگمه چی، علیرضا رجائی و … آگاه نیست.
میتوان بیرون گود نشست و به راحتی و با صدای بلند فریاد زد لنگش کن! میشود در مقابل استعفای مجدد نجفی ناآگاهانه شعار داد مگر سرطان پروستات رهبرى مزمنتر و پیشرفتهتر نیست؟ ایشان که دارند کار کل کشور را انجام میدهند، ایران با شهری چون تهران قابل مقایسه نیست. غافل از این که یکی تمام امکانات پزشکی و دارویی داخل و خارجِ کشور در اختیارش است و دیگری فردا حتی به دکتر زندان هم دسترسی نخواهد داشت، داروهای مورد نیازش به موقع در اختیارش قرار نمیگیرد و در یک کلام جانش در خطر خواهد بود!
به قول دوستی که در زمان اعتصاب غذا در زندان برایم پیغام فرستاده بود، «افرادی منتظرند تا تو شهید شوی و برایت مراسم ختم بگیرند، اما وای به حالت اگر زنده ماندی و بیرون آمدی و بر خلاف نظر آنها حرفی زدی و مقاله نوشتی!»
حال اگر من جای شهردار تهران بودم، بیتوجه به استعفا دادن یا ندادن اعضای شورای شهر در حمایت از فشارهای قضائی برای کنارهگیری از پست شهرداری تهران و مهمتر از آن فارغ از این دست انتظارها و توقعهای بیجا، جانم را برمیداشتم و در میرفتم!
به گوشهای میخزیدم و آخر عمری به فکر عاقبت خانواده خود بودم، فارغ از حرفها، شایعات و گوشه و کنایههای این و آن! میرفتم و در گوشهای امن و دنج چون دکتر ابراهیم یزدی که با وجود سرطان پیشرفته پروستات بارها بازداشت و زندانی شد، خاطرات دوران حیات سیاسی خود و عاقبت سیاستورزی در کشوری چون جمهوری اسلامی را مینوشتم و تجاربم را به نسل جوان منتقل میکردم! چرا جای دور برویم، همانند خود من به روستایی دور افتاده و خالی از سکنه کوچ میکردم و به شغل شریف «غازچرانی» مشغول میشدم؛ زیادش گاه خاطرهای میگفتم و چیزی مینوشتم و منتشر میکردم!
ایران امروز
***
طنز/ بیماری شهردار تهران چیست؟
آقای نجفی به یک نوع فوبیای مدیریتی خطرناک به اسم «سندروم بیخیالفسادوفوبیا» دچار هستند که بیماری نادری در بین مدیران است.
سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۷
روزنامه قانون
«ماجرای استعفای شهردار تهران و مخالفت شورا و استعفای مجددش خیلی جذاب شده ولی هنوز هم کسی نفهمیده که این بیماری چیه و چرا این قدر پیچیده است. به همین خاطر و از آنجایی که آدم فضولی هستم برای سر در آوردن از این بیماری مشکوک با تغییر چهره و به عنوان تحقیق برای امر خیر رفتم دم در خانه آقای نجفی و از همسایهها و پزشک معالج سوال کردم و به کشفیات زیر رسیدم:
آقای نجفی به یک نوع فوبیای مدیریتی خطرناک به اسم «سندروم بیخیالفسادوفوبیا» دچار هستند که بیماری نادری در بین مدیران است. این بیماری که از طریق تلفن و با یک تماس وارد بدن شده، از همان ابتدا دستگاه عصبی بیمار را درگیر میکند. به صورتی که فرد بیمار پس از قطع کردن گوشی رنگ از رویش پریده، دست و پایش یخ کرده و تا ولش میکنی استعفا میدهد. فرد مبتلا تا مدتها، منکر هر نوع فساد شده و از پیگیری هر چیزی که نشانه فساد در آن باشد خودداری میکند. در همین رابطه شنیده شده که وقتی همسر آقای نجفی چند روز پیش به ایشان گفته: «ممدعلی این پنیرهایی که خریدی همه فاسده… صد بار گفتم موقع خرید به اون تاریخ انقضای کوفتیش یه نگاه بنداز» آقای نجفی دچار حمله عصبی شدید شده و گفته: «فاسد؟ نه… کی گفته فاسد شده؟ من که هیچ فسادی نمیبینم» و پتو را روی سر خود کشیده است. او همچنین برای نشان دادن حسن نیت خود چند روزی است که تن ماهی تاریخ مصرف گذشته و گوجه فاسد شده مصرف میکند و در حال عادت دادن بدن خود به فساد است.
از دیگر نشانههای این بیماری این است که فرد مبتلا، تا چند ماه دچار سکوت سنگین شده و هیچ حرفی نمیزند و هر کاری میخواهد بکند اول کانالهای کولر و درزهای در و پنجره را چک میکند. او همیشه این توهم را دارد که کسی در حال تعقیب کردن او یا گوش دادن به حرفهایش است و همیشه سایه فردی را پشت سر خود احساس میکند. فرد مبتلا به این بیماری همچنین به شدت احساس فشار کرده و مرتب خودش را باد زده و میگوید: «واه واه … هوا چقدر پرفشار شده این روزها» او همچنین طاقت ماندن در مکانهایی که فشارش زیاد باشد از جمله مترو و بیآرتی را ندارد و مدام دوست دارد یک جایی مخفی شود.
در یک مورد خاص گزارش شده از این بیماری، فرد بیمار پس از چند روز ابتلا، به تردد وسایل نقلیه به خصوص موتور سیکلت نیز حساس شده و با شنیدن گاز موتور کهیر میزند.
اگر چه هنوز روش درمانی مناسبی برای این بیماری کشف نشده است اما پزشکان روشهای درمانی چون «آسته رفتن و آسته برگشتن» و «مواظبت از شاخ پیشی» را برای تسکین درد مناسب دیده و به بیمار توصیه میکنند که «سرت تو لاک خودت باشه» اما با این وجود هنوز هستند محققانی که تاکید دارند برای درمان این بیماری، مریض برای یک بار هم که شده باید با ترس خودش روبهرو شود و قضیه را به صورت ریشهای و از بیخ حل کند.»
***


