گفتگو در باره زنان و دشواریهای آنان
در شعار درخشان زن، زندهگی، آزادی، زن چه میگوید؟ زنان با این واژه و در این شعار چه میگویند؟ و چه میجویند؟
گفتوگو از زنان و دشواریها ی آنان نه تازه است و نه هیچگاه کهنه میشود. توزیع آوار بیداد و نابرابری بر جان و جهان زنان شوربختانه چنان لایهلایه و گوناگون است که در بسیاری از فرهنگها و جامعهها عادی مینماید. توسعه، دمکراسی، آزادی و برابری یک بسته است، و هیچ جامعهای در نبود این ارزشها به جایی نمیرسد؛ و نرسیده است. دمکراسی که نماد حاکمیت ارزشها ی جدید و «معطوف به بیان خود» است در گرو رعایت حقوق زنان و پاسداشت شکوه و شوکت آنان است. شکوه و شوکتی که بیش از همه جا در خانه و خانوادهها ی ما نادیده و نااندیشیده مانده است.
چرا در سنت ایرانی، با وجود خروارها ستایش فلهای که به پا ی مادران ریخته میشوند، هنوز مادران از حقوق برابر با پدران برخوردار نیستند؟ این نابرابری از کجا میآید؟ و چرا تا کنون پاییده و استوار مانده است؟ آیا این دشواری بارهای زنانه و مردانه است؛ و برآمد نادانی ی مردان؟ یا ما با بارهای بنیادینتر روبهرو هستیم و در جایی به جهانشناسی و انسانشناسی ایرانی میرسیم؟
این انسانشناسی و جهانشناسی ی نابرابرساز چیست؟ و از کجا آمده است؟ چه گونه میتوان با آن درافتاد؟ و آن را برانداخت؟
دمکراسی چیست؟ مگر توزیع برابر آزادی و قدرت. عجیب نیست اگر در اجتماعهایی که برابری جنسی و آزادی جنسی جدی گرفته نمیشود، دمکراسی هم پانمیگیرد؛ و هیولا ی قدرت همه را به کام خود میکشد. چه، آزادی و برابری همانند بیداد و سرکوب پیشرونده است. یعنی در جایی که زنان آزاد نیستند، هیچکس نمیتواند آزاد باشد. دمکراسی دفاع از حقوق زنان است. دمکراسی برآمد اندیشیدن بر ترسها و هراسها و اضطرابها ی موزی و مزمنی است که همانند تارها ی عنکبوت در خانهها ی ما تنیده شده است و در بزنگاهها ما را در کنار سپاه سیاه استبدا قرار میدهد. دمکراسی دفاع از زنان آزاد و آزادی زنان است.
وضعیت زنان ایران در همانندی با زنان دیگر کشورها و در دورهها ی گوناگون چهگونه بوده است؟ نیروها و انگیرههایی که به این بالا و پست میرسد، چه بوده است؟ و چرا؟ نقش استبداد، فرهنگ، دولتها و سیاست چیست؟ آسیبشناسی این سوگنامه به کجا میرسد؟ و چهگونه میتوان از دوباره کردن خطاها ی گذشته پرهیخت و راهی به رهایی زنان و آزادی ایران گشود؟
گفتگو از :اکبر کرمی
کانال اکبر کرمی