«قهرمان» فرهادی جایزه بزرگ «کن» را مشترکا با فنلاندیها گرفت
فیلم «قهرمان» ساخته اصغر فرهادی موفق به کسب جایزه بزرگ هیات داوران از هفتاد و چهارمین جشنواره فیلم کن شد و جایزه نخل طلای بهترین فیلم نیز به «تیتان» ساخته «ژولیا دوکورنو» رسید.
به گزارش ایسنا، مراسم اختتامیه هفتاد و چهارمین دوره جشنوار کن شامگاه ۲۶ تیر ماه در سالن “گرند لومیر” کاخ جشنواره کن برگزار شد و فیلم «قهرمان» که به نمایندگی از سینمای ایران در بخش مسابقه اصلی این رویداد، حضور داشت در نهایت موفق به کسب جایزه بزرگ هیات داوران، ارزشمندترین جایزه پس از نخل طلا شد.
«قهرمان» جایزه بزرگ هیات داوران را به صورت مشترک با فیلم «کوپه شماره ۶» به کارگردانی «یوهو کاسمانن» دریافت کرد.
«اسپایک لی» کارگردان آمریکایی در راس هیات داوران بخش رقابتی کن در کنار او «متی دیوپ» کارگردان فرانسوی-سنگالی، «میلن فارمر» خواننده و ترانهسرای کانادایی- فرانسوی، «مگی جیلنهال» بازیگر، تهیهکننده، فیلمنامهنویس و کارگران اهل آمریکا، «جسیکا هاسنر» کارگردان، تهیهکننده و فیلمنامهنویس اتریشی، «ملانی لورن» بازیگر، کارگردان و فیلمنامهنویس فرانسوی، «کلبر مندونسا فیلیو» فیلمساز برزیلی، «طاهر رحیم» بازیگر فرانسوی و «سانگ کانگ-هو» بازیگر اهل کشور کره جنوبی، فیلم های بخش رقابتی اصلی هفتاد و چهارمین جشنواره فیلم کن را داوری کردند.
فهرست کامل برندگان جشنواره کن ۲۰۲۱:
* نخل طلا
«تیتان» ساخته «ژولیا دوکورنو»
* جایزه بزرگ هیات داوران: «قهرمان» ساخته اصغر فرهادی و
«کوپه شماره ۶» به کارگردانی «یوهو کاسمانن»
* جایزه هیات داوران : «زانوی احمد» به کارگردانی
«ناداو لیپید» و «مموریا» ساخته «آپیچاتپونگ ویراستاکول»
* بهترین بازیگر مرد: «کال لندری جونز» برای فیلم
«نیترام»
* بهترین بازیگر زن: «رناته رینسو» برای فیلم «بدترین آدم
دنیا»
* بهترین کارگردانی: «لئو کارکس» برای فیلم «آنت»
* بهترین فیلمنامه: «ماشین من را بران» به کارگردانی
«ریوسوکه هاماگوچی»
* دوربین طلا (بهترین فیلم اول): «مورینا» ساخته «آنتونتا
آلامات»
نخل طلای بهترین فیلم کوتاه: «تمام کلاغ ها در دنیا»
ساخته «تانگ یی»
اصغر فرهادی: یکی از راههای نجات کشورم، آگاهی بخشی است
اصغر فرهادی پس از دریافت جایزه بزرگ جشنواره فیلم کن برای ساخت فیلم “قهرمان” سخنان کوتاهی را مطرح کرد.
این کارگردان سینمای ایران با تشکر از دست اندرکاران جشنواره کن و هیات داوران در سخنانی کوتاه از گروهش، تهیه کننده فیلمش و خانواده اش تشکر کرد و گفت: از دخترم (سارینا) مخصوصا تشکر می کنم که ترغیب ام کرد که این داستان را بسازم.
این کارگردان برگزیده اسکار همچنین خاطرنشان کرد: الان که اینجا ایستاده ام به یاد 36 سال قبل افتادم که یک بچه 13 ساله بودم و در شهری که به دنیا آمدم، با کمترین امکانات اولین فیلم کوتاهم را ساختم. 36 سال است که جز نوشتن و فیلم ساختن کار دیگری نکردم و باهمه محدودیت ها، مشکلات و فشارها و گرفتارهای که می توانست من را از این مسیر که داشتم منصرف بکند و این فیلم ها را نسازم و شما هم نبینید اما به امید اینکه با هر فیلمی که می سازم ، یک پرسش از شرایط تلخ اجتماعی که اطرافم هست را با تماشاگر ها به اشتراک بگذارم و با فکر کردن آنها به یک راه حل برسم؛ باز ادامه دادم.
اصغر فرهادی در پایان اظهار امیدواری کرد: با وجود همه مشکلات ادامه بدهم چون ایمان دارم یکی از راههای نجات کشورم، آگاهی بخشی است.
هفتاد و چهارمین دوره جشنواره کن از ۶ تا ۱۷ جولای (۱۵ تا ۲۶ تیر) برگزار شد.
ایران امروز
*****
بیبیسی: گفتوگوی اختصاصی با اصغر فرهادی
گفتوگوی اختصاصی با اصغر فرهادی
نمایشگاه آثار عباس کیارستمی در پاریس
در این برنامه تماشا دو گزارش از فرانسه میبینید. یکی مصاحبه اختصاصی محمد عبدی با اصغر فرهادی برای تماشا درباره فیلم ‘قهرمان’ که به تازگی در جشنواره کن به نمایش در آمد و جایزه بزرگ هیات داوران این جشنواره را گرفت، و دیگری گزارشی از نمایشگاه مفصل آثار عباس کیارستمی (از فیلم و عکس و چیدمان گرفته تا آثار گرافیکی، عنوانبندی فیلم و شعر) در مرکز فرهنگی ژرژ پمپیدوی پاریس. این گزارشها را ببینید و بشنوید.
*****
«قهرمان» فرهادی؛ سیاهی تحملناپذیر هستی
همهچیز از بالا رفتن از پلهها آغاز میشود، پلههای تاریخ و تمدن، اما زمانی که قهرمان فرهادی – در تلخ ترین فیلمش تا به امروز- به بالای بنای تاریخی شکوهمند ایرانی میرسد، به سرعت مجبور میشود «پایین» بیاید. فیلم روایتی است از به قعر رفتن یک جامعه با یک تاریخ شکوهمند که به امروزِ تیره و تارش میرسد.
و فرهادی در این سیاهترین فیلمش امید و روزنی نمیبیند. در لابهلای سبکی تحملناپذیر هستی در جدایی نادر از سیمین، در لحظاتی امید و ایمان و باور به خیر و رستگاری را میشد جستوجو کرد. در قهرمان اما، تمام روزنههای امید بسته میشوند و فرهادی، برای اولین بار با این شدت و حدت، نگاهش را از فردیت و تصمیمهای شخصی آدمهایش به طرز ظریفی به سوی جامعهای میگرداند که در آن فردیت افراد تهی میشود و شهروندان، خواه ناخواه، مجبور میشوند به تن دادن به فضای دروغ و تزویر و یا خرد شدن در برابر قضاوتها و قدرت سرکوبگر.
انتخاب قهرمان فرهادی دومی است؛ او بیآنکه قهرمان باشد، در برابر دروغ و قدرت میایستد، درست مثل خود فرهادی که بیآنکه بخواهد «عمل قهرمانانه» انجام دهد، در این تند و تیزترین فیلمش انگشت اشارهاش را به سمت و سوی قدرت تمامیتخواهی میگیرد که میخواهد به بهای دروغ، قدرت – و آبرویش- را حفظ کند.
خواستاران موضعگیری سیاسی و بیانیههای تند و تیز اصغر فرهادی علیه حکومت فراموش میکنند که وظیفه فیلمساز فیلم ساختن است. چه بیانیهای تندتر، ماندگارتر و تأثیرگذارتر از فیلم قهرمان که در آن تمام مسئولان مملکتی- از رئیس زندان تا حتی مسئولان یک بنیاد خیریه که باید برای اثبات «خیر» تلاش کنند- فقط فکر منافع خود هستند و حقیقت را فدا میکنند و این میان یک راننده تاکسی نیکوکار که بیچشمداشتی وقت خود را صرف اثبات حقیقت میکند، به مأمور فرمانداری که با سؤالهای کثیف و نفرتانگیزش انسانیت یک شهروند را به زیر سؤال میکشد- با شباهتی مثالی به بازجوهای جمهوری اسلامی- با صراحتی تکاندهنده میگوید: «حیف این مملکت که افتاده دست شما!»(بیانیهای از این تندتر و صریحتر؟)
در عین حال اما فرهادی در دام شعارهای سطحی و زمان دار نمیافتد؛ همزمان با تصویر جامعه تلخ و تیره و سترون شده امروز ایران، از مایههای انسانی همیشگیاش- مفهوم قضاوت، حقیقت و دروغ- دور نمیافتد و کماکان، با قدرت بصری مثالزدنی، شخصیتهایی ترسیم میکند که در خاطرهٔ تماشاگر برای همیشه ثبت میشوند.
فیلم طبق معمول آثار فرهادی جزئیات بسیار دقیق و خیرهکنندهای دارد که مثل یک کلاف پیچ در پیچ و تودرتو، تماشاگر را به درون هزارتویی میبرد که گریز و گزیری از آن نیست. فرهادی روایتگر جامعه و لحظهای است که در آن گیر افتادهایم، از عرش پایین کشیده شدهایم و چون سیزیف هر بار مجبوریم باری را بالا ببریم و بعد دوباره و چندباره و صدباره به پایین برگردیم.
تلخی جهان فرهادی از این رو بیش از همیشه است و شاید بیشتر از همیشه یقه تماشاگرش را میگیرد. جز مقدمهٔ طولانی (و سلامو علیکهای بهگمانم اضافی)، فیلم لحظهای را هدر نمیدهد. دست ما را میگیرد و به درون جامعه با فقری گسترده و جابر میبرد که در آن انسانیت به زیر سؤال میرود.
طبق معمول کسی هم مقصر نیست (حتی به رنج و درد شاکی شخصیت اصلی هم به اندازه کافی اشاره میشود و او در واقع شخصیت بد ماجرا نیست)، در نتیجه با جبری روبهرو هستیم که برای اولین بار در سینمای فرهادی مقصرانش با شاخه اصلی قدرت و حکومت آمیختهاند.
یکی از تلخترین لحظهها زمانی است که رئیس زندان شخصیت اصلی را تهدید میکند و به او یادآوری میکند که وقتی برگشت چه اتفاقی برایش خواهد افتاد (و ما پیشتر شنیدهایم که چند نفر در این زندان خودکشی کردهاند).
صحنه آخر – که انتقاد برخی را برانگیخته- بهترین پایان برای فیلمی است که راهی برای رهایی نمیبیند. همهچیز بهشدت تیره و تلخ است و دوربین آرام میگیرد و تنها ناظر تقابل روشنایی (فضای بیرون) و فضای تیره درون است و ما بهطرز حیرتانگیزی قهرمان فیلم را نمیبینیم و تنها نتیجهٔ تلخ راستکرداریاش را میبینیم، در جامعهای که مروج دروغ است و تزویر.
در این باره:
انتقاد محمد رسولاف، کارگردان، از اظهارات اصغر فرهادی در خصوص انتخاب بازیگر
اصغر فرهادی: ایران کشوری است که در آن آزادی بیان و اندیشه وجود ندارد
«قهرمان» در کن؛ سهم حکومت در شکاف اجتماعی
محمد عبدی
رادیو فردا