گفتگو در باره جنبشها ی مدنی و صنفی در دوران گذار
گفتوگو با مزدک لیماکشی
گواه بسیار هست که نشان میدهد مردم از جمهوری اسلامی ایران بریده و گذشته اند، اما شوربختانه جمهوری اسلامی حکومتی بسیار بدخیم است و از آنجا که همچنان در پهنه ی سخت قدرت، دستبالا را دارد، میخواهد با توزیع سرکوب و سرب، هم تغییر توازن قدرت در پهنه ی نرم را انکار کند؛ و هم اگر بتواند با دستکاری در نهادها و سازوکارها ی جاری امکان تغییر توازن قدرت در پهنه ی سخت را ناممکن کند.
در چنین شرایطی پرسش بنیادین آن است که چهگونه میتوان تغییر توازن قدرت را از پهنه ی نرم به پهنه ی سخت جامعه جابهجا کرد؟
و گذار از جمهوری اسلامی را رقم زد؟
آیا گذار از جمهوری اسلامی آنچنان که بخش بزرگی از نیروها ی مخالف و منتقد جمهوری اسلامی پنداشتهاند، همانند گذار از نظام پادشاهی در ایران خواهد بود؟ و باید در انتظار برآمدن یک رهبر بزرگ و فرهمند و شکوهمند همانند روحالله خمینی ماند و ماسید؟ یا باید از این دامچاله ی ذهنی گریخت و متناسب با شرایط تازه، تازه شد و با طرحی نو و برنامهای تازه راهی به رهایی آفرید؟ راهها چیستند؟ و چاهها کدام؟ کدام بخش از پیوستار جریانها ی جایگزین بخشی از دشواری است و کدام بخش، بخشی از راه حل؟
سیاستورزی در دوران گذار بخشی از فرآیند گذار و زاینده ی نهادها و نمادها ی آینده است؛ و اگر به درستی و با راستی انجام شود، هم میتواند گروهها ی خاکستری بیشتری را برای گذار آماده و خواستار کند و هم میتواند ساختار حاکم را به سو ی ریختی از گذار دمکراتیک برگرداند.
سیاستورزی در دوران گذار است، که ریخت حکومت آینده، ساختار حکومت جایگزین و هرمها ی قدرت و داوری ی آینده را آشکار و استوار میکند. نهادها، نهادسازیها، رهبران، راهها و راهبردها ی ما هم پیشنما و پیشآمد و هم پیشآوردی است که پسآمدها را برای هوشیارها به نمایش میگذارند.
نهادها ی مدنی و صنفی ایران در چه شرایطی هستند؟ چه نسبت و پیوندی با نهادها ی سیاسی دارند؟ نیروها ی جایگزین که در بیرون از کشور هستند، چه گونه باید با این نهادها و جریانها کار کنند؟ در پاییز نهادها ی مدنی که بر این جاری است، چهگونه میتوان این نهادها را پاسداری و پشتیبانی کرد، و هسته ی سخت نهادها ی سیاسی را برای ساماندین قدرت در آنها نهاد؟
گفتگو از اکبر کرمی