تا چه اندازه خطر جنگ جدی است

امروز باز برای بار دیگر ما شاهد اوج گیری دوره جدیدی در تقابل میان دو کشور هستیم ، تقابلی که عنصر اصلی و آتشبیار آن این بار عمدتا رهبران دست راستی و جنگ طلب اسرائیلی بوده و عزم خود را جزم کرده و به هر قیمتی مایلند که با حمله نظامی به ایران مقدمات تقلیل قدرت منطقه ای این کشور را فراهم آورند و در صورت امکان با فروپاشی نظام حکومتی در ایران ، تاریخ و جغرافیای تازه ای را در این منطقه برای آینده مردم ما رقم بزنند.
این وضیت جدید محصول چند عامل دیگری است که در زیر به آنها اشاره خواهم کرد.
۱-انزوای مطلق سیاسی جمهوری اسلامی ایران ، وضعیتی که تا به حال در تمام دوران حیات نظام اسلامی کمتر شاهد ان بوده ایم.
۲-شکاف در صفوف رهبری نظام و از هم گسیختگی نسبی مدیریت سیاسی کشور و افزایش میزان آسیب پذیری آن:
۳-سازماندهی نسبی و نمایشی در صفوف اپوزیسیون فرمانبر و مقدمات ایجاد و شکل گیری یک به اصطلاح آلترناتیو برای انتقال قدرت سیاسی پس از فروپاشی و یا در دوران دخالت نظامی و جنگ ، مشبابه آنچه در لیبی و در حال حاضر در سوریه در جریان است.
۴-آمادگی بعضی از احزاب و سازمان های سیاسی قدرتمند ایرانی برای ایفاء نقش ، تغییر در موضع سیاسی و برنامه های آنها و طرح توافق نامه هایی که بیشتر کاربرد ابزاری برای پیشبرد سیاست های معینی دارند و پاسخی به نیاز مدل های شبیه لیبی و سوریه کنونی و یا تجربه گذشته در دیگر کشور ها می باشند . آنچه امروز در میان دو حزب عمده سیاسی ایرانی در کردستان در جریان است در حقیقت مقدمات همان سیاستی است که در دو دهه پیش در عراق به اجرا در آمد و طی دو سال گذشته در لیبی و سوریه شاهد شکل گرفتن آن بوده ایم ، با این تفاوت که دو حزب دمکرات کردستان ایران و سازمان کومله در مقایسه با مخالفین در لیبی و سوریه هر دو از احزاب با نفوذ سنتی در منطقه کردستان ایران بوده و از حمایت مردمی قابل توجهی نیز بر خوردارند و از توانایی قابل ملاحظه ای در فراهم کردن مقدمات این دخالت نظامی بهره می برند.
۵-اوضاع در سوریه و نقش جمهوری اسلامی در مقابله با مخالفین در این کشور، و روند تحولات در سوریه حاکی از آن است که با وجود حکومت پشتیبان و قدرتمندی چون ایران که در حقیقت از سوریه به عنوان حیات خلوت خود برای اعمال سیاست های مداخله جویانه و منطقه ای خویش سود می برد ، چشم انداز آینده تغییر در این کشور به نفع نیروهای طرفدار اسرائیل و یا غرب بسیار کمتر از آنچه در ابتدا قابل رویت بود ، می باشد. پس باید به منشاء قدرت موجود منطقه ای و پشتیبان آن هجوم آورد.
۶-اما فرا رسیدن زمان انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده به نظر از همه مهمتر می آید. رهبران راستگرا و جنگ طلب اسرائیلی با حمایت بخشی از جریانات راست در ایالات متحده این فرصت را مغتنم شمرده و در همراهی با جمهوریخواهان مایلند پیش از انتخابات با یک عملیات جنگ جویانه و یک اقدام نظامی آقای اوباما را در مقابل یک عمل انجام شده قرار دهند، در صورت بروز جنگ ، جدای از اینکه آقای اوباما با اقدام رهبری اسراییل در جنگ با ایران موافقت کند و یا به مخالفت با آن برخیزد که این دومی تقریبا خود کشی سیاسی برای ایشان محسوب می شود، به هر حال بازنده خواهد بود، و این همان چیزی است که هم جریان راست حاکم بر اسرائیل و هم جمهوریخواهان به دنبال آن هستند.
به هر حال آنچه این روزها می گذرد از توافق احزاب کرد ایرانی گرفته تا صحبت آقای هجری دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران که در مصاحبه با گری کنت خواستار منطقه پرواز ممنوع برای کردستان ایران می شوند و یا تلاش گروهی از مخالفین ایرانی که برای آلترناتیو سازی در خارج از کشور به وجد و شوق آمده اند و درجلسات مختلف و پی در پی به ااترناتیو سازی سفارشی مشغولند و یا پیدا شدن سازمان دهندگان کودتاچی نوژه و پرویز ثابتی ها و فرصت طلبان و پس مانده های حکومت اسلامی در خارج کشور، همه حکایت از وضعیت جدیدی است که بیشتر یادآور روزهای پیش از حمله به عراق و یا هفته های اول حمله ناتو به لیبی و آغاز در گیری های سوریه بوده و حکایت از آغاز دورانی است که عواقب آن بسیار خونین و خشن خواهند بود.
در ویدئو زیر به شرح بیشتر این موارد پرداخته ام.
www.youtube.com
با احترام
رضا فانی یزدی
هفدهم شهریور ۱۳۹۱