چشمانداز تنش آبی و خشکسالی در ایران
در حال حاضر کشور گرم و نیمه خشکی مانند ایران از مرز بحران آب به سمت قهقراي مرگبار اقلیمی پیش میرود. مرکز پژوهشهای مجلس ایران عمق این فاجعه را اعلام کرده و گفته است با گسترش خشکسالی، دو سوم این کشور به مناطق بیابانی تبدیل شده است. اقلیم شناسان، چشماندازبنیان برافکن خشکسالی و تأمین آب شهرها و روستاهای ایران در سالهای آینده را تیره ارزیابی کردهاند و هشدار دادهاند این وضعیت، باز هم بحرانیتر خواهد شد.
اکنون این واقعیت به معضلی بزرگ در بیشتر شهرها و استان های ایران تبدیل شده است، قائم مقام وزیر نیروی ایران پیشتر اعلام کرده بود که در سال ۱۳۹۴با افزوده شدن ۱۰ شهر دیگر، تعداد شهرهایی که در ایران مشکل «تنش آبی» دارند، به ۵۲۷ شهر رسیده است.
حمید چیت چیان، وزیر نیرو نیز اسفندماه سال گذشته چشمانداز تأمین آب شهرها و روستاهای ایران در سال ۱۳۹۴ را بسیار دشوار و تیره توصیف کرده و گفته بود در این سال، نه تنها تأمین آب آشامیدنی بلکه آب بخش کشاورزی نیز با مشکلات فراوانی روبهرو خواهد شد.
وزیر نیرو در حالی چشمانداز تأمین آب در سال جاری را بحرانی دانسته است که معصومه ابتکار، رییس سازمان حفاظت محیط زیست پیشتر گفته بود در دهههای آینده خشکسالی در ایران دست کم ۱۱ برابر خواهد شد. عيسی کلانتری، وزير اسبق کشاورزی نیز سال۱۳۹۲ هشدار داده بود که ۲۵ سال ديگر جنوب البرز و شرق زاگرس غيرقابل سکونت میشود.
خسروبندری، كارشناس مديريت توسعه منابع آب، نبود مديريت توسعه و تخصيص منابع آب را از جمله دلایل بروز بحران کم آبی در ایران می داند و به مجله خلیج میگوید:« در مملكت ما مشكلات همواره به شكل غيرعلمي و مبتني بر اعتقادات و شريعت و احكام حل وفصل شده و تنها وقتي بحران عميق شده به رويكرد فني تسليم میشوند.»
این کارشناس آب، بحران بيآبي و خشكسالي را دومين بحران پس از تحريمها و مشكل هستهاي میداند كه گريبان جمهوري إسلامي را گرفته است.
طولانيترين دورههای بيآبي منابع زیرزمینی
منابع زیرزمینی در ایران اکنون یکی از مهيبترين و طولانيترين دورههای بيآبي خود را سپری میکنند. ناکارآمد بودن روشهای آبیاری، استفاده بیرویه از آبهای زیرزمینی و گسترش حفر چاههای غیرمجاز از مصادیق بیتوجهی دولت به حفاظت از منابع آبهای زیرزمینی هستند که این ذخایرحیاتی را در خطر انداخته است.
در کمتر از از ۱۰ تا ۱۵ سال،۷۰ درصد آبهای زیرزمینی ایران که طی هزاران سال ذخيره شده، مصرف شده و اکنون فقط۳۰ درصد این ذخایر باقی مانده اند. پیش تر وزارت نیرو اعلام کرده بود ۸۰ درصد منابع آب زیرزمینی کشوردروضعیت نامطلوب قرار دارد.
در این زمینه، رحیم میدانی، معاون وزیر نیرو خردادماه سال جاری به خبرگزاری مهر گفته است که۲۰ سال زمان نیاز است تا منابع زیرزمینی آب کشور احیا شود.
در دی ماه سال گذشته نیز شرکت مدیریت منابع آب ایران وابسته به وزارت نیرو با اعلام این که کشور در وضعیت «بحران شدید آب» قرار گرفته است گزارش داد که کاهش بارندگی نسبت به روند بلندمدت، مدیریت ناکارآمد منابع آب و بهرهبرداری بیرویه از منابع آب باعث کاهش شدید منابع آب زیرزمینی در این کشور شده است.
بنابراعلام وزارت نیرو، ایران وارد «خشکسالی هیدرولوژیکی» یعنی از بین رفتن سفرههای آب زیرزمینی شده است.به گفته پرویز کردوانی، به دلیل مصرف آبهای زیرزمینی، تا ابدالدهر در خشکسالی هیدرولوژیکی باقی خواهیم ماند. خسرو بندری درادامه به مجله خلیج میگوید:« كمبود آب مصرفي در كلانشهرها به ویژه در تهران بالاخره موجب نگراني دولت نيز شده است.»
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) تیرماه ۱۳۹۴ به نقل از خسرو ارتقایی، مدیرعامل شرکت آب منطقهای تهران نوشت که میزان بارندگی در تهران چنان کاهش داشته که بحران آبی در آن تشدید شده است.
بندری مشكل تامين آب مصرفي مردم تهران را ناشي از تمرکزگرایی میداند و تاکید میکند:« برپايه اطلاعات اخيرشركت آب و فاضلات تهران در سال ١٤٠٠ تنها هفت سال ديگر به يك ونيم ميليارد متر مكعب آب در سال نياز دارد ولي با بهره برداري از تمام منابع آبي بيشتر از يك ميليارد متر مكعب آب نمیتوانند تأمين كنند، به سادگي يعني بيش از ٣٠ درصد آب مورد نياز شهري وجود ندارد و به ناچاريك سوم جمعيت تهران بايد از اين شهربروند.»
خسروبندری درادامه تاکید میکند:«در حال حاضر بخشي از روان آب سطحي همراه با فاضلاب كه از آبهاي آلوده به حساب نيامده است مورد مصرف بخشي از حاشيه نشينان جنوب تهران قرارميگيرد.» به گفته وی در مقطع ١٤٠٠ همه آبهاي به حساب نيامده را با فرض تصفيه در محاسبه وارد خواهند کرد.
در این زمینه وزير نيرو در سخنانی با صراحت تاکید کرده است «۹۶ ميليارد متر مکعب آبی که از منابع تجديدشونده استفاده میکنيم خطرناک است» ازسوی دیگر با توجه به راه یافتن فاضلابهای خانگی به منابع آبهای زیرزمینی و احتمال آلوده بودن آب چاهها احتمال سرطانزا بودن آب تهران به صورت جدی مطرح شده است.
شرایط نامطلوب تنش آبی
اوضاع و احوال مصرف آب در ایران هم شرایط مطلوبی ندارد. در حال حاضر این کشور دارای بدترین الگوی مصرف آب و انرژی در دنیا است. درحالی که متوسط سرانه مصرف برای برآوردن نیازهای بهداشتی روزانه هر نفر از سوی سازمان بهداشت جهانی ۱۵۰ لیتر اعلام شده است شهروندان ایرانی روزانه ۳۰۰ لیتر آب یعنی دو برابر میانگین مصرف جهانی آب مصرف میکنند.
در این زمینه، معاون وزیر نیرو اردیبهشت ۱۳۹۲با اشاره به اینکه سه چهارم ایران در ناحیه کاملاً خشک قرار دارد گفته بود در ۲۰ سال آینده پیشبینی میشود حجم آب در دسترس به یک چهارم کاهش پیدا کند. بخش کشاورزی در ایران پر مصرفترین بخش از نظر میزان استفاده از آب است که بیش از ۲۰ درصد از متوسط جهانی بیشتر آب مصرف میکند.
بنابراعلام وزارت نیرو سالانه ۸۵ تا ۹۰میلیارد متر مکعب آب، معادل ۹۰ تا ۹۲ درصد آب مصرفی در ایران در زمینهای کشاورزی مصرف میشود اما آب مصرفی در این بخش بازدهی لازم را ندارد و بخش زیادی از آن به هدر میرود، ازاین رو بسیاری از منتقدان از «ضرورت» تعطیلی بخش کشاورزی، صرف نظر کردن از تداوم شعار «خودکفایی کشاورزی» و کنارگذاشتن سیاستهای اشتباه در این بخش سخن میگويند.
خسرو بندری تنها راه براي افزايش راندمان آبياري را يكپارچه كردن اراضي كشاورزي میداند و در این زمینه میافزاید:« در دوران پهلوي تعاوني هاي روستايي و كشت و صنعت تجربه هاي ناموفقي بودند و مالكيت خصوصي بزرگ اما تجربه نشد كه مقوله ديگري است.»
در سالهای اخیر، کمآبی و خشکسالی، سوء مدیریت در بخش آب و نیز انتقال آب از یک استان به استان دیگر در بخشهایی از ایران ازجمله شهرکرد، خوزستان و اصفهان اعتراضها و نزاعهای فراوانی پدید آورده است. برخی از این اعتراضات به تظاهرات و درگیری نیز کشیده شده است.
مهاجرت گسترده از روستاها به شهرها نیز یکی دیگر از پیامدهای اجتماعی خشکسالی است که این مساله مشکلات جدید اجتماعی و اقتصادی بسیاری به همراه داشته است.
روزنامه شهروند مهرماه ۱۳۹۳ به نقل از جواد هروی، نماینده مجلس ایران نوشت، خشکسالی و بحران تأمین آب باعث شده تا ساکنان ۲۰۰روستا در استان سیستان و بلوچستان، سکنهای که بسیاری از آنها تأمینکننده امنیت مرزهای جنوب شرقی کشور بودهاند محل زندگیشان را ترک کنند و به روستاهای دیگر یا حاشیه شهرها بروند.
ازسوی دیگر، روند قهقرای زیستبومها و نابود شدن وخشک شدن دریاچهها و تالابها پیامدهای سیاسی و اجتماعی بسیاری برای دولت ایران در پی داشته است. دراین زمینه مسعود باقرزاده کریمی، معاون امور تالابهای دفتر زیستگاههای سازمان حفاظت محیط زیست ایران بهمن ماه سال گذشته در گفتوگو با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) از خشک شدن ۶۷ درصد مساحت تالابهای این کشور خبر داده بود.
طرحهایی غیرواقعی برای مقابله با کمآبی
اقلیم شناسان معتقدند بحران در مدیریت منابع آبی، نبود مدیریت علمی و کلاننگری، تب سدسازیهای پرخرج و بیمطالعه به عنوان خاطراتی افتخارآمیز و دهها اقدام ناکارآمد دیگر، ایران را اکنون به مرحله تنش آبی رسانده است. آنها گزینه واردات آب یا پروژه های انتقال آب خزر و خلیج را طرحهایی غیرواقعی برای مقابله با کمآبی و پاسخگویی به نیازهای روزافزون آبی میدانند.
خسروبندری برخی از این پیشنهادات را در «غيرعملي وگاه در حد شوخي» خواند.
این کارشناس آب میافزاید:«بارها پيشنهاداتي نظير انتقال پايتخت مطرح كردهاند اما هيچ راه حلي جزعدم تمركز،عملي نيست، بايد پول را از پايتخت خارج كنند، بودجههاي دولتي را پس از تصويب بين استانها پخش كنند، استانها بايد پارلمانهاي محلي از منتخبين شهرها داشته باشند. طبیعی است جمعيت به سمتي ميرود كه پول، إمكانات و كارهست.»
به گفته وی اجراي نوعي فدراليزم مشابه اروپا بسياري از مشكلات را حل ميكند چون هيچ راه ديگري نيست. بسياری از مشكلات زيست محيطي تهران هم با كاهش جمعيت حل ميشود.
راهکارهایی چون تخصیص اعتبار ۷۰۰ میلیارد تومانی به منظور نجات و احیای منابع زیرزمینی آب، اختصاص ۳۰ میلیارد تومان اعتبار ویژه به وزارت نیرو برای تامین آب و آبرسانی فوری به تهران و افزایش قیمت آب برای کاهش مصرف مشترکان پرمصرف، تنها مسکنهایی موقتی برای دور کردن سایه سیاه کمآبی بر سر منابع آبی در ایران هستند.
فیروزه رمضانزاده — مجله خلیج