تعلیق در مذاکرات احیای برجام؛ پرونده ایران در مسیر شورای امنیت؟
چشمانداز برای حصول توافق بر سر احیای برجام هر روز بدبینانهتر میشود و افراد کمتری نسبت به نتیجهبخش بودن تلاشها برای بازگشت ایران و آمریکا به توافق هستهای سال ۲۰۱۵ امید دارند.
هفته گذشته خبرگزاری رویترز گزارشی از پیشنویس قطعنامه آمریکا و سه کشور اروپایی منتشر کرد که قرار است روز دوشنبه ۶ ژوئن در شورای حکام و در رابطه با برنامه هستهای ایران ارائه شود. آنطور که رویترز گزارش داده، در این قطعنامه پیشنهادی آمریکا و تروئیکای اروپایی نگرانی عمیق خود را در خصوص عدم حل و فصل موضوع ذرات اورانیوم یافت شده در سه سایت اعلام نشده ایران به آژانس بینالمللی انرژی اتمی ابراز میدارند. آژانس پیشتر گزارش داده بود که در سه سایت در مریوان، تورقوز آباد و پارچین ورامین اثراتی از اورانیوم غنیسازی شده یافت شده است.
همچنین قرار است آمریکا و سه کشور اروپایی در این قطعنامه «همکاری ناکافی و سیستماتیک تهران» را دلیل حل نشدن مسائل فیمابین بین ایران و آژانس معرفی کنند و از ایران بخواهند که فورا پیشنهاد آژانس برای تعامل بیشتر برای حل و فصل مسائل پادمانی باقیمانده را بپذیرد.
نشست شورای حکام در حالی قرار است از روز دوشنبه آغاز شود که از ماه مارس مذاکرات احیای برجام میان ایران و قدرتهای جهانی متوقف شده و دیگر خبری از رایزنیهای هیئتهای دیپلماتیک در وین نیست. در جریان بودن گفتگوها در ماههای اخیر باعث شده بود تا جلسات شورای حکام از زمان پیروزی ابراهیم رئيسی بدون صدور قطعنامه علیه برنامه هستهای ایران به کار خود پایان دهد. هرچند در نشستهای پیشین شورا، چندین بار کار تا صدور قطعنامه علیه ایران پیش رفت اما پیشرفتهای دیپلماتیک در وین مانع از این میشد که آمریکا و اروپا با چنین سیاستی خطر آسیب زدن به مذاکرات را به جان بخرند. اما حالا که بیش از دو ماه است مذاکرات تعطیل شده و چشمانداز مثبتی هم در انتظار احیای برجام نیست، گمانهها در خصوص صدور قطعنامه بیش از گذشته افزایش یافته است.
قطعنانهای که در صورت صدور، یادآور ماههای ابتدایی ریاست جمهوری محمود احمدینژاد خواهد بود. جایی که خروج ایران از تمام تعهدات هستهای موجب شد ظرف مدت کوتاهی شورای حکام قطعنامهای علیه برنامه هستهای ایران صادر و بلافاصله هم پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع داده شد. بعد از آن بود که ۵ قطعنامه در شورای امنیت علیه ایران صادر شد، بدون اینکه چین و روسیه هیچکدام از آنها را وتو کنند.
سپاه مانع اصلی توافق؟
در چنین شرایطی گزارشها حاکی از آناست که اختلاف اصلی میان ایران و آمریکا بر سر خروج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست سازمانهای تروریستی ایالات متحده است. مقامهای آمریکایی میگویند ایران برای دریافت چنین امتیازی باید به واشنگتن اطمینان دهد که از فرآیند انتقام از عاملان ترور قاسم سلیمانی و هدف قرار دادن مقامهای پیشین دولت آمریکا دست بر میدارد. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا ۲۶ آوریل در نشست کمیته روابط خارجی مجلس سنا در پاسخ به سناتورهای آمریکایی گفته بود که تهران میداند برای خروج سپاه از فهرست سازمانهای تروریستی باید چه کاری انجام دهد.
هرچند این پیشنهاد آمریکا مورد پذیرش ایران قرار نگرفته اما از سوی دیگر مقامهای ایران تاکید دارند که اختلاف میان طرفین تنها محدود به این مسئله نیست. ۲۶ مه، حسین امیر عبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران در نشست داووس و در گفتگو با فرید زکریا مدعی شد این لابی اسرائيل است که مسئله خروج سپاه از فهرست سازمانهای تروریستی را به عنوان اختلاف اصلی طرفین برجسته کرده است. او در این رابطه افزود: «اگر بخواهم صادقانه بگویم چه چیزی باعث مکث در مذاکرات شده درخواستها و مطالبات اقتصادی ما در مسیر تجارت جهانی است و نباید مسئله را به یک موضوع تقلیل داد. در واقع موضوع قراردادشتن سپاه در لیست تروریستی آمریکا یک مسئله فرعی است که از طرف لابی اسرائیلی بزرگنمایی شده است. اولویت برای ما منافع ملت ایران است و تمرکز بر موضوع دیگر رفتار و واکنش مناسبی نیست.»
اما چرا برخلاف آنچیزی که آمریکا و کشورهای اروپایی میگویند، ایران اصرار دارد که اختلاف اصلی طرفین تنها متمرکز بر مسئله سپاه پاسداران نیست؟ آیا واقعا موضوعات باقیمانده فیمابین فراتر از مسئله سپاه پاسداران است؟ عبدالرسول دیوسالار، استاد دانشگاه کاتولیکا میلان در این خصوص به یورونیوز میگوید: «بخش مهمی از مسئله به برداشت سیاسی ابراهیم رئيسی مربوط میشود. او با مشاهده روندهایی که در دولت حسن روحانی اتفاق افتاده، قصد ندارد آینده سیاسی خود را با گام نهادن در مسیری که میتواند نارضایتی سپاه پاسداران را به همراه داشته باشد، به خطر بیندازد.»
مدیر طرح امنیت منطقهای دانشگاه اتحادیه اروپا همچنین در ادامه میگوید: «رئيسی دریافته در صورتی که بخواهد توافقی را امضا کند که بر اساس آن سپاه پاسداران از فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا خارج نشود، میتواند منجر به آسیب به وجهه داخلی او از سوی جریانهای حامی او و همچنین مجموعه سپاه پاسداران شود. در نتیجه او با در نظر گرفتن سرنوشت حسن روحانی و چالشهایی که او پس از حصول برجام با سپاه پیدا کرد، به این نتیجه رسیده گام در مسیری ننهد که میتواند آینده سیاسی او به ویژه پس از رهبر کنونی ایران یعنی علی خامنهای را به خطر بیندازد.»
با این حال مقامهای جمهوری اسلامی ایران تاکید دارند که در اظهار نظرهای خود این نکته را تکرار کنند که اختلافات میان تهران و واشنگتن تنها بر خروج سپاه از فهرست سازمانهای تروریستی محدود نمیشود. رویکردی که احتمالا در جهت برداشتن بار روانی شکست احتمالی مذاکرات از دوش این نهاد نظامی باشد. با توجه به تاکید مقامهای غربی در خصوص باقی ماندن مسئله سپاه در میان مجموعه اختلافات طرفین که همچنان حل نشده، افکار عمومی در ایران، مسئولیت ادامه تحریمها در ایران و عدم حصول به توافق را متوجه سپاه پاسداران میداند و در شرایطی هم که احتمالا این گفتگوها به شکست بینجامد، باز هم سپاه را مقصر قلمداد خواهد کرد. در چنین شرایطی دولت ابراهیم رئيسی احتمالا تلاش دارد در تغییر این تصویر نقشآفرین باشد و روایتی متفاوت در خصوص چرایی بنبست حاصله در مذاکرات و شکست احتمالی گفتگوها به افکار عمومی ارائه دهد.
علی واعظ، مدیر بخش ایران گروه بینالمللی بحران هم نظر مشابهی در این خصوص دارد. او در این رابطه به یورونیوز میگوید: «علت اینکه مقامهای ایران سعی میکنند مسئله را، یک اختلاف تک بعدی نشان ندهند این است که گناه شکست احتمالی مذاکرات بر گردن سپاه نیفتد و در دیدگاه عمومی سپاه مقصر این قضیه شناخته نشود وگرنه اختلافات دیگری که وجود دارند همه جزئي و قابل رفع و حل هستند. تنها مانعی که تا به اینجای کار حصول توافق را با مشکل رو به رو کرده، بحث سپاه پاسداران است.»
بازگشت اختلافات پادمانی
در شرایطی که تلاشهای دیپلماتیک برای حل و فصل مسئله ایران تاکنون بیفرجام بوده، گزارشهای آژانس، سفر مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به اسرائيل و همچنین گمانهها در خصوص احتمال صدور قطعنامه در شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران بار دیگر توجهات در خصوص یکی از محورهای اختلافی میان ایران و آژانس که به نظر میرسید با سفر رافائل گروسی، مدیر کل آژانس به تهران در روز ۵ مارس به تهران حل و فصل شده، بار دیگر به سرتیتر اخبار بازگشته است. همان زمان کشورهای غربی با استناد به گزارشهای گروسی از ایران خواسته بودند تا در خصوص پرسشهای آژانس شفاف و صریح باشد و درباره محلهایی که اثر اورانیوم غنیسازی شده در آنجا پیدا شده توضیح دهد.
حتی بعد از سفر گروسی به تهران هم بسیاری از ناظران سیاسی نسبت به نتیجه بخشبودن توافق حاصل شده میان گروسی و سازمان انرژی هستهای ایران ابراز تردید کردند؛ موکول کردن تمام مسائل به آینده باعث شده بود تا برخی از کارشناسان این تردید را مطرح کنند که شکافهای میان ایران و آژانس همچنان بر سر جای خود باقی خواهد ماند. حالا این اختلافات اینبار و در آستانه برگزاری نشست شورای حکام برجسته شده و اینبار این نشست در حالی برگزار میشود که دیگر خبری از جلسات شلوغ در هتل کوبورگ وین نیست و مذاکره کنندگان ایران و کشورهای ۵+۱ مدتهاست به پایتختهای خود باز گشتهاند. در چنین شرایطی، آنطور که رسانهها گزارش میدهند حالا احتمال صدور یک قطعنامه علیه برنامه هستهای ایران بیش از گذشته تقویت شده است؛ قطعنامهای که در صورت صدور میتواند بار دیگر برنامه هستهای ایران را به مسیر پرسنگلاخ سالهای ابتدایی دولت محمود احمدی نژاد بازگرداند.
علی واعظ، مدیر بخش ایران گروه بینالمللی بحران در این رابطه به یورونیوز میگوید: «فکر نمیکنم در کوتاه مدت احتمال اینکه پرونده ایران از شورای حکام به شورای امنیت برود چندان زیاد باشد. در این مرحله به باور من بیشتر در حد یک اخطار به ایران است و در صورتی که مذاکرات به نتیجهای نرسد و طرفین از احیای برجام ناامید شوند، احتمال اینکه پرونده ایران نهایتا تا پایان سال به شورای امنیت برود، زیاد خواهد بود.»
هرچند آنطور که خبرگزاری رویترز گزارش داده، لحن و ادبیات قطعنامه احتمالی بیشتر روی «ابراز نگرانی» و نه «هشدار و تهدید» و یا تعیین ضربالاجل متمرکز خواهد بود ولی در عین حال رخدادهای گذشته نشان داده پیومدن چنین مسیری میتواند در نهایت به بازگشت پرونده ایران در شورای امنیت سازمان ملل و همچنین فعال شدن دوباره تحریمهای این شورا بینجامد. اتفاقی که حتی با وجود خروج دونالد ترامپ از برجام و تلاش دولت او برای متقاعد کردن کشورهای اروپایی رخ نداد و در نهایت واشنگتن نتوانست از فرآیند اسنپ بک یا فعالسازی خودکار تحریمهای شورای امنیت علیه برنامه هستهای ایران استفاده کند.
دیوسالار در این رابطه به یورونیوز میگوید: «واقعیت این است که من همچنان معتقدم نبود گزینههای جایگزین برای ایران و آمریکا باعث میشود که طرفین برجام را ولو اینکه بخش کوچکی از آن به جا مانده باشد، کنار نگذارند. اما در عین حال باید در نظر داشت که با توجه به اختلافاتی که طرفین با یکدیگر دارند، گزینه رفتن به سمت اعمال فشار تدریجی علیه ایران از مسیر شورای حکام و در ادامه شورای امنیت سازمان ملل هم از گزینههایی است که در صورت به نتیجه نرسیدن تلاشهای دیپلماتیک میتواند در نهایت در دستور کار طرف غربی قرار بگیرد.»
با این حال گزینه دیگری که هرچند شانس آن بسیار کمتر از گذشته شده اما هنوز نمیتوان از آن چشم پوشید، احتمال نتیجه بخش بودن گفتگوها و همچنین راهحلهای جایگزینی است که ممکن است از سوی طرفین برای حل مسئله سپاه در نظر گرفته شود. علی واعظ در این رابطه میگوید: «در حال حاضر تلاشهایی در حال انجام است تا فرمول جایگزینی در مورد بحث خروج سپاه از FTO پیدا شود. هرچند به طور قطع نمیتوان گفت که این تلاشها به نتیجه خواهد رسید یا خیر ولی در صورتی که طرفین از خود انعطاف لازم را نشان دهند کاملا امکان اینکه مذاکرات حتی در همین ماه ژوئن نهایی شود، وجود دارد.»
واعظ در ادامه با اشاره به حس بدبینی عمیقی که در طرفین ایجاد شده میگوید: «با توجه به عدم اعتماد حاکم بر فضای طرفین، این احتمال هم کاملا وجود دارد فضای تعلیقی که در ماههای اخیر بر مذاکرات سایه افکنده، همچنان بین دو طرف ادامه داشته باشد.»
و اما در صورتی که فضای تعلیق همچنان میان طرفین ماندگار باشد، آمریکا برخلاف دوران دونالد ترامپ، کار چندان دشواری برای جلب همراهی کشورهای اروپایی برای اعمال فشار علیه ایران نخواهد داشت. در شرایطی که واشنگتن خواهان ارسال پرونده ایران به شورای امنیت و فعال کردن دوباره تحریمها و یا احتمالا استفاده از فرآینده اسنپ بک باشد، این بار اروپا هم با این کشور همراهی خواهد کرد. چرا که دولت جو بایدن برخلاف دونالد ترامپ از همان ابتدا مسیر گفتگو و مذاکره با ایران را با همراهی متحدانش پیش برده و میتواند از امتیاز همراهی کشورهای اروپایی در فاز بعدی تقابل احتمالی با ایران نیز بهرهمند شود. در چنین شرایطی تنها امید ایران میتواند باز هم مانند سالهای ابتدایی دولت محمود احمدی نژاد، وتوی چین و روسیه در شورای امنیت سازمان ملل باشد. اتفاقی که البته حدود ۱۵ سال قبل رخ نداد و پکن و مسکو هم با اعمال تحریمهای گسترده جهانی علیه ایران موافقت کردند.
بیشتر بخوانید:
- آخرین تحولات مذاکرات برجام؛ چرا طرفین از اعلام شکست مذاکرات پرهیز میکنند؟
- چگونه سپاه پاسداران به گره مذاکرات احیای برجام تبدیل شده است؟
- چهار اختلاف اساسی ایران و آمریکا در مذاکرات هستهای احیای برجام چیست؟
- دلیل توقف مذاکرات برجامی از نظر تهران: آمریکا ابتکارات ایران و اروپا را بی پاسخ گذاشته است
نگارش از سعید جعفری
یورونیوز
ابراز بدبینی دیپلمات ارشد اروپایی درباره چشمانداز احیای برجام
دیپلمات بلندپایه اتحادیه اروپا روز شنبه ۱۴ خرداد ضمن ابراز بدبینی درباره چشمانداز احیای برجام گفت که با این حال، هنوز هم ممکن است با «تلاش بیشتر» توافق حاصل شود.
جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، با اشاره به تماس دوباره خود با وزیر خارجه ایران در توییتی نوشت: «احتمال دستیابی به توافق و یا بازگشت به توافق هستهای برجام در حال کاهش است. اما هنوز هم میتوانیم با تلاش بیشتر این کار را عملی کنیم.»
آقای بورل سپس وعده داد که در مقام هماهنگکننده اروپایی مذاکرات احیای برجام هر لحظه آماده است تا حلوفصل «آخرین مسائل باقیمانده» را تسهیل کند.
این سخنان پس از آن بیان میشود که حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران، روز جمعه در گفتوگوی تلفنی خود با جوزپ بورل، به دولتهای غربی در مورد صدور قطعنامه علیه ایران در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی هشدار داد.
او گفت که هر گونه «اقدام سیاسی» از سوی آمریکا و سه کشور اروپایی در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بیتردید با پاسخ «متناسب، مؤثر و فوری» از سوی جمهوری اسلامی روبهرو خواهد شد.
آمریکا و سه قدرت اروپایی عضو برجام شامل فرانسه، بریتانیا و آلمان در حال فشار آوردن به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی هستند تا با صدور قطعنامهای، ایران را به دلیل پاسخ ندادن به پرسشهای این نهاد در مورد منشاء ذرات اورانیوم یافت شده در سایتهای اعلامنشده «توبیخ کند».
آخرین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی میگوید که ایران تا کنون به پرسشهای باقیمانده درباره منشاء مواد هستهای در سه سایت اعلام نشده پاسخ نداده است.
با این حال، تازهترین گزارشها تا روز شنبه حاکی است که روسیه و چین پیشاپیش مخالفت خود را با پیشنویس قطعنامه پیشنهادی آمریکا و سه کشور اروپایی به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی ابراز کردهاند.
بر اساس متن پیشنویس ارسالی به ۳۵ کشور عضو شورای حکام آژانس، قطعنامه یاد شده از ایران میخواهد که «فورا به اجرای تعهدات قانونی خود عمل کند و پیشنهاد مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنیبر تعامل بیشتر با هدف شفافسازی و حل و فصل کلیه مسائل پادمانی باقیمانده را بیدرنگ بپذیرد».
پیشنویس قطعنامه چهار کشور غربی درباره لزوم همکاری ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار است در روزهای آینده در نشست فصلی شورای حکام مطرح شود.
دولت جو بایدن بر خلاف دولت دونالد ترامپ که توافق هستهای با ایران را بهطور «یکجانبه» لغو کرد، خواستار بازگشت واشینگتن به این توافق شده است. اما مذاکرهکنندگان آمریکایی نیز بر این باورند که بهرغم ماهها مذاکرات غیرمستقیم با ایران، شانس دستیابی به توافق کاهش یافته است.
رادیو فردا
پروندۀ اتمی به نقطۀ عطف دیگری نزدیک میشود: “برای دیپلماسی دیر شده”
با انتشار آخرین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی که بر افزایش سریع ذخائر اورانیوم غنیشدۀ ایران تأکید دارد و با معلق ماندن مذاکرات وین، یک بار دیگر این پروندۀ پایانناپذیر به مرحلۀ حساسی رسیده است. بار دیگر تهدیدهای نظامی به موازات فشار برای به نتیجه رساندن مذاکرات شدت گرفته است. در این میان، ایرانیان زیر بار مشکلات معیشتی و اختناق سیاسی از رمق افتادهاند.
“دو بحران بزرگ را نمیتوان همزمان مدیریت کرد”… این سخن یک دیپلمات فرانسوی است که روزنامۀ فیگارو در ارتباط با برنامۀ اتمی ایران نقل میکند. به نوشتۀ این روزنامۀ محافظهکار، از روز ۲۴ فوریه/پنجم اسفند که جنگ اوکراین شروع شد تا امروز، برنامۀ هستهای ایران پیشرفتهای سریعی داشته است. منظور از پیشرفت، افزایش ذخائر اورانیوم غنیشده است. به گفتۀ کارشناسان، ایران در حال حاضر به اندازۀ کافی اورانیوم ۶٠درصدی در اختیار دارد که بتواند آن را به سرعت به مرز٩٠درصد برساند و با آن سلاح اتمی بسازد.
فیگارو از قول دو کارشناس نقل میکند که ایران قادر است طی یک ماه، مواد لازم را برای ساخت دو بمب هستهای تولید کند. اما چندین سال است که این نوع برآوردها با عباراتی کم و بیش مشابه شنیده میشود. گاه “یک ماه”، گاه “چند هفته”، گاه “چند ماه”… تکرار افراطی این نوع حدسیات باعث شده که اخطارها از جانب افکار عمومی چندان جدی گرفته نشود. به نظر میرسد اطلاعاتی که از برنامۀ اتمی ایران به رسانهها میرسد بیشتر عملکرد تبلیغی و روانی داشته باشد. اطلاعات دقیقتر نزد دستگاههای اطلاعاتی غربیها، اسرائیلیها یا روسها و چینیها باقی میماند.
با اینهمه طی هفتۀ اخیر، بخصوص بعد از انتشار آخرین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ابراز نگرانیها دوباره جدیتر شده است. از جمله آلن فراشون تحلیلگر برجستۀ روزنامۀ لوموند نوشته است که ایران روز به روز به نقطۀ “گریز هستهای”، یا به قولی به “درگاه اتمی” نزدیکتر میشود. البته فراشون که در مورد مسائل بینالمللی بسیار تیزبین است، از فاصلۀ “چند هفتهای” تهران با بمب اتمی با احتیاط و تردید سخن میگوید، اما بر لزوم توافق با ایران تأکید دارد.
روزنامهنگار لوموند حداقل در یک مورد با فیگارو موافق است و آن اینکه جمهوری اسلامی در عرصۀ سیاست بینالملل آنقدرها هم منزوی نیست. ایران همراه با متحدان و وابستگانش در جهان عرب به پشتیبانی صریح از روسیه برخاسته. چین نیز در قبال جنگ اوکراین، طرف مسکو را گرفته است. به قول آلن فراشون، وضعیت طوری است که حالا خیلیها از “محور مسکو – پکن – تهران” سخن میگویند.
اما از نظر آلن فراشون، چالش واقعی برای رژیم ایران، اوضاع داخلی کشور و موج خشم و نارضایتی مردم است. ادامۀ تحریمها، کمیاب شدن مواد غذایی، تورم ۴٠درصدی و البته سوءمدیریت، ایرانیان را فرسوده و خشمگین کرده. در برابر تمام این اعتراضات و شورشهای پراکنده، رژیم فقط یک پاسخ دارد: سرکوب قاطع و بیرحمانه.
جنگ اوکراین و برجام
مذاکرات احیای برجام که فعلاً بلاتکلیف مانده، بعد از شروع جنگ اوکراین با مخالفخوانی روسها همراه شد. سپس موضوع خروج سپاه پاسداران از فهرست سازمانهای تروریستی به گره کوری تبدیل شد که ظاهراً واشنگتن هنوز راهحلی برای آن نیافته است. از طرف دیگر، بحران گاز و نفت در دنیا، نگاهها را بیشتر متوجه ذخائر ایران کرد و صدور نفت برای تهران آسانتر شد. فیگارو مینویسد طی صد روزی که از جنگ اوکراین میگذرد، درآمد ایران از فروش نفت (عمدتاً به چین)، احتمالا چهار برابر شده است.
چنین است که به عقیدۀ همان “دیپلمات فرانسوی”، تهران دیگر منفعتی برای بازگشت به برجام ندارد و فعلاً وقتکشی را در وین ترجیح میدهد. اخیراً مقامات ایرانی بهانۀ دیگری پیدا کرده و گفتهاند که منتظر نتایج انتخابات میاندورهای آمریکا هستند. به باور خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی جو بایدن در”سراشیبی سقوط” قرار گرفته و بنابراین باید در قبال وعدههای احتمالی دولت وی محتاط بود… دیپلمات فرانسوی با اشاره به ایران میگوید: “اینجور کشورها وقت زیاد دارند. مثل ما نیستند که وابستۀ انتخابات باشیم”… او با بدبینی به روزنامۀ فیگارو میگوید: “برای نجات برجام دیر شده. برای دیپلماسی دیر شده”…
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنیدآبونه شوید
اما چه راهحلی باقی میماند؟ ادامۀ وضعیت بیثبات و خطرناک کنونی؟ یا جنگ تازهای در خاورمیانه؟ فیگارو گوشزد میکند که همین هفتۀ گذشته اسرائیل یک مانور نظامی در مدیترانه و دریای سرخ انجام داد. نفتالی بنت نیز صریحاً به آژانس بینالمللی انرژی اتمی هشدار داد که هرچند اسرائیل راهحل دیپلماتیک را ترجیح میدهد اما در هرصورت برای “دفاع از خود” آماده است و به هر ترتیب جلو پیشرفت اتمی ایران را خواهد گرفت.
بار دیگر تهدید نظامی
طی بیست سال کشاکش بر سر برنامۀ اتمی ایران، تهدیدهای نظامی به موازات مذاکره، تحریم و بده و بستانهای پنهانی بارها “روی میز” نهاده و برداشته شده است.
اینک به نظر میرسد که این پروندۀ دشوار، خستهکننده و در عین حال حیاتی به یکی دیگر از نقاط عطف خود نزدیک میشود. روشن است که افکار عمومی جهانی که سالها شنوندۀ منفعل تحولات این پرونده بوده، بعد از جنگ اوکراین برای شنیدن هر نوع خبر تازهای آمادگی دارد.
کمتر از سه هفته قبل، فستیوال سینمایی کن کار خود را با نمایش فیلم “تاپگان ۲” آغاز کرد. فیلم با بمباران پرهیجان و در نهایت موفقیتآمیز تأسیسات اتمی یک “کشور یاغی” تمام میشود؛ کشوری که در دل کوههای بلند مشغول غنیسازی اورانیوم بوده و تمامی منطقه را با خطر مواجه کرده بوده است. بدین ترتیب فیلم با انجام وظیفۀ جهانی آمریکا و لبخند اطمینانبخش تام کروز به پایانی خوش میرسد و تماشاگر را راضی از سالن سینما بیرون میفرستد.
در جهان واقعیات، چنان که آلن فراشون در روزنامۀ لوموند نوشته است، جمهوری اسلامی به کمک پاسداران و موشکها و گروههای وابستۀ شبهنظامیاش، همچنان خیال تسلط بر بخشی از جهان عرب را در سر دارد: جاهطلبیهایی که بهای گزاف آن را مردم ایران با فلاکت اقتصادی و اختناق سیاسی میپردازند.
رادیو فرانسه