بودجه فقیر
لایحه بودجه۱۳۹۷ لایحه بودجه رفع فقرنام گرفته و به دیده برخی از کارشناسان نیز چنین است اما چه از نظر ریالی و چه از نظر رهیافتی بطور کلی لوایح بودجه ما از سال های گذشته تاکنون خیلی فقیر بوده و هستند. کل بودجه عمومی سال۱۳۹۷ در کشوری ۸۰ میلیونی برابر است با ۴۲۴ هزار میلیارد تومان است که با فرض دلار۳۵۰۰ تومان می شود در حدود ۱۲۱میلیارد دلار یعنی نیمی از اقتصاد اپل و البته نیمی از همین مبلغ هم محقق نمی شود. پیشتر نوشته بودم:«کل اقتصاد ایران در اندازه اقتصاد یکی از صدها شرکت اقتصادی در دنیا است. اقتصاد ایران از اقتصاد شرکت سامسونگ هم کوچکتر است. گردش مالی ۵ غول فناوری در سال ۲۰۱۵ حدود ۲/۲ تریلیون دلار بوده است. شرکت اپل با ۱۲۰ هزار کارمند در سراسر جهان در سال ۲۰۱۵ در مجموع ۲۳۳ میلیارد دلار درآمد و ۳۹/۵۳ میلیارد دلار سود کسب کرد. گوگل با بیش از ۶۰ هزار کارمند حدود ۸۰ میلیارد دلار ، مایکروسافت با ۱۲۰ هزار کارمند ۹۳ میلیارد دلار و شرکت آمازون صاحب بزرگترین فروشگاه اینترنتی جهان با ۲۲۲ هزار کارمند امسال موفق به کسب درآمد ۸۹ میلیارد دلاری شده اند. شرکت کره ای سامسونگ ۱۷۷ میلیارد دلار درآمد و ۱۶.۵ میلیارد دلار سود داشته ولی کل بودجه عمومی سال ۱۳۹۵ معادل ۲۶۷هزار میلیارد تومان یعنی در حدود ۸۵ میلیارد دلار است.(فسادی هولناک تر از قتل های زنجیرهای: هفته نامه صدا، دوره جدید، شماره۹۸شنبه۲۸شهریور۱۳۹۵) این بودجه نشانه فقر ملی است. نشانه سوء مدیریت است که کشوری «با دارا بودن حدود ۶۸نوع ماده معدنی غیرنفتی، ۳۷بیلیون تن ذخایر کشف شده و ۵۷بیلیون تن ذخایر بالقوه»(ویکی پدیا) و ۷۰۰ میلیارد دلار ذخیره معدنی»(عصر ایران) جزو۱۵یا ۲۰ كشور ثروتمند جهان از لحاظ معدن است، دارای چنین وضعیتی باشد اما این تنها فقر بودجه نیست. بودجه از اینها هم فقیرتر است.
فقر شعاع و آثار دور و نزدیک دارد. آدم های فقیر به هر سو می نگرند آثار فقر را در همه شئون زندگی شان می بینند. این فقط حکایت فقر اقتصادی نیست. فقر فرهنگی نیز در رفتار و کردار، در رانندگی، معاشرت با دیگران، نحوه تربیت فرزند، رفتار با همسر و در همه چیز حتی در رؤیاهای خواب و بیداری انسان، آثار خودش را نشان می دهد. این مقدمه را گفتم برای اینکه برخی به شوخی یا جدی می گویند چرا اینطور به حقوق بشر بند کرده اید و از هرچیز حرف می زنیم پای آن را هم به میانه باز می کنید و به روضه خوانی تشبیه می کنند که به هر مناسبتی روضه ای می خواند. اگر به گستره این معنا آگاهی داشتند و بنیان های معرفتی اش را می شناختند درمی یافتند که وقتی سخن ازفقر حقوق بشر و ادبیات حقوق بشر می گوییم یعنی فقدان چیزی که آثارش در همه جا هست. در مطالعه تاریخی، در مطالعه و فهم مذهبی، در اجتهاد، در سیاست، در قانونگذاری و…. اصلا حقوق بشر یعنی زندگی. هرجا شادی بود حتما به این دلیل است که حقوق بشر وضعیت بهتری دارد و اگر افسردگی بود نشانه فقدان ان است.
فمیسنیت ها می گویند تاریخ ما تاریخ مذکر و همه چیز بر مدار نگاه مردانه بوده است ولی اگر به تاریخ، جامعه، سیاست، فرهنگ و همه امور از چشم زنان هم نگریسته شود با جهانی متفاوت روبرو می شویم، جهانی که در آن دیدگاه انسان کامل تر و واقعی تر می شود. به همین قیاس واقعا اگر ما از دریچه حقوق بشر به همه مسایل و موضوعات بنگریم همه چیز رنگ دیگری به خود می گیرد. نه تنها در تاریخ قانونگذاری و بودجه نویسی مان جای بینش حقوق بشری خالی بوده بلکه در زمانه ای که حقوق بشر به پارادایم جهانی بدل شده نیز انگار هنوز هیچ نسیمی از آن به این سو نوزیده است. از قضا این روزها که بحث بودجه داغ بود، دیده بانی دقیقی داشتم. هزاران یادداشت و سخن موافق و مخالف گفته شد اما ندیدم یک نفر بگوید اگر در بودجه بندی این نگاه هم وجود داشت چه اتفاقی می افتاد. در شبکه های اجتماعی مقایسه زیر وسیعا دست به دست می شد:« اعداد به میلیارد تومان: مرکز خدمات حوزههای علمیه: ۶۰۰/ شورای عالی حوزههای علمیه: ۴۴۰/ جامعه المصطفی العالمیه: ۳۰۳/ شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه خواهران: ۲۵۸/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی: ۲۱۰/ سازمان تبلیغات اسلامی: ۱۶۹/ نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه: ۱۲۹/ نمایندگی ولیفقیه در سپاه:۹۴/ شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی: حدود ۴۸/ مجمع جهانی اهل بیت: حدود ۴۸/ شورای سیاستگذاری ائمه جمعه:۴۲/ مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی:۳۷/ موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی( مصباح یزدی): ۲۸/ ستاد اقامه نماز: ۱۹/ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی: حدود ۱۴ و چندین نهاد غیر دولتی دیگر مانند بنیاد سعدی ، دائره المعارف و فرهنگستان مربوط به آقای حداد عادل (۱۲۳ میلیاردریال) و راهیان نور و غیره.
بودجه فصل «دين و مذهب» ۲۰۹ميليارد تومان است يعني: تقريبا ۲برابر بودجه مسكن، ۳برابر بودجه كاهش آلودگي هوا، ۹برابر بودجه تحقيق و توسعه امور محيطزيست، ۱۳برابر بودجه مديريت پسماند، ۲۳برابر بودجه تحقيق و توسعه امور رفاه اجتماعي». اقلام بالا را مقایسه کنید با بودجه ای که برای مثال برای پژوهشگاه زلزله شناسی و مهندسی زلزله در نظر گرفته شده (۱۰۸میلیاردریال) و یا بودجه سازمان مدیریت بحران که فقط ۲۸ میلیاردریال و بودجه سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور که ۱۱میلیارد میباشد و بودجه سازمان تبلیغات اسلامی و ضمائم آن از بودجه سازمان اورژانس کشور جلو می زند، و “جامعه المصطفی العالمیه” بیشتر از مجموع سه وزارت خانه سهم می برد: وزارت کار و رفاه اجتماعی ۱۶۲میلیارد +وزارت راه و شهرسازی ۸۱ میلیارد +وزارت سازمان غذا و دارو ۲۶ میلیارد».
این ارقام در شبکه های اجتماعی مورد بحث قرار گرفته و بعضا اعداد گرد شده اند. فارغ از میزان دقت شان، این ارقام دو نکته را نشان می دهند. یکی اینکه برای چه اشخاص و نهادهایی ردیف بودجه گذاشته اند ولی حتی یک مورد برای نهادی، کتابی، و تلاشی در زمینه صلح و حقوق بشر و حقوق شهروندی یک ریال هم منظور نشده است. بودجه اختصاص یافته به حوزه دین و نهادهای دینی، چند برابر سازمان ها و نهادهای خدماتی، عمرانی و آموزشی دیگر است در حالی که برای خود انسان به ماهو انسان که باید موضوع اصلی بودجه باشد و اساسا دین برای خدمت به انسان و اعتلای زندگی اوست جایگاه شایسته ای دیده نمی شود. اگر حقوق بشر در بودجه نویسی محوریت داشته باشد ساختار آن دگرگون می شود. در تمام نقدهایی که به این ردیف های بودجه صورت گرفته، هیچکس متعرض این نکته شده است که چرا چنین بودجه هایی به نهادهای حقوق بشری، نوعدوستانه و صلح دوستانه، انجمن های مبارزه با بیماری ها، انجمن های دفاع از حقوق کودکان، تقویت نهادهای مدنی، انجمن های حامی حقوق زندانیان و قربانیان خشونت، انجمن های حمایت از شفافیت و مبارزه با فساد، انجمن های سلامت بهداشت روان، انجمن های ترویج دانش حقوقی شهروندان، نهادهای مقابله با نقض حقوق بشر در ایران و در جهان، تأمین اوقات فراغت و شادی و نظایر اینها، تعلق نگرفته است. پیشتردر گفتاری نمونه های دیگری از عملیاتی کردن دیدگاه حقوق بشری و شهروند مدار را در بودجه نویسی بیان کرده ام(شرق، یکشنبه۲۴خرداد۱۳۹۴ ش۲۳۲۳ ص۱و۱۰و روزنامه آرمان، سه شنبه۱۸ شهریور۱۳۸۹ ص ۱ و ۶) و اگر این دیدگاه بر بودجه نویسی حاکم بود چه می شد؟ این فقری است بینشی، رویکردی و فراگیرتر در بودجه و در میان موافقان و مخالفان، که آثار خود را در همه شئون برجای می گذارد. نکته دوم اینکه نه تنها بودجه نویسان بلکه منتقدان آن و نیز نظردهندگان در شبکه های اجتماعی، همانند بودجه نویسان هیچ گوشه چشمی به غیبت حقوق بشر در بودجه نداشتند.
نه رئیس جمهور نه نمایندگان و نه اعضای دولت و نه حتی مطبوعات و رسانه و منتقدان بودجه، انسی با آن ندارند و جایی برای آن باز نمی کنند. در سوی دیگر اصولگرایانی قرار دارند که نه تنها انسی با مقوله حقوق بشر ندارند که دشمنی هم دارند.
به نقل از روزنامه سازندگی – پیش شماره دوم – دی ۱۳۹۶
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
http://www.emadbaghi.com/archives/001417.php
کانال گفتارهای باقی https://t.me/emadbaghi