تاثیر فعالیت نهاد های مدنی در فضای اجتماعی

آیا جنبش های صنفی می توانند فضای اجتماعی را از نهادهای سرکوب پس بگیرند؟

اعتصابات و تظاهرات کارگران و فعالان صنفی نیشکر هفته تپه و هم چنین کارکنان فولاد اهواز بار دیگر نشان داد اگر نهادهای صنفی و مدنی فعال شوند، می توانند فضای اجتماعی-سیاسی را -حتی به شکل موقت هم شده- از آن خود نموده و نهادهای سرکوب و اقتدار را به عقب نشینی وادارند. این عقب نشینی موجب می شود تا سایر جنبش های اجتماعی هم رشد نموده و مطالبات خود را در فضای عمومی مطرح کنند. اما این بدین معنا نیست که فضای اجتماعی به شکل پایدار و گسترده در اختیار شبکه فعالان صنفی و تشکلات کارگری به عنوان بخشی از جامعه مدنی (سازمان های مردم نهاد) قرار گرفته است؛ چرا که نیروهای سرکوبگر می توانند با اقدامات پلیسی و امنیتی از قبیل ارعاب یا دستگیری فعالان صنفی، مانع گسترش اعتصابات و تظاهرات شوند. تثبیت جامعه مدنی -دست کم در قالب تشکلات صنفی و کارگری- تنها زمانی امکان پذیر است که این نهادها گسترده شده، با سایر نهادهای مدنی جوش خورده و به شکل رسمی و علنی فضای اجتماعی را از آن خود نمایند و در نهایت دگرگونی هایی را در عرصه نهادهای قدرت و قوانین رقم بزنند. در مقابل، نهادهای سرکوبگر و در راس آن سپاه پاسداران و موسسات وابسته تلاش می کنند که فضاهای اجتماعی، اعم از فضای رسانه ای یا فضای مدنی را با عوامل خود پر کنند و نگذارند تا این فضا به دست جامعه مدنی بیفتد؛ چرا که در این صورت هرم نظام توزیع قدرت و یا منزلت و ثروت در هم خواهد ریخت. برپاشدن امپراطوری و اختاپوس رسانه ای، اقتصادی، و نهادسازی های کاذب نهادهای سرکوبگر هم در راستای تخریب سازمان های مردم نهاد و جامعه مدنی قابل توضیح است. چه پوشیده نیست که وجود فضای خلاء اجتماعی-سیاسی و یا خلاء قدرت پایدار نیست. بنابراین بازیگران سیاسی، نظامی یا امنیتی، تلاش می کنند چنین فضایی را از آن خود کنند. همزمان اما در بطن هر جامعه ای، یک جامعه مدنی بالقوه و پنهان وجود دارد. در جوامع استبدادی -به خصوص در دوره سرکوب-، جامعه مدنی فرصتی برای فعلیت و ظهور پیدا نمی کند. اما در شرایط بحران که سرکوب به هر دلیل کند و ناتوان می شود، به تدریج خود را به شکل جنبش مطالبات حقوق و دستمزد یا سایر مطالبات نشان می دهد. اعتصابات و تظاهرات و یا هر همکاری گروهی برای حل مشکلات زیست محیطی یا به عنوان نمونه مبارزه با  فقر با روش های مدنی، به جامعه مدنی فعلیت داده و آن را شکل می دهد. این روند در تداوم خود می تواند به بسط و تثبیت جوامع مردم نهاد کمک کند. در واقع اعتصابات و تظاهرات برخاسته از جامعه مدنی است اما با گسترش خود، آن را بسط و تثبیت می کند.

چرا بسط و تثبیت جامعه مدنی اهمیت دارد؟

با توجه به بحران اقتصادی و اجتماعی ایران، جامعه در حال گذار ایران دیر یا زود با خلاء قدرت روبه رو خواهد شد. گزینه های چندی برای پرکردن خلاء قدرت در ایران وجود دارد. نیروهای سرکوبگر درون حاکمیت و به خصوص سپاه پاسداران، فرقه های سیاسی، جریان ها و محافل سیاسی بدون پایه اجتماعی و جامعه مدنی، اشخاص و افرادی که با پشتیبانی محافل بین المللی داعیه رهبری سیاسی را دارند، یا حتی ترکیبی از گزینه های یاد شده می توانند خلاء قدرت را پرکنند. سقوط سلسله پهلوی نمونه ترکیبی بود که ارتش قدرت را به اشخاص و افرادی واگذاشت که نماینده جامعه مدنی نبودند و حداکثر، گروه های سیاسی یا گرایش های مذهبی محدودی را نمایندگی می کردند که ریشه در جامعه مدنی نداشت. پر شدن فضای سیاسی از سوی هر کدام از این گزینه های یاد شده، دارای پیامدهای خاص خود است. روند گذر در جامعه اما زمانی می تواند به دگرگونی ساختاری به سمت مشارکت عمومی شهروندان در قدرت و نوعی اقتدار شهروندی و ثبات بینجامد که نهادهای مدنی فضای اجتماعی-سیاسی در اختیار گرفته، مدیریت خودگردان خود را در عرصه های گوناگون زندگی اجتماعی اعمال نمایند. انتقال بهینه قدرت سیاسی به جامعه مدنی به جای انتقال آن به محافل نظامی، فرقه های سیاسی و  اشخاص از همین مسیر صورت می گیرد. اجتماعی کردن قدرت و بسط پاسخگویی و افزایش شفافیت از پیامدهای چنین روندی است. در غیر این صورت، مجدداً شاهد تسلط نیروها یا بازیگران سیاسی خواهیم بود که کم ترین هماهنگی را با جامعه مدنی دارند.

تخریب خلاق جامعه مدنی

جامعه مدنی در اشکال گوناگونش مانند اتحادیه های کارگری و صنفی، جنبش محیط زیست، جنبش زنان، معلمان و دانش آموزان و رسانه های اجتماعی در فرایند تخریب خلاق، یعنی جایگزینی الگوهای رفتاری و نهادی تازه، می تواند مناسبات کهن را تخریب می کند. در همین فرایند است که به تدریج فضاهای اجتماعی- سیاسی نیز به تسخیر نهادهای مردم نهاد جامعه مدنی در می آید. فرایند انتقال قدرت سیاسی با مشارکت عمومی و سازمان یافته نهادهای مدنی کم هزینه بوده و راه عبور از بحران ها را کوتاه تر می کند. چنین فرایندی هم چنین شرایط مناسب تری را برای توزیع موزون قدرت، منزلت اجتماعی و ثروت فراهم می کند.

بسط و تثبیت جامعه مدنی چگونه صورت می گیرد؟

نهادهای مردم نهاد جامعه مدنی ابتدا بسط یافته با یکدیگر گره می خورند و سپس مرحله تثبیت را طی می کنند. با در اختیار گرفتن فضای اجتماعی-سیاسی، به تدریج مناسبات میان نهادهای قدرت و جامعه نهادهای مردم نهاد به شکل غیر رسمی دگرگون می شود. اما تا این دگرگونی مناسبات به شکل رسمی و قانونی در نیاید، دستاوردهای جامعه مدنی تثبیت نخواهد شد. بنابراین در شرایط فعلی ایران، جنبش های صنفی به کمک سازمان های مردم نهاد به شرط همکاری گسترده با یکدیگر و در اختیار گرفتن فضای اجتماعی-سیاسی می توانند دگرگونی های اساسی در نظام توزیع قدرت، منزلت اجتماعی و قدرت را رقم بزنند. نمایه زیر فرایند فعلیت جامعه مدنی از دوره بالقوگی تا تثبیت و دگرگونی را به نمایش می گذارد.

 

برگرفته از سایت خط صلح

 

 

 

Print Friendly, PDF & Email