بزرگداشت روز جهانی معلم در تهران، رشت، کرمانشاه + بیانیهها
روز جهانی معلم در تهران: به همت کانون صنفی معلمان ایران (تهران) جمعی از معلمان شاغل و بازنشسته، طی دو روز ضمن گرامیداشت روزجهانی معلم یاد معلمان زندانی و سایر زندانیان سیاسی و عقیدتی را گرامی داشتند.
رشت: صبح روز ۱۳مهر مراسم بزرگداشت روز جهانی آموزگارِ ۲۰۲۵ با شعار «بازآفرینی آموزگاری بهعنوان حرفهای مشارکتی» با حضور اعضای کانون صنفی گیلان در کنار آرامگاه زنده یاد هوشنگ ابتهاج (سایه )شاعر بلند آوازه ایران در رشت برگزار شد.
روز ۱۳ مهر ۱۴۰۴ مطالبهگران گیلان نیز در چارچوب «یکشنبهها اعتراضی» تجمع کردند. متن ارسالی مطالبه گران به شرح زیر است:
امروز یکشنبه ۱۳/مهر/۴۰۴ ، شیر زنان و شیر مردان گیلان سرافراز، همراه با سایر استانهای پیشرو، به خیابان آمده و ضمن در دست داشتن بنر “نه به اعدام، از اعدام جوانان وطن ابراز تنفر نمودند. در ادامه، با فریاد رعد آسا حمایت خود را از فولادگران مبارز اعلام و با شعار “درد ما درد شماست مردم به ما ملحق شوید” از مردم جان به لب رسیده یاری طلبیده و خواستار اتحاد و ایستادگی در مقابل جنگ افروزان شدند (جنگ افروزی کافیه سفره ما خالیه).
همچنین در روز جهانی معلم خواستار آزادی معلمان زندانی شدند و شعار مترقی (معلم زندانی، کارگر زندانی، معترض زندانی آزاد باید گردد)، سر دادند.
استان کرمانشاه: روز یکشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۴ پنجم اکتبر ۲۰۲۵، مطالبه گران کرمانشاه به مناسبت روز جهانی معلم مقابل استانداری این استان تجمع برگزار کردند و با شعار “همبستگی اتحاد چاره ظلم و بیداد” بر ضرورت همدلی و هم صدایی بیشتر فرهنگیان تاکید کردند.
عبداله رضایی فعال صنفی فرهنگیان در کرمانشاه در سخنان خود بمناسبت ۱۳ مهرماه روز جهانی معلم از جمله گفت: «دستار استبداد بر گردن ما و چنگال سرمایه هستی ما را فراگرفته است… تنها راه مهار این قدرت هار تشکل یابی معلمان، کارگران، دانشجویان و تمام مردم تحت ستم و همبستگی و اتحاد این تشکلها ست».
بیانیه کانون صنفی معلمان تهران به مناسبت روز جهانی معلم ۱۴۰۴/ ۲۰۲۵
بازآفرینی آموزگاری بهعنوان حرفهای مشارکتی
در آستانهی روز جهانی معلم، با ادای احترام به مقام معلم، این بار نه در قالب ستایشهای کلیشهای، بلکه با نگاهی منتقد به بازآفرینی جایگاه راستین معلمی مینگریم.
عملیاتی نمودن شعار امسال یونسکو برای روز جهانی معلم، “بازآفرینی آموزگاری بهعنوان حرفهای مشارکتی”، در نظام آموزشی به شدت متمرکز ایران، نه یک آرمان، که یک ضرورت فوری و حیاتی است.
یونسکو در بیانیه مفهومی خود که همهساله همراه با شعار انتخابی و در تشریح آن منتشر می کند، توضیح داده است:
” روز جهانی آموزگارِ ۲۰۲۵ با شعار «بازآفرینی آموزگاری بهعنوان حرفهای مشارکتی» برگزار میشود. یونسکو و شرکای آن بر این نکته تأکید دارند که آموزش فرآیندی فردی و در انزوا نیست، بلکه نیازمند همکاری، تعامل و همافزایی میان آموزگاران، خانوادهها، جامعهها و سیاستگذاران است.
در دنیای امروز که با چالشهایی همچون کمبود جهانی آموزگار، فشارهای فزاینده بر سامانههای آموزشی، نابرابریهای آموزشی و تأثیر فناوریهای نوین روبهرو هستیم، نقش آموزگاران بیش از پیش سرنوشتساز است. اما این نقش نمیتواند تنها بر دوش آموزگار باشد. برای کامیابی، ضروری است آموزگاران یک جامعهی حرفهای نیرومند باشند؛ جامعهای که به همکاری در طراحی آموزش، به اشتراک گذاشتن تجربهها، پشتیبانی دوسویه و تصمیمسازی جمعی استوار باشد”.
یونسکو همچنین در بیانیه خود برای توضیح ضرورت و اهمیت مشارکت در امر آموزش به افزایش کیفیت آن بهدلیل فراهم نمودن امکان بروز خلاقیت و نوآوری بیشتر برای آموزگاران و یافتن راهحلهایی برای گرفتاریهای گوناگون ساختار آموزشی در کنار هم اشاره می کند. همچنین معتقد است نگرش مشارکتی باعث بهبود انگیزه شغلی آموزگاران، افزایش اعتماد اجتماعی به آنان و قدرتبخشی به جایگاه حرفه معلمی خواهد شد.
در ایران اما باتوجه به تمرکزگرایی شدید و فردمحوری در نظام سیاسی کشور، نظام آموزشی نیز به تبعیت از آن بهشدت متمرکز بوده و مشارکت در آن همواره بهعنوان عنصری غایب و مطرود و چهبسا مخل و مزاحم برای نظم پادگانی آن تلقی شده است. به همین دلیل از تصمیمات کلان تا بسیاری از موارد جزئی در مدارس با بخشنامه از مرکز به دورترین مدارس ابلاغ میشود. (نمونه اخیر آن طرح نشا برای برنامه صبحگاهی یکسان برای کلیه مدارس در سطح کشور).
معلم ایرانی، در حالی بار سنگین تربیت نسل آینده ایران را بر دوش میکشد که با چالشهای متعددی دست و پنجه نرم میکند. دغدغههای معیشتی؛ مدرسهها و کلاسهای غیراستاندارد و پرجمعیت، با درصد قابل توجهی از ساختمان های غیرایمن؛ اشغال مدارس بهخصوص دولتی توسط نهادهای ایدئولوژیک حکومتی، همراه با سیطره تفکر ایدئولوژیک بر کتابهای درسی؛ تسلط جوّ مسموم کنکورزدگی بر مدارس و به پیروی از آن تسلط آموزش بانکی و حافظه محور در کلاسهای درس؛ شکاف عمیق و روزافزون امکانات آموزشی میان مناطق مختلف هرشهرواستان و بهویژه میان مرکز و مناطق پیرامونی؛ بخشی از مهمترین این چالشهاست.
نظام آموزشی ایران، با ساختاری هرمی، عمیقاً متمرکز و سلسلهمراتبی، برای دهههاست که معلمان، دانشآموزان و کادر مدرسه را مجریان منفعل دستورات ستادی میخواهد. در این ساختار:
– معلمان از هرگونه مشارکت در تصمیمگیری ها محرومند؛ برنامهریزی درسی، طراحی کتابهای درسی و حتی گاهی روشهای تدریس، در اتاقهای دربسته و بدون حضور موثر نمایندگان واقعی معلمان تدوین میشود. تجربه زیسته معلمان در کلاس و تدریس کتابها، خلاقیت و دانش عملی آنان، عموما نادیده گرفته میشود.
– دانشآموزان به عنوان موجوداتی پذیرنده و بی اراده تلقی میشوند؛ روشهای تدریس عمدتاً “معلممحور” و مبتنی بر حافظهپروری است. دانشآموز به مثابه “ظرفی خالی” در نظر گرفته میشود که باید از اطلاعات پر شود، نه انسانی جستجوگر و توانا که باید در فرآیند یادگیری مشارکت فعال داشته باشد. درک آنان، دیدگاهها و علایقشان در کلاس درس، در تدوین کتابهای درسی و برنامههای آموزشی سیاستزده و ایدئولوژیمحور، جایی ندارد.
– این نظام متمرکز، تفاوتهای منطقهای، فرهنگی، زبانی و فردی را نادیده میگیرد و نسخهای یکسان برای تمامی مدارس کشور و تمام دانشآموزان میپیچد. در حالی که مفهوم “مشارکت” که جان مایهی شعار امسال روز جهانی معلم است، میتواند کلید حل بسیاری از این مسئلهها باشد.
کانون صنفی معلمان ایران بر این باور است که در چنین شرایطی، بازآفرینی حرفه معلمی به معنای یک تحول اساسی در ساختار موجود و در گرو شکستن انحصار تصمیمگیری و گشودن فضای مشارکت دستاندرکاران واقعی بخش آموزش در تمامی سطوح است؛ نه دخالت تحمیلی نهادهای غیرمرتبط، غیرمسئول و غیرپاسخگو که جز اتلاف بودجههایی که باید صرف آموزش شود، کارکرد دیگری ندارند.
ما معتقدیم معلمان باید در گروههای مختلف برنامهریزی درسی، تألیف کتابهای درسی و طراحی ارزشیابیهای ملی و منطقهای، مشارکت گسترده، سازمان یافته، تعیینکننده و مداوم داشته باشند.
نهادهای قانونگذار، سیاستگذار و عوامل اجرایی در دولت، بسترهای حقوقی، مالی و ساختاری لازم برای مشارکت واقعی معلمان را فراهم آورند. بهجای صدور بخشنامههای بیحاصل از طریق ستاد فربه، ناکارآمد و بیگانه با مسائل مدرسه و کلاس درس، در مسیر تبدیل ساختار هرمی موجود به ساختاری با محوریت و مشارکت بخش آموزش(معلم و دانش آموز) حرکت کنند.
همراه با آن ضروری است ساختار سلسلهمراتبی درون مدرسه به سمت مدیریت مشارکتی تغییر کند. شورای معلمان و دانش آموزان باید از یک نهاد بیخاصیت صوری به نهادی قدرتمند برای تصمیمگیریهای آموزشی و مدیریتی در مدرسه تبدیل شود.
در کلاسهای درس، با تغییر رویکرد از روشهای تدریس معلممحور که خلاقیت و قدرت نقد را در دانشآموزان میکُشد، بهسوی طراحی تجربیات یادگیری مشارکتی جهت گیری کنند. کلاس درس باید به فضایی برای گفتوگو، پرسشگری، کشف و مشارکت فعال دانشآموزان تبدیل شود. معلم در این فضا، یک راهنما و تسهیلگر است، نه تنها منبع انحصاری دانش.
مدرسه به عنوان جزئی از اجتماع بزرگتر نمیتواند دیوارهای بلند دور خود داشته باشد. مشارکت با خانوادهها نه در قالب تامین هزینه های مدرسه یا جلسات توضیحی یکطرفه، بلکه در قالب شوراهای مشترک و پروژههای مشارکتی ضروری است. همین طور گشودن درهای مدرسه برای ایجاد پیوندی ارگانیک با محله و زیست بوم منطقه.
ما معلمان باید باور کنیم که قدرت جمعی ما از مجموع تواناییهای فردی ما بیشتر است. با گشودگی در برگزاری کلاسهایمان، اشتراک گذاری دانش و تجربیات، و حضور فعال در نهادهای صنفی، نقش پیشگام خود را در بازآفرینی حرفه معلمی ایفا کنیم.
شعار امسال روز جهانی معلم، در شرایط ایران، یک اعتراض مسالمتآمیز و یک طرح تحول است. ما خواستار بازتعریف رابطهی حکمرانی آموزشی بر مبنای مشارکت و اعتماد، احترام و باور به معلمان و دانشآموزان هستیم.
حل بحران های متعدد در نظام آموزشی، ناکارآمدی مدیریتی و آموزشی در ایران در گرو مشارکت واقعی و ساختار یافته کسانی است که قلب تپندهی این نظام را تشکیل می دهند: معلمان و دانشآموزان.
این مسیر، اگرچه دشوار، اما با حساسیت اجتماعی بیشتر، همکاری و مشارکت خانوادهها، جامعه و سیاستگذاران و سازمانیابی در قالب نهادهای صنفی، مدنی و علمی، شدنی است.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
بیانیه کانون صنفی فرهنگیان گیلان به مناسبت روز جهانی معلم
روز جهانی معلم امسال با شعاری معنادار فرا رسیده است «بازآفرینی آموزگاری بهعنوان حرفهای مشارکتی» این شعار یادآور آن است که آموزش و پرورش زمانی میتواند کارآمد و انسانی باشد که معلمان نه بهعنوان مجریان خاموش سیاستهای بالادستی، بلکه بهعنوان شرکای اندیشه و تصمیمسازی در فرآیند آموزشی شناخته شوند.
اما در ایران، متأسفانه واقعیت از این آرمان فاصلهای بسیار دارد. نظام آموزشی کشور در وضعیتی نابسامان و ناعادلانه بهسر میبرد. سیاستهای نادرست و بیتوجهی به خواست فرهنگیان، آموزش را از مسیر عدالت و برابری منحرف کرده است. آموزش در عمل به کالایی طبقاتی تبدیل شده که تنها خانوادههای مرفه توان بهرهمندی از آن را دارند، در حالیکه فرزندان بسیاری از طبقات محروم از آموزش باکیفیت بیبهره مانده و حتی از تحصیل بازمیمانند.
در کنار این تبعیض ساختاری، معلمان آگاه و دلسوزی که برای دفاع از حقوق صنفی خود و برای تحقق آموزش رایگان، باکیفیت و عادلانه تلاش کردهاند، با برخوردهای خشن و امنیتی روبهرو شدهاند؛ از بازداشت و زندان گرفته تا تعلیق، اخراج و بازنشستگی اجباری پیش از موعد. این رفتارها نهتنها نقض آشکار حقوق شهروندی و صنفی فرهنگیان است، بلکه نشانهی بیاعتنایی حاکمیت به کرامت معلم و سرنوشت آموزش در ایران است.
در چنین شرایطی، سخن گفتن از بازآفرینی حرفهی معلمی بدون مشارکت واقعی معلمان، شعاری توخالی خواهد بود. حرفهی آموزگاری تنها زمانی میتواند احیا شود که آزادی بیان، امنیت شغلی، و مشارکت صنفی و حرفهای معلمان به رسمیت شناخته شود و آموزش بر پایهی عدالت، نه تبعیض، سازمان یابد.
ما در این روز جهانی، ضمن همبستگی با همهی فرهنگیان آزادهی ایران، تأکید میکنیم که نجات آموزش و پرورش از بحران کنونی تنها از مسیر مشارکت آزادانهی معلمان و همراهی خانوادهها و جامعهی مدنی ممکن است. آیندهی این سرزمین به کیفیت آموزش امروز گره خورده است و آموزش زمانی معنا دارد که هیچ کودکی از آن محروم نماند و هیچ معلمی به جرم دفاع از حق، مجازات نشود.
روز جهانی معلم گرامی باد — با آرزوی آموزشی برابر، انسانی و رهاییبخش برای همهی کودکان ایران.
کانون صنفی فرهنگیان گیلان ۱۴۰۴/۰۷/۱۳
اخبار روز