نامه نرگس محمدی از زندان اوین: تعرض جنسی به زنان، ابزار سرکوب معترضان است
به نظر
میرسد که میبایست تعرض به زنان فعال و مبارز و معترض در ایران را به شکل
گسترده و قدرتمند در سطح جهانی بازگو کرد تا با افشای آن، عامل و باعث توقف
آن شویم و مسئله تعرض به زنان را از عامل تهدید و عقب نشینی زنان به عامل
تضعیف و عقب راندن حکومت متعرض تبدیل کنیم.
متن کامل نامه نرگس محمدی از زندان اوین:
روز سه شنبه در حیاط زندان مشغول بازی والیبال بودیم که یکی از بچهها خبر
انتخاب نیلوفر بیانی و سپیده قلیان و من را از طرف بیبیسی به عنوان زنان
شجاع داد. آن شب بند ۶۴ نفره ما غرق شادمانی و تبریک شده بود و از اینکه ۳
زن زندانی در فهرست زنان شجاع و تاثیر گذار جهان قرار گرفته بودند، احساس
قدرت کرده و انگیزهای مضاعف گرفتیم. آن هم درست زمانی که زنان در جنبش
اعتراضی اخیر در ایران پیشرو هستند.
آن شب در این فکر بودم که شجاعت به عنوان یکی از فضایل انسانی قابل احترام و
تمجید و باعث رشد فرد است، اما واقعیت این است که بازتاب و دیده شدن
فعالیتها و مبارزات، تاثیر گزاری آن را بر روی زندگی انسانها فزونی
میبخشد و از طرفی بر جسارت و شجاعت فرد میافزاید و البته در کشورهایی با
حکومت سرکوبگر، امنیت فرد را تا حدودی تضمین میکند.
میخواهم بگویم اگر رسانهها نبودند بسیاری از وقایع و جنبشها و افراد
تلاشگر و مبارز بهرغم شجاعت و شهامت و ایستادگی و آرمانخواهی چنین تاثیری
در جهان پیرامونشان نمیگذاشتند و دامنه محدودی از افکار و اذهان را درگیر
کرده و میزان محدودی از تغییرات و تحولات را رقم میزدند و تعداد بیشتری
از انسانهای مبارز و فعال، زندگیشان به راحتی از دست میرفت.
ماههاست که کشور من شاهد خیزش عظیم مردمی و اعتراضات گسترده خیابانی است
که به دنبال گذار مسالمتآمیز از جمهوری اسلامی و تحقق دموکراسی و حقوق بشر
و پایان بخشیدن به استبداد هستند. زنان در این جنبش اعتراضی، تاثیر به
سزایی داشته و حکومت استبدادی و زنستیز در سرکوب این جنبش، برخورد
خشونتبار با زنان را شدت بخشیده است.
تعرض به زنان به عنوان یکی از ابزار و اهرمهای فشار و سرکوب زنان که پیشتر
نیز وجود داشته، در این وقایع به طور گسترده در حین بازداشت و در
بازداشتگاهها اعمال شده است. این امر مرا واداشت تا به اعتراض به مسئله
تعرض به زنان و تلاش برای افشا و توقف آن بپردازم و تقاضا دارم در انتشار
آن در سطح افکار عمومی جهانی به منظور توقف این شیوه سرکوب غیر انسانی زنان
ما را یاری نمایید.
طی روزهای اخیر تعداری از بازداشت شدگان وقایع اخیر، از محل دستگیریهایشان
در خیابانها و از سلولهای انفرادی بندهای امنیت اوین و برخی
بازداشتگاههای نامعلوم و از زندان قرچک ورامین به بند عمومی زنان اوین
منتقل شدهاند که روایتهای تکاندهندهای از شیوههای تعرض به زنان دارند.
یک ماه پیش یکی از بازداشت شدگان که در واقع در خیابان ربوده شده بود، به
قرنطینه بند ما در اوین منتقل شد. دختر جوانی بود که از فعالان شناخته شده
است و علیرغم تجربه تلخ تعرض جنسی، با روحیه بسیار بالا و محکم و مقاوم به
زندان آمد. او از لحظه ورود به قرنطینه بند، شکایت از مامور متعرض و
اعتراض به تعرض جنسی را کتبا به زندان اعلام کرد و خواهان رسیدگی شد. آثار
کبودی و زخم بر روی شکم و دور مچ دست و مچ پایش را دیدم.
او در خیابان در حال رفتن از خانه به محل دیگری بازداشت شده بود و اصلا در
تجمعات خیابانی بازداشت نشده بود، اما بازداشتش با خشونت همراه بود. حین
انتقال به زندان با دستبند، یک دست و یک پایش را به گیرههای بالای سرش در
ماشین بسته بودند و در حالتی که او آویزان بوده و مامورها در داخل ماشین
بودند، با دست مورد تعرض جنسی قرار گرفته بود. شکایت دختر جوان سرشناس نه
تنها موجب رسیدگی نشد، بلکه علیرغم تجمع و تحصن و اعتراضات ما در بند، پس
از ۴ روز به اجبار به زندان دور افتاده قرچک منتقل شد.
چند روز پیش چند نفر از فعالان مدنی شناخته شده از زندان قرچک ورامین به
بند زنان اوین منتقل شدند. آنها روایتهای متعددی از آزار و تعرض به زنان
بازداشتی و معترضان اخیر داشتند. این روایتها و اعتراض به تعرضات جنسی
فیزیکی و کلامی چند بار به مقامات مسئولی که برای بازدید به زندان قرچک
رفته بودند، گفته شده است.
از جمله در تاریخ ۱۸ آذر مسئول حقوق بشر قوه قضاییه آقای غریبآبادی و
پیشتر از آن رییس سازمان زندانها آقای حیاتالغیب و نمایندگان مجلس از
جمله زهره الهیان و… که برای رسیدگی به وضعیت بازداشتیها به زندان قرچک
رفته بودند، این روایتها و شکایتها را شنیده و قول پیگیری داده بودند که
متاسفانه نه تنها رسیدگی صورت نگرفته بود بلکه صدا و سیمای حکومتی در
برنامه ۲۰:۳۰ آن را تکذیب کرده و به محض اعتراض و پیگیری فعالان مدنی
بازداشتی در قرچک از جمله خانمها ویدا ربانی و مژگان اینانلو، انها را از
زندان قرچک به اوین منتقل کردند تا صدای بازداشتشدگان به جایی نرسد.
یکی از دختران پس از بازداشت در خیابان در تجمعات اعتراضی توسط ۲ نیروی
امنیتی سوار موتور میشود. یکمامور به عنوان راننده در جلو و یک مامور به
عنوان مراقب پشت سر او مینشینند و دختر، بارها در میان راه مورد اذیت و
آزار و تعرض جنسی فیزیکی قرار میگیرد. یکی دیگر از زنان بازداشتی در
تجمعات، در سلول بازجویی در زندان قرچک مورد تعرض فیزیکی از ناحیه
سینههایش توسط بازجو قرار میگیرد و پس از داد و فریاد و اعتراض زن، مرد
بازجو از سلول بیرون میرود.
زنان عموما در محل بازداشت در کوچه و خیابان و همچنین بازداشتگاههای موقت و
حین بازجویی در سلول با فحاشیهای رکیک جنسی و الفاظ آلت جنسی مواجه
شدهاند. یکی از عوامل ایجاد و امکان تعرض جنسی فیزیکی و کلامی به زنان،
اعزام آنها از زندان قرچک به آگاهی شاپور است.
آگاهی شاپور یکی از بدنامتربن و مخوفترین بازداشتگاههای تهران است که
محل به اصطلاح اعمال بازجوییهای فنی است و ضرب و شتم و آویزان کردن و
شکنجههای فیزیکی برای گرفتن اقرار و اعتراف در آن امری رایج است و آمار
چشمگیری از کشته شدگان در بازجویی را دارد.
اغلب، بازداشت شدگانی با اتهامات سنگین سرقت، قتل و شرارت به آگاهی شاپور
برده میشوند تا بازجویی فنی صورت بگیرد و جای طرح این سوال جدی وجود دارد
که چرا دختران ۱۷، ۱۸ ساله به اگاهی شاپور برده میشوند؟
واقعیت این است که بازگو کردن این تعرضات بیشرمانه از سویی میتواند موجب
ایجاد ارعاب و وحشت در میان خانوادهها شود و از سویی دیگر بازگو نکردن آن
سرپوشی بر جنایات حکومت بوده و افشا نکردن آن موجب تداوم این شیوه
سرکوبگرانه علیه زنان میشود. لذا به نظر میرسد که میبایست تعرض به زنان
فعال و مبارز و معترض در ایران را به شکل گسترده و قدرتمند در سطح جهانی
بازگو کرد تا با افشای آن، عامل و باعث توقف آن شویم و مسئله تعرض به زنان
را از عامل تهدید و عقب نشینی زنان به عامل تضعیف و عقب راندن حکومت متعرض
تبدیل کنیم.
اینجاست که تاکید دارم شجاعت و جسارت و ایستادگی و مبارزه چنانچه با انعکاس
رسانهای و نهاد حامی حقوق بشر همراه گردد، تاثیر کارسازی خواهد داشت و
دستاورد به همراه خواهد آورد. به ویژه اینکه در وضعیت فعلی به دلیل سرکوب
گسترده حکومت، نهادهای مدنی مستقل مردمی تحت فشار بوده و فعالان مدنی در
حوزههای مختلف در بازداشت و زندان به سر میبرند در فقدان نهادهای مدنی
قدرتمند مستقل مردمی، توجه و حمایت رسانهها و نهادهای حامی بینالمللی
حقوق بشر و افکار عمومی جهانی امری ضروری است.
در پایان به عنوان یک زن فعال مدنی که برای گذار مسالمتآمیز مردم از حکومت
دینی و استبدادی و زنستیز و برای تحقق دموکراسی و حقوق بشر و آزادی تلاش
میکنم و خود طعم تلخ تعرض به زن را در ۳ دی ماه ۹۸ در زندان اوین چشیده و
اعتراض کردهام، باور دارم که ما زنان جسور و مقاوم و سرزنده و امیدوار در
ایران علیرغم اگاهی از شیوههای سرکوبگرانه و خشونتآمیز حکومت و امکان
تعرض و حتی تجاوز به خیابانها آمده و به مبارزه ادامه خواهیم داد و تا
لحظه پیروزی یعنی استقرار دموکراسی و صلح و حقوق بشر و پایان دادن به
استبداد عقبنشینی نخواهیم کرد.
دی ماه نرگس محمدی زندان اوین
کانال تلگرام کانون مدافعان حقوق بشر
نامه محتشمیپور به اژهای درباره افشاگری نرگس محمدی
نامه فخرالسادات محتشمی پور خطاب به ریاست قوه قضائیه و درخواست تشکیل کمیته حقیقتیاب
به نام خدا
والمومنون والمومنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر
ریاست محترم
قوه قضائیه
جناب آقای اژهای
مستحضرید؛ اینجانب فخرالسادات محتشمی پور همسر آزاده دربند سید مصطفی تاجزاده در اعتراض به هجوم نیروهای امنیتی و بازداشت خلاف قانون و اقدامات غیرقانونی و اعمال شرایط ظالمانه در مورد همسر آزادهام، مکاتبات متعددی خطاب به شما داشتهام که پاسخ درخوری نیافتم.
و البته همچنان نسبت به استمرار بازداشت عجیب و صدور حکم سراپا تقصیر علیه ایشان معترضم اما متأسفانه طی ماههای اخیر مردم مظلوم و معترض ایران عزیزمان بویژه جوانان چنان در معرض زشتیها و درشتیهای آشکار و پنهان و آسیبهای پیاپی قرار گرفتند که ضرورت نهی از «منکری بزرگ» بر یکایک شهروندان از جمله حقیر حاصل گردید.
اما آنچه اینجانب و سایر آحاد جامعه را سخت برآشفته و مرا به نگارش نامهای دیگر خطاب به شما واداشت، ادعاها و هشدارهای بانوی آزاده و عدالتخواه، نرگس محمدی فعال حقوق بشری است که خود سالها رنج زندان کشیده و هنوز دور از خانواده روز و شب را در حبس میگذراند. آنچه او مستقیما از شنیدههایش گفته بویژه مواردی که در نامه اخیرش روایت کرده به غایت وقاحتآمیز و شرمآور و قابل بررسی و رسیدگی جدی است.
جناب آقای
اژهای
برای ما فرزندان انقلاب هرگز مقابله با شهروندان صرفا به دلیل بلند شدن فریاد
اعتراضشان نسبت به کژیها و ناراستیهای عملکرد حاکمان قابل تصور نبوده چه رسد به
شلیک مستقیم گلوله و بازداشت و فاجعهبارتر از آن تعرض به زنان مسلمان بازداشت شده
توسط افرادی که معلوم نیست برای دفاع از کدامین ارزش و آرمان مأموریت یافتهاند که
هدفشان هر وسیلهای و هر اقدام سخیفی را توجیه میکند.
ریاست محترم قوه قضائیه
نامه مشارالیها حاوی روایتهای تکان دهندهای است که مو برتن صاحبان غیرت و اخلاق
و هر کس که بویی از انسانیت برده راست میکند. میتوان آن را خواند و نادیده و
ناشنیده گرفت یا حتی انکار کرد همانطور که پیش از این هشدارهای مشابه نادیده
انگاشته شده و یا در مواردی انکار شدهاند. اما آن که مورد تعرض قرار گرفته و آسیب
روحی و جسمی دیده در تمام عمر نه فراموش میکند و نه میبخشد ولی از سوی دیگر
مرتکبین این گونه اقدامات غیرانسانی در صورت عدم رسیدگی، بر چنین منکری حریصتر و
جریتر و وقیحتر می شوند.
اما تکلیف مسئولین که وظیفه رعایت حقوق شهروندان و حفظ کرامت انسانی را دارند، چه می شود که ناگفته پیداست با این گزارش ها حجت برآنان تمام است؟!
آقای اژهای
آیا بواقع امنیت و آرامش و احترام فقط شایسته زنان و مادران و دختران مسئولین و
حکومتگران و اقلیت مدافع و هوادار آنان است و حقوق اکثریت باید نادیده انگاشته
شود و منتهای خشونت و قساوت در حقشان اعمال شود تا بهزعم برخی از مدرسین
حوزه علمیه قم شعار النصر بالرعب محقق شود؟
شایسته است برای حفظ وجهه مسلمانی حکومت هم که شده دستور تسریع در بررسی موارد فوق و انتشار گزارش جهت تنویر افکار عمومی داده شود تا با ممانعت از افسارگسیختگی های عناصر آتش به اختیار وبی صلاحیت، مسببان به خود اجازه هرگونه عمل شنیع و زشت وغیراخلاقی را به بهانه حفظ مصالح نظام ندهند.
لذا تقاضا دارم پیشنهاد همسر عزیزم سید مصطفی تاجزاده مبنی بر تشکیل کمیتهای برای تحقیق و بررسی ادعاهای خانم نرگس محمدی در مورد تعرض به زنان بازداشت شده و گزارش نتیجه آن به ملت، مورد توجه قرار گیرد.
باتشکر
فخرالسادات محتشمی پور
۴ دیماه۱۴۰۱