گفتگویِ نوشتاری

********* دوست بسیار گرامی، آقای امیرخسروی اساس سخنان شما کاملا درست و پسندیده است. من نیز بارها گفته ونوشته ام که سطنت درایران با دمکراسی مغایر است. هفتاد سال از صد سالی که از انقلاب مشروطه گذشت این امر را ثابت کرد. ولی بیش از آن حکومت مافیایی ولایت فقیه با دمکراسی متضاد است. براین امر نیز باید تکیه کرد. این حکومت نه تنها برای ایران دمکراسی نمی آورد، بلکه سد راه دمکراسی است. سی و سه سال سرکوب خونین آزادی خواهان کافی است که به این امر پی ببریم. تجارب نشان داده است که تنها مبارزات مردم و فشارهای اجتماعی و مدنی می تواند رژیم های دیکتاتوری را به عقب براند. مذاکره با دیکتاتورها تنها زمانی کار ساز است که جنبش اجتماعی قوی نیز حضور فعال داشته، حکومت را ترسانده و در آن شکاف ایجاد کرده باشد. درغیر این صورت کسانی که در پی مذاکره باشند به آلت دست دیکتاتورها بدل می شوند تا به جنبش ضربه بزنند.
البته بحث ائتلاف با سلطنت طلبان که شما به آن اشاره کرده اید در میان نبوده و نیست. سخن از گفتگو با رضا پهلوی است. ولی اگرما معتقد به شعار ایران برای همه ایرانیان هستیم باید باهمه ایرانیان گفتگو کنیم واز اینکه حد و مرزی مخدوش شود نهراسیم. همانطور که در یاداشت قبلی ام نوشتم گفتگو کم هزینه ترین راه برای رفع اختلافات و دست یابی به توافق حول منافع مشترک است. مگراینکه گفته شود ما با سلطنت طلبان منافع مشترکی نداریم. آنگاه یا ما ایرانی نیستیم یا آنها. این اصل در مورد اصلاح طلبان نیز صادق است. زمانی حد ومرز مخدوش می شود که ما گفتگو را تابو کرده باشیم و بخواهیم مچ کسانی که گفتگو کرده باشند را بگیریم. آنچه سبب شد که این بحث به درازا بکشد گیر دادن به موضوع گفتگو کردن و یا نکردن فلان شخص با رضا پهلوی بوده است، نه ائتلاف با سلطنت طلبان. گذشته از رژیم و برخی سلطنت طلبان خشونت گرا، کسانی در میان ما نیز تلاش کردند که نشست واشینگتن را بد نام کنند. انگیزه این افراد ناسالم است.
در ضمن منشور اجا تنها ما را به ائتلاف با سلطنت طلبان منع نمی کند، با کسانی که می خواهند نظام اسلامی را ادامه دهند نیز برخورد مشابه دارد. اصل دوم منشور را با هم بخوانیم.
نظام جـمهوری بر اساس جدايی دين و مسلک از حکومت استوار خواهد بود، بدون آنکه مانع حضور و مشارکت پيروان هيچ مذهب و مسلکی در عرصه سياست باشد. اين جدايی امکان همزيستی دموکراتيک پيروان همه اديان و مذاهب و عقايد را در کنار يکديگر فراهم می‌آورد و دولت را از دخالت در عرصه خصوصی و زندگی شخصی شهروندان باز می‌دارد. http://jomhouri.com/archives/198
باتوجه به این اصل ما چگونه دفاع بی قید و شرط خود از اصلاح طلبانی که خواهان حفظ ادغام دین در حکومت هستند را توجیه می کنیم؟ در حالیکه منشور اجا به تغییر ساختاری رژیم فقاهتی تآکید دارد.
علی رغم حساسیت برخی برای گفتگو با سلطنت طلبان، کمتر دیده ام که در این ایمیل لیست به نوشته های نوری زاد و مسعود نقره کار که پرده از جنایات رژیم برمی دارند توجه بشود.
باید تابوی ایدئولوژیک گفتگو با رضا پهلوی را شکست. گفتگو با او به معنای پذیرفتن نظام سلطنت نیست. می تواند برای قانع کردن او به پذیرفتن نظام جمهوری هم باشد.
ارادتمند شما علمداری