بیستمین سالگرد دوم خرداد
1
دوم خرداد یک نقطه عطف تاریخی در مناسبات قدرت در کشور ماست. تا آن روز حاکمان می توانستند در پشت پرده معلوم کنند چه کسی رئیس جمهور باشد و همان اسم به تایید مردم میرسید.
از دوم خرداد به بعد حاکمان نمی توانند بین خود تصمیم بگیرند چه کسی رئیس دولت باشد. دوم خرداد به رای مردم قدرت تاثیر گذاری سیاسی داد. از آن روز به بعد حق تصمیم گیری در این مورد که کدام جناح حکومت رئیس قوه مجریه باشد دیگر در اختیار راس نظام نیست. این تصمیم در اختیار مردم است و تخطی حکومت از آن به بحرانی شدن مناسابت جناح ها در بالا و خیزش و اعتراض اجتماعی در پائین می انجامد. انتخابات 88 به بحران انجامید زیرا تلقی میلیون ها رای دهنده این بود که یک جناح از حکومت با نادیده گرفتن رای مردم کوشیده است رئیس دولت را ابقا کند.
2
دوم خرداد در تاریخ ایران ماندگارخواهد شد زیرا از این روز به بعد اقشار اجتماعی که با تثبیت جمهوری اسلامی شکست خوردند و نفوذ سیاسی خود را از دست دادند، دوباره به صحنه آمدند. از آن روز به بعد اقشار مدرن (طرفدار دموکراسی) به جای مقابله با طیف لایه های مدافع جمهوری اسلامی، با قشرهای مدرن شونده (طرفدار دموکراسی دینی) همسو شده و در رقابت میان جناح های حکومتی مداخله کردند. اگر رای اقشار مدرن نبود خاتمی هم رئیس جمهور نبود. این «ائتلاف اجتماعی» طی 20 سال اخیر پایدار مانده و در پیروزی روحانی در 92 و 96 نیز نقش تعیین کننده داشته است.
مداخله اقشار مدرن نه تنها در مناسبات قدرت در بالا که در رفتار سیاسی جناح ها نیز تاثیر مشخص داشته است. اگر تا دوم خرداد تصور عمومی این بود که نحوه رفتار ناراضیان را رفتار حاکمان تعیین می کند، از آن زمان به بعد هرچه جلو آمده ایم طیف وسیع تری از ناراضیان دریافته اند که چگونه با رفتار خود رفتار حاکمان نسبت به خود را تغییر دهند.
3
از پی دوم خرداد در ذهن بسیاری از نیروهای سیاسی ناراضی از حکومت این تصور را پدید آمد که دستگاه رهبری جمهوری اسلامی مانع عمده در راه تغییر است و برای پیشبرد اصلاحات مقابله با آن، یا عبور از آن، الزامی است. سیر رویدادها طی 16 سال نشان داد که تناسب قدرت طرفین در کشور به گونه ای نیست که مقابله به حذف منجر نشود. پس از وقایع 88 – و مشخصا از بعد از انتخابات 90، استراتژی سیاسی تازه ای در ذهن بسیاری از فعالین سیاسی ناراضی از حکومت جای گیر شد که طبق آن ولایت گرایان (اصول گرایان) به دو گرایش افراطی و میانه رو تقسیم گردید، مقابله با گرایش افراطی و ائتلاف با گرایش میانه در دستور قرار گرفت و ضمن اجتناب از مقابله با دستگاه رهبری برای فراجناحی کردن آن تلاش شد.. با این تحول در استراتژی سیاسی بود که پیروزی های 92، 94، و 96 ممکن گردید.
4
دوم خرداد کمک کرد سیمای ایران در عرصه جهانی دگرگون شود. دوم خرداد در شرایطی رخ داد که دادگاه می کونوس سران جمهوری اسلامی را به ارتکاب قتل فرامرزی محکوم کرده و تمام سفرای کشورهای اروپایی در اعتراض به این رفتار ایران را ترک کرده بودند. دوم خرداد کمک کرد که تصور جهانیان از جمهوری اسلامی تعدیل شود و رای 20 میلیونی مردم و رفتار دولت آقای خاتمی در این تغییر تصویر نقش تعیین کننده داشت. دوم خرداد تلاش نیروهای افراطي ضد نظام برای ترسیم چهره یک حکومت تروریست، مخوف و مردم کش در عرصه جهانی را با مشکل جدی مواجه کرد.
—–
اکنون 20 سال پس از دوم خرداد 766 بسیار واضح تر از بیست سال پیش برای ناظران و تحلیل گران صحنه سیاسی در ایران اهمیت آن رویداد تاریخی مسلم شده است. ارزیابی من این است که به تدریج با بیشتر شدن تاثیر انتخابات در شکل دهی قدرت سیاسی در ایران جایگاه دوم خرداد در سیر تحول تاریخی جامعه ایرانی باز هم برجسته تر خواهد شد.