پزشکیان در دانشگاه تهران: پرسش های «آبان خونین ۹۸» و جنبش «زن زندگی آزادی» در برابر کاندیدای اصلاحات

پزشکیان در دانشگاه تهران: پرسش های «آبان خونین ۹۸» و جنبش «زن زندگی آزادی» در برابر کاندیدای اصلاحات

    وقتی جلسه ی پرسش و پاسخ دانشجویان با مسعود پزشکیان کاندید اصلاح طلبان برگزار می شد؛ جنبش مهسا در سالن اجتماعات دانشکده فنی دانشگاه تهران حاضر بود. کاندیدای اصلاحات در برابر پرسش های اساسی دانشجویان پاسخی نداشت.

    انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی دانشگاه تهران در بیانیه ای که در ابتدای این جلسه خوانده شد، چنین نوشته بود:

    پرسش‌های انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران

    وضعیت ثبت‌­نام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، به خوبی مسئله ضعف تشکیلاتی و بحران معنایی فضای سیاسی کشور را نمایان کرده است. سرکوب احزاب و گروه‌های سیاسی طی سال‌های اخیر در کنار غیررقابتی شدن فضای انتخابات که با حذف معترضان و رقابت میان جناح­‌های هم­سو همراه بوده است و هم­چنین تایید صلاحیت رئیس مجلس شورای اسلامی، پیام واضحی دارد. این سلسله اتفاقات به نیکی نقص عملکردی و سیاسی قوایی را می‌رساند که در پیشگاه رای ملت قرار دارند و حکایت از بی‌معنا شدن سیاست‌ورزی دارد.

    ۱. مهم‌ترین پرسش، قبل از هر پرسش دیگری این است که آیا رئیس جمهور توانایی و جایگاه مستحکمی برای سامان­دهی به شرایط حاکم بر کشور را دارد؟ در سال­های قبل، نامزدهایی با ارائه وعدهایی برای رسیدن به فردای بهتر، قشر خاکستری و بدنه تحریمی را پای صندوق رای کشاندند اما در برخورد با معترضان و مطالبات به حق آنها، سرکوب را کارنامه دولتشان کرده و به بدنه اجتماعی و آرای عمومی خود، پشت کردند. آبان خونین ۹۸ هنوز از خاطر جامعه ایرانی پاک نشده است. نسبت خود را با این وقایع مشخص کنید و تصریح کنید که ریاست جمهوری، توان جلوگیری از بروز چنین فاجعه‌هایی را دارد یا خیر؟

    ۲. مداخلات پیوستۀ سیاسی و ایدئولوژیک در دانشگاه منجر به تزلزل جایگاه مولد و منتقدانۀ این نهاد شده ‌‌است. انتخابات پیش رو چه نسبتی با احیای آزادی‌ و استقلال ازدست‌ رفتۀ دانشگاه دارد؟ رئیس جمهور آینده ایران می‌تواند اسبابی فراهم کند که مدیران دانشگاهی به دور از اعمال نظر از سوی نهاد‌های امنیتی و توسط جامعه دانشگاهی انتخاب شوند؟ در سال‌های اخیر به خصوص پس از آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی» میزان دخالت نهاد‌های امنیتی در دانشگاه اوج گرفته و مشی امنیتی جایگزین رفتار مدبرانه شده است. آیا برای عبور از وضعیت فعلی و پایان یافتن شرایط حاکم، راهکار و مهم‌تر از آن اختیاری وجود خواهد داشت؟ سرکوب مداوم تشکل‌های دانشجویی منتقد و تغییر شیوه‌نامه‌ها و آئین‌نامه‌های شورای صنفی امکان فعالیت دانشجویی سالم را از دانشجویان سلب کرده است. با توجه به اختیارات فراقانونی و نامحدود شورای عالی انقلاب فرهنگی، چگونه می‌توان انتظار داشت که این رویه پایان یابد؟

    ۳. نظر شما درباره قانون حجاب اجباری و برخوردهای خشونت­‌آمیز با زنان و دختران برای تحمیل غیرمنصفانه این قانون چیست؟ آیا از جانب شما، عزم و اراده ­ای برای رفع خشونت علیه زنان و فراهم کردن بسترهایی برای دسترسی عادلانه زنان و دختران به فرصت‌­های سیاسی و اجتماعی برابر وجود دارد؟ نسبت شما با جنبش زنانه و آزادی‌خواهانه زن زندگی آزادی چیست؟

    انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم‌ پزشکی تهران از شما انتظار دارد با دقت و صداقت کامل پاسخگوی سوالات مطرح شده باشید. چراکه وعده نجات فردای ایران، بدون ارائه راه حل برای معضلات بنیادین سیاسی، دانشگاهی و زنان، بی‌معنا و بی‌اعتبار خواهد بود.

    مسعود پزشکیان نامزد انتخابات ریاست جمهوری در نشست پرسش و پاسخ با دانشجویان که روز یکشنبه ٢٧ خرداد ماه به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان در دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار شد گفت که او تا آنجا که بتواند جلوی گشت ارشاد و برخورد آن با زنان را خواهد گرفت و نمی‌تواند در این زمینه وعده و قول غیرعملی بدهد. پزشکیان تأکید کرد که او ناچار است متصدیان و متولیان گشت ارشاد را قانع کند که از برخورد با زنانی که حجاب اجباری را برنمی‌تابند، خودداری ورزند.

    مسعود پزشکیان همچنین حرکت به سمت حذف ایدۀ حجاب اجباری را ناممکن خواند. او گفت که در صورت انتخاب شدن حتا آزادی زندانیان سیاسی در حوزۀ اختیارات او نخواهد بود و اگر بخواهد کاری هم در این زمینه بکند اختیار آن را نخواهد داشت. مسعود پزشکیان در ادامه گفت : “اگر مقامی به شما وعده آزادی زندانیان در قوۀ مجریه را داد به شما خیانت کرده و شما را فریب داده است.” مسعود پزشکیان در ادامه تصریح کرد : “آنان که برای رأی [جمع کردن] وعده‌ای خارج اختیار خود دادند، اشتباه کردند.” پزشکیان گفت که او دربارۀ آیندۀ اقتصادی کشور نیز وعدۀ غیرعملی نخواهد داد.

    مسعود پزشکیان در جای دیگری از سخنانش از دانشجویان و جوانان خواست که “احترام و جایگاه [رهبر] را نگه” دارند. او گفت : “من رهبری را قبول دارم، حتی ذوب در رهبر هستم. حق ندارید به کسی که قبول دارم توهین کنید.” مسعود پزشکیان نگفت که آیا انتقاد از رهبر میّسر است و اگر انتقادی صورت بگیرد فرد منتقد به اتهام یا بهانۀ “توهین به رهبری” تحت پیگرد قرار می گیرد یا نه. او گفت که آزادی از نظر او پرهیز از زیرسئوال بردن “اعتقادها و باورها است.”

    مسعود پزشکیان ایرانیان مقیم خارج از کشور را نیز متهم کرد که قصد “نابود کردن کشور” را دارند و به “دنبال  تبدیل کردن اعتراض به اغتشاش هستند.” وی سپس گفت که ایرانیان خارج از کشور “دلسوز کشور نیستند” و اگر کسانی در داخل با پیروی از آنان نمی‌خواهند در انتخابات پیش‌رو شرکت کنند “طبیعتاً باید انتظار نتایج و عوارض آن را برای خود و کشور داشته باشند.”

    سایت اخبار روز


    بیانیه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف در مقابل آقای مسعود پزشکیان که توسط دبیر انجمن اسلامی قرائت شد.

    در چنین شرایطی، ریاست جمهوری چه معنایی دارد؟ وقتی نه توان نفوذ در رأی بالاسری خود را دارد، نه می‌تواند از دخالت نهادهای موازی با خود مصون بماند و نه تضمینی هست که در تصمیمات درونی خود هم صاحب اختیار باشد. در چنین جایگاهی، چه تعبیری جز یک تدارکاتچی برای رییس جمهور می‌توان یافت؟ بهتر نیست چنین عرصه‌ای را برای بازیگران آن خالی کنید، اگر نمی توانید به پشتوانه‌ی رأی مردم کاری را پیش ببرید؟

    بسمه تعالی

    جناب آقای پزشکیان

    سلام علیکم

     امروز که ما اینجا سخن می‌‌گوییم، شما کاندیدای انتخاباتی هستید که حتّی صلاحیت مقرّبین حلقۀ اصلی حاکمیت هم در آن احراز نشده‌است. این صلاحیت که از روی مصحلت است، چه ارزشی دارد؛ جز آن که نمایشی باشد برای جذب مشارکت مردم؟ یک سال قبل از خیزش زن ‌زندگی آزادی دیدیم که حاکمیت چگونه به صلاحدید خود از مردم گذر کرد و رئیس جمهور سابق را بر صندلی نشاند. حال شما برای این صندلی آمده‌اید. ما امّا باور نداریم که رنگ‌و‌بوی این حضور جز فریبی برای کسب چند رأی بیشتر برای صندوق باشد. ما از این فریب رنگارنگ هرروزۀ شما بیزاریم. ما دیدیم که چگونه پیش چشمان ما در دانشگاه شریف هنگامی که امنیت و آرامش دانشگاه زیر پای نهادهای امنیتی بود، از آن‌ها حمایت کرده و لحظاتی بعد خود را طرفدار جنبش مردم نشان دادید. شاید شما خود را پزشکی دیده‌اید که برای تنفّس مصنوعی بالای سر جسم بی‌جان دموکراسی آمده؛ حال آنکه راه این جسم نه به اتاق درمان، بلکه به گورستان است.

    ما انتخابات سال 96 را به یاد داریم که اصلاحات به پشتوانۀ رأی مردم به صندلی ریاست جمهوری تکیه زد؛ امّا سرانجام صاحب‌منصبان آن دولت ادّعا کردند که دولت مسلّح اجازه نداده برنامه‌های ایشان پیش برود. اگر ادّعا دارید که می‌توانید تغییری در شرایط به وجود بیاورید، ابتدا باید توضیح دهید اکنون چه چیزی تغییر کرده جز آنکه تاریخ مصرف اصلاح‌طلبان برای مردم گذشته‌است. شما گذر مردم را از اصلاحات ندیده‌اید؟ خانه‌های حلقۀ قدرت مگر چقدر از شهرها فاصله دارند؟ چرا تصوّر می‌کنید که مردم نمی‌دانند کابینه‌ها به‌اجبار پر از افراد فرمایشی می‌شوند؟ آیا نمی‌دانید سازمان نظامی‌ای که افتخار پوشیدن پیراهن آن را دارید، اکنون به یک تشکیلات سیاسی و امنیتی نیز بدل شده‌است؟ همین نهاد است که با ورود به تمام حوزه‌های کشور هر رقیب سیاسی‌ای را از صحنه حذف می‌کند و با داشتن قدرت بی‌حدّومرز به سرسخت‌ترین مخالف دموکراسی تبدیل شده و ارادۀ خود را به تمام نهادهای کشور تحمیل می‌کند.

    در چنین شرایطی، ریاست جمهوری چه معنایی دارد؟ وقتی نه توان نفوذ در رأی بالاسری خود را دارد، نه می‌تواند از دخالت نهادهای موازی با خود مصون بماند و نه تضمینی هست که در تصمیمات درونی خود هم صاحب اختیار باشد. در چنین جایگاهی، چه تعبیری جز یک تدارکاتچی برای رییس جمهور می‌توان یافت؟ بهتر نیست چنین عرصه‌ای را برای بازیگران آن خالی کنید، اگر نمی توانید به پشتوانه‌ی رأی مردم کاری را پیش ببرید؟

    امروزه حاکمیت چنان مست در غرور است که حتّی سیلی عدم مشارکت مردم در مهم‌ترین عرصه‌های سیاسی نیز او را هوشیار نمی‌کند. اگر ارزش مردم تنها برای همین چهار روز انتخابات نیست، چرا این ارزش در مجوز ورود واکسن راه خود را پیدا نکرد؟ هرچه باشد یادمان نمی‌رود که آن بیماری‌ای که مرگ را به بالین مردم آورد، نه کرونا که ویروس منحوس خودکامگی بود؛ ویروسی که دولت وقت هم برای آن علاجی نداشت.

    امّا بعد.

     آقای پزشکیان؛ ما نیز خود قلم را با ترس جان به دست گرفته‌ایم؛ نه در زیر سایه پناه آزادی بیان بلکه با بیم عواقب این گفته‌ها اینجا ایستاده‌ایم. ما در دانشگاهی زندگی می‌کنیم که دیگر خانه‌ای امن نیست؛ بلکه به مکانی امنیتی تبدیل شده‌است. خفقان به نهایت خود رسیده و ما به‌عنوان دانشجو پس از هرنقدی ممکن است از سوی نهادهای بیرون دانشگاه احضار شویم. همۀ ما به روشنی می دانیم که هیچ یک از ارکان حاکمیت صبر شنیدن کوچک ترین نقد ها را ندارد. نکند توقع دارید که قطعی یک هفته‌ای اینترنت در آبان 98 را فراموش کرده باشیم؟ همان زمانی که مردم در پی مطالبۀ لقمه‌ای نان به خیابان آمدند و وزیر کشور دولتی که مورد حمایت حامیان فعلی شما بود در پاسخ به کشتار مردم در کمال وقاحت مدّعی شد که هم به سر شلیک کردند و هم به پا. حمله به معترضین در نظام متبوع شما به آبان 98 محدود نشد. این نظام سابقۀ سیاهی در برخورد با معترضین دارد و آنان را به چشم دشمن خود می‌بیند. خوزستانِ تشنه‌لب؛ اصفهانِ در جست‌و‌جوی آب و زاهدانِ در تقلّای حیات همه با سرکوب رو‌به‌رو شدند.

    در سرزمینی که اصحاب قدرت ساخته‌اند، خواهرانمان به یمن گشت ارشاد امنیت حضور در خیابان را ندارند. ما ربوده شدن زنان و دختران را به جرم گیسوانشان دیده‌ایم. مگر فراموش کرده‌اید که مردم در اعتراضات سراسری 1401 برای چه به خیابان آمده بودند و دولت وقت چگونه چشم بر ریخته شدن خونشان بست. چه تضمینی برای عدم تکرار این فاجعه وجود دارد؟ آقای پزشکیان؛ شما گفته‌اید که با دختران بی‌حجاب نباید با خشونت برخورد شود؛ آیا فراموش کرده‌اید که بی‌حجابی برای نظام حرام سیاسی شده‌است؟ آیا جلوگیری از چنین برخوردهایی در اختیار مقام ریاست جمهوری هست؟ اگر مقامات بالادستی دستور به چنین برخوردهایی بدهند آیا شما جرأت ایستادن در برابر خواست آنان را دارید؟

    جناب پزشکیان؛ سخن را کوتاه کنیم. می دانیم اکثر مواردی که طرح کردیم از اختیارات ریاست جمهوری خارج است و احتمالاً پاسخی برای آن ها نداشته باشید. ما از نیّت واقعی شما خبر نداریم. امّا از خود بپرسید که اگر برای سؤالات پاسخی ندارید، بهتر نیست با خروج از این بازی تکراری به توهم دموکراسی دامن نزنید. همان بهتر که فرد مورد تأیید حاکمیت بار دیگر آسوده و راحت به انتصاب برسد.

    nfoAnjomanSUT

    Print Friendly, PDF & Email

    Leave a Reply

    Your email address will not be published. Required fields are marked *