انزجار عمومی از جنایت ماموران حکومت: مهسا امینی جان خود را از دست داد
مهسا امینی دختر سنندجی که در پی بازداشت از سوی گشت ارشاد و انتقال به بازدااشتگاه وزرا هدف ضرب و شتم ماموران حکومت قرار گرفته بود حوالی ظهر جمعه جان خود را از دست داد. خانواده مهسا امینی جان باختن او را تایید کردهاند.
ماموران گشت ارشاد «مهسا امینی» را عصر روز سهشنبه در بزرگراه شهید حقانی تهران دستگیر میکنند. ماموران به برادرش «کیارش» که در محل حاضر بوده گفتند که مهسا را برای یک ساعت کلاس توجیهی و آموزشی به پلیس امنیت اخلاقی در خیابان وزرا میبرند. دو ساعت بعد، کیارش از پشت درهای بسته پلیس امنیت اخلاقی متوجه میشود که خواهرش به کما رفته و با ماشین آمبولانس از ساختمان وزرا خارج شده است.
کیارش امینی گفته: «پشت در ساختمان پلیس امنیت اخلاقی ایستاده بودم. ناگهان صدای جیغ و داد بلند شد. همه در ساختمان را میکوبیدیم. از در بالا رفتیم. اما در را باز نکردند. پنج دقیقه بعد یک آمبولانس از ساختمان خارج شد. هر دختری که بیرون میآمد میگفت که یک نفر را کشتند. عکس مهسا را به دخترها نشان میدادم. از میان آنها یک نفر گفت که مهسا در بغل خودش این مساله برایش پیش آمد».
دایی مهسا امینی ظهر روز جمعه در گفتوگو با اعتمادآنلاین جان باختن مهسا را تایید کردهاند. مهسا امینی ۲۲ ساله که همراه با خانواده از سنندج برای دیدار با خویشاوندان به تهران آمده بود.
پلیس تهران ادعا کرده که مهسا دچار عارضه قلبی شده: «خانمی برای توجیه و آموزش به یکی از بخشهای پلیس تهران بزرگ هدایت شده بود که ناگهان در جمع سایر افراد هدایت شده به طور ناگهانی دچارعارضه قلبی شد.»
اما مژگان امینی، مادر مهسا امینی در گفتوگو با رادیو فردا گفت که دخترش پس از پیاده شدن از مترو از طرف مأموران گشت ارشاد بازداشت شده و در هنگام بازداشت در صحت و سلامت کامل بوده است.
دایی مهسا (ژینا) امینی درمصاحبه با روزنامه اعتماد، چاپ تهران، شایعات درباره بیماری قلبی او را دروغ محض خوانده و گفته او کاملا سالم بوده است. او گفته هنگام بازداشت خانم امینی «برادر مهسا آنجا بوده و وقتی خواسته مقاومت کند و اجازه ندهد گاز اشکآور زده و پراکنده کردهاند.»
همچنین مادر مهسا امینی، به بیبیسی فارسی گفت که او روز جمعه جان باخته است. او گفت: «فرشته من را کشتند.»
در پی انتشار خبر جان باختن خانم امینی، عدهای برای تجمع به بیمارستان کسری تهران – محلی که او در آنجا بستری بود – رفتند، اما تصاویر منتشر شده در شبکههای اجتماعی حاکی است که جوی امنیتی در این منطقه برقرار است. بر اساس این تصاویر، نیروی انتظامی برخی را روبهروی بیمارستان کسری بازداشت کرده است.
****
واکنشها به
کشته شدن مهسا امینی به دست پلیس
نسرین ستوده: مرگ مهسا در قالب قتل عمد قابل بررسی است
مهسا امینی، دختری که توسط گشت ارشاد دستگیر
شده بود، خیلی زود پس از بازداشتاش، در حالیکه به کما رفته بود، به بیمارستان
منتقل شد و امروز در اثر سکته مغزی جان باخت. از آنجا که مسئولیت حفظ جان کسی که
بازداشت میشود، با مرجع بازداشت کننده است، بنا براین بحث در خصوص وجود عارضهی قلبی
برای مهسا بحث بیهودهای است. مرگ مهسا مطابق ماده ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی و
بویژه بند« ب» و «پ» این ماده و در قالب قتل عمد قابل بررسی است و ماموران و
مسئولان گشت ارشاد که در این بازداشت دخالت داشتهاند باید در این خصوص محاکمه
شوند.
یاد و خاطرهی زنانی که بابت حجاب اجباری مورد خشونت رسمی
قرار گرفتهاند از یادهایمان نمیرود. از هما دارابی که بابت حجاب اجباری از
دانشگاه اخراج شد و در اوایل دههی هفتاد دست به خودسوزی زد تا دختران خیابان
انقلاب که مورد ضرب و شتم و پرتابهای بیرحمانه قرار گرفتند، تا نسترن دارابی که گیسوی
زیبا و جوانش زیر پوتین مردی از گشت ارشاد لگدمال نفرت و خشونت شد تا سپیده رشنو
که راهی محل کارش بود، تا هزاران دختر و زن جوانی که روزانه مورد توهین و بازداشت
و ضرب و شتم قرار میگیرند بر حافظهی دیروز و امروز مان سنگینی میکند.
دست از سر موی زنان بردارید، موی ما خطرناکتر از خشونت
شما نیست. فرزندان ما و فرزندان شما شاهد این خشونتاند. در آیندهای نه چندان
دور، امواج این خشونت به سوی شما باز میگردد.
مرگ مهسا را به ویژه به مادر گرامیاش که فرشتهاش را از
دست داده است، و به وجدان جمعی مان که مجروح است تسلیت میگویم. ما عزاداریم…..
اصغر فرهادی: ما شریک این جنایتیم
اصغر فرهادی کارگردان سینمای ایران در یادداشتی
اینستاگرامی درباره فاجعه رخ داده برای مهسا امینی نوشت:
«مهسا، دختر عزیزم،
مسافر شهر خفتگان. گمان دارم پیش از سفرت، گوشه دل پاک و پر رؤیایت یا گوشهای در
دفترچه یادداشتت نوشته بودی که به تهران خواهی رفت و شاید لابه لای کارهای روزمرهات
به جاهای دیدنی هم سری خواهی زد. این بود دیدنیهای این شهر، همین و نه بیش.
از دیروز که خبرتو را خواندهام بیقرارم. بیزارم، این بار
از خودم. تو روی تختی در بیمارستان خوابیدهای اما از همه بیدارتری و ما همه در
اغماء. ما خودمان را به خواب زدهایم در برابر این ظلم بی پایان. ما شریک این جنایتیم.»
عفو بینالملل در مورد مرگ در حین بازداشت مهسا امینی
تحقیق میکند
عفو بینالملل:
عفو بینالملل با خانواده و همه کسانی که از مرگ هولناک
مهسا امینی غمگین و خشمگین هستند، ابراز همدلی و همدردی میکند.
شرایط منجر به مرگ در حین بازداشت مهسا امینی ۲۲ ساله، که شامل
گزارشهایی مبنی بر شکنجه و سایر بدرفتاریها بوده است، باید مورد تحقیقات کیفری
قرار گیرد.
واحد پلیس موسوم به «پلیس امنیت اخلاقی» در تهران، که
مجری قوانین تحقیرآمیز و تبعیضآمیز حجاب اجباری در ایران است، او را سه روز قبل
از مرگش به صورت خودسرانه بازداشت کرده بود.
تمام ماموران و مقامات مسئول باید به دست عدالت سپرده
شوند.
تحقیقات عفو بینالملل در مورد مرگ در حین بازداشت مهسا
امینی ادامه دارد.
آرش صادقی: یاد مهسا امینی تا روز دادخواهی با ماست
چنان دربالا رفتن از نردبان ظلم شتاب دارید که از یاد
بردهاید عاقبت این نردبان افتادنی ست. آفتاب استبداد که غروب کرد، همه ما
داستانهایی داریم از زخمهایمان، از جانهای عزیزی که به خاک سپردیم، از بدرقههایی
که در آغوشکشیدنی دوباره را تجربه نکردند. یاد
#مهسا_امینی تا روز دادخواهی با ماست.
زهرا رهنورد: پیشوای مبارزه با سرکوبها زنان خواهند
بود!
حاکمیت در نهایت خشونت و بیرحمی بدعتی را نسبت به زنان
اعمال میکند که حتی در دیکتاتوریهای قرون وسطی نیز سابقه ندارد؛ بدعتی که نه دین
است و نه عرف، نه اخلاق است و نه شرف و نه حتی مندرج در قوانین خودنوشتهشان.
یک روز سپیده رشنو، دختر فکور و آزاده به بهانه اجبار در
حجاب با چهرهای کبود از ضرب و شتم در پرده تلویزیون وادار به اعتراف علیه خود میشود.
روزی مادری دردمند، خودش را جلوی ماشین گشت ارشاد پرتاب
میکند و ضجه میزند، دخترم مریض است او را نبرید؛ و البته حاکمان گوش شنوایی برای
شنیدن اعتراضات ندارند.
و امروز، مهسا امینی، دختر کُرد سقزی از کنار برادرش
دستگیر میشود و به بهانهی مندرآوردیِ “توجیه و آموزش” درباره حجاب، با خشونتی
که ماهیت وشکل آن برای ملت واضح است از شاخه نوبهار زندگیش به خاک و خون میغلطد.
آیا حاکمان نمیدانند که فردا روزی پیشوای مبارزه با
سرکوبها زنان خواهند بود؟ و جای هزار افسوس است که مصلحان ذینفوذ، بر سر حاکمان
فریاد نمیزنند بس کنید این ستم را؛ وگرنه…
زهرا رهنورد، زندان اختر
بیانیه کانون نویسندگان ایران:
سرکوب نظاممند زنان و قتل مهسا امینی را محکوم میکنیم
برگ سیاه دیگری از سرکوب زنان به کارنامهی حاکمیت افزوده شد. این بار مهسا (ژینا) امینی، دختر ۲۲ سالهی اهل سقز که با ضرب و جرح مأموران «گشت ارشاد» حاکمیت به کما رفته بود، جان خود را از دست داد.
مهسا امینی که همراه خانوادهاش به تهران سفر کرده بود، غروب سهشنبه ۲۲ شهریورماه در ایستگاه متروی حقانی بازداشت شد. او در زمان بازداشت همراه برادرش بود. به گفتهی بستگان آنها پس از اعتراض کیارش امینی، برادر مهسا، به این بازداشت، مأموران با گاز اشکآور مردم را پراکنده کردند. آنها با اعلام اینکه مهسا «بعد از یک ساعت کلاس توجیهی و با امضای تعهد» رها میشود، او را به بازداشتگاه وزرا بردند و پس از دو ساعت جسم نیمهجانش را به بیمارستان کسری منتقل کردند.
در پی انتشار این خبر، «نیروی انتظامیِ» حاکمیت پس از گذشت دو روز با انتشار متن کوتاهی به آن واکنش نشان داد و خبر «بدرفتاری» با مهسا امینی را «اخبار و ادعاهای رسانههای معاند» دانست. در این متن با اعلام اینکه مأموران حاکمیت این دختر ۲۲ ساله را برای «توجیه و آموزش» به بازداشتگاه «هدایت» کردهاند، آمده بود که مهسا امینی «در جمع سایر افراد هدایت شده به طور ناگهانی دچار عارضهی قلبی» شده است. پس از این واکنش، بستگان او اعلام کردند «از مهسا پروندهی پزشکی داریم و او کاملا سالم بوده است». همزمان گزارشهایی از ضربوشتم امینی و دیگر زنان بازداشتشده در ون گشت ارشاد منتشر شد و در کنار انتشار روایتهای سایر زنان از ضربوشتم در بازداشتگاههای گشت ارشاد بار دیگر بر سرکوب نظاممند زنان صحه گذاشت.
واکنش گسترده به خبر هولناک قتل مهسا امینی در شرایطی صورت گرفت که در ماههای اخیر بازداشت سپیده رشنو و پخش اعترافات اجباری او نیز خشم عمومی را برانگیخته بود. حاکمیت در پاسخ به این خشم عمومی نیروهای امنیتیاش را در داخل و بیرون بیمارستان کسری مستقر کرد تا پیشاپیش راه را بر هر تجمع و اعتراضی ببندد؛ روشی که حاکمیت هر بار پس از قتل بازداشتشدگان و زندانیان برای سرکوب واکنشهای اعتراضی مردم در پیش میگیرد. به بند کشیدن و به کام مرگ فرستادن و سپس فشار بر خانواده و نزدیکان برای مردم روندی آشناست. قتل بکتاش آبتین، شاعر، فیلمساز و عضو کانون نویسندگان ایران یکی از این بیشمار جنایتهای عمدی حاکمیت بود، که در پی آن فشار نیروهای امنیتی بر خانواده و نزدیکان او تا امروز نیز ادامه یافته است.
چرخهی سرکوب زنان در ۴۴ سال گذشته هر بار به شکلی به گردش درآمده و جان
و زندگی و سرنوشت زنان را در چرخدندههای خود خرد کرده است. اکنون دیگر
این سرکوب نظاممند پشت ترکیبهایی همچون «به طور ناگهانی» و «عارضهی
قلبی» پنهان نمیماند. اختناق مستمر، تجربهی هر روزهی زنان است. قتل مهسا
امینی، نمونهای آشکار شده از سرکوبی تمام عیار است که سالها زیر سایهی
حاکمیت زنستیز در جریان بوده است. نخستین بار نیست که حق انتخاب پوشش که
حقی مسلم و بدیهی است، به مرگ زنی انجامیده است؛ زنی جوان که روزی «عادی»
را در این سرزمین سپری میکرده است.
کانون نویسندگان ایران ضمن دفاع از حق انتخاب پوشش، قتل مهسا (ژینا) امینی را محکوم میکند و خواهان توقف سرکوب نظاممند زنان است.
کانون نویسندگان ایران
۲۵ شهریور ۱۴۰۱
حزب اتحاد ملت: بساط گشت ارشاد باید جمع شود
حزب اتحاد ملت در پی بروز فاجعه دلخراش برای مهسا امینی، در بیانیهای خواستار جمع شدن بساط گشت ارشاد، تجدیدنظر در قانون حجاب اجباری و محاکمه آمران و عاملان این فاجعه شد.
به گزارش امتداد متن بیانیه حزب اتحاد ملت ایران به شرح زیر است:
بسم الله
الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
گشت ارشاد فاجعه دلخراش دیگری آفرید و این بار به جان دختر مظلومی افتاد که زندگی عادی او مانند میلیونها زن دیگر از دید آنها، جرم محسوب میشود.
امروز نه فقط خانواده رنجدیده مهسا امینی که بسیاری از مردم ایران نسبت به سرنوشت دختر بیگناهی خشمگین و آزرده هستند که اسیر تندخویی و تعدی ظالمانهای شد که بارها غیر اخلاقی، غیر دینی و غیر انسانی بودن آن مورد هشدار دلسوزان فراوانی قرار گرفته و وجدان عمومی جامعه را به شدت آزرده است.
حزب اتحاد ملت ایران اسلامی با محکوم کردن برخورد صورت گرفته با دختر عزیز و مظلوم وطن، خانم مهسا امینی و همه زنان و دخترانی که به دلیل نوع پوشش خود، متهم به بیاخلاقی و بیعفتی و قانونشکنی میشوند و با اعلام این که گوش جامعه از توجیهات بیفایده مسوولان و نهادهای ذیربط در چنین شرایط بحرانی پر است، موارد زیر خواستار را میشود:
۱. هرگونه دخالت بیمورد نیروهای امنیتی و انتظامی در امور مربوط به خانواده خانم امینی منع گردد و در این شرایط سخت، بر رنج آنها افزوده نشود.
۲. همه آمران و عاملان این رفتار فجیع عزل و در دادگاهی علنی و شفاف و خارج از نوبت، با حضور خبرنگاران محاکمه شوند.
۳. در قانون حجاب اجباری تجدیدنظر شود و به حق انتخاب پوشش و اساسا به این که مردم ایران با سابقه غنی فرهنگی و دینی خود و بر اساس ارزشهایی که به آن باور دارند، بهتر میدانند که چه بپوشند و چه نپوشند احترام گذاشته شود.
۴. چهارم؛ بساط پلیس غیر اخلاقی و تنشآفرین گشت ارشاد یا هر عنوان بیمسمای دیگری جمع شود و مدعیان انقلابیگری بدانند که اصل اول انقلاب اسلامی، کرامت انسانها و حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش بود و نه سلطهگری دیگرانی بر مردم که عین تجدید نظامات طاغوت است.
حزب اتحاد ملت ایران اسلامی، آنچه بر زنان و دختران این سرزمین میگذرد را خلاف مروت و اصول انسانی و آموزههای دینی و اخلاقی میداند و سکوت در این باره را ننگ انسانی و مسلمانی خود میداند. آنچه در فهم رحمانی از اسلام و آزادگی در مکتب امام حسین (ع) آموختهایم، اجازه سکوت در برابر چنین جور و جفاهایی را نمیدهد و آینده ایران را نیز با تداوم چنین رویکردهایی بسیار خطرناک میدانیم.
به همین جهت آنچه به طور سازمان یافته و مستمر در نقض حقوق مختلف مردم صورت میگیرد را نه اسلامی، نه اخلاقی و نه قانونی و نه انسانی میدانیم و به جد معتقدیم که آقایان از مسیر عهد شده در انقلاب و قانون اساسی و از حدود خود خارج شدهاند و ادامه این روند مخرب سرزنش و خشم مردمی را به دنبال دارد که جز به نجابت و رواداری عمل نکردهاند و متاسفانه پاسخ مناسبی نگرفتهاند.
از مردم شریف و صبور و غیرتمند ایران هم میخواهیم که با تکیه بر تجارب تاریخی و سرمایههای غنی خود و با تکیه بر توان مدنی و ظرفیتهای قانونی موجود و اشتراکات اجتماعی اقشار مختلف، حضور خشونت پرهیز در عرصههای عمومی برای صیانت از حقوق خود را تقویت کند و لحظهای در این راه و در امر نظارت و تعدیل رفتار قدرت، خستگی و ناامیدی به خود راه ندهد.
در این مسیر طولانی و سخت، در کنار همدیگر میمانیم.
۲۵ شهریور ۱۴۰۱
حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
آیتالله بیات زنجانی: گشت ارشاد، هم غیرقانونی است،
هم غیرعُقلائی است و هم نامشروع
بسم الله الرّحمن الرّحیم
انّا لله و انّا الیه راجعون
در ارتباط با اتفاقی که پس از مواجههی گشت ارشاد، برای
دختر جوانمان مرحومه مهسا امینی رخ داده است عرض میکنم که مجموعهی رفتارها و
وقایعی که موجب این اتفاق ناگوار و تأسف برانگیز شده، هم غیرقانونی است، هم غیرعُقلائی
است و هم نامشروع.
غیرقانونی است از آن حیث که هیچ یک از قوانین کشور،
مأموریت ارشاد و تربیت شهروندان را به پلیس نسپرده است؛ غیرعُقلائی است از
آن حیث که تا جایی که میدانیم و در تاریخ دیدهایم این قبیل تلاش و تقلّاهای قهری
هیچ وقت در هیچ جامعهای موجب گسترش و استقرار پایدار و ماندگار هیچ ارزشی از ارزشهای
الهی و انسانی نشده است و نیز غیرمشروع است چون همانطور که بارها گفتهام آیۀ
کریمه «لا إکراه فی الدین» با اطلاقی که دارد به صراحت و شفافیت تمام، مؤمنان را
از توسعه قهری و ترویج ستمگرانه و ظالمانۀ ارزشهایی که آنها را دینی و اخلاقی میپندارند
بازداشته است چون این عین تناقض است و تناقض در هیچ کجای عالم بقاء ندارد.
خداوند إن شاءالله این دختر عزیزمان را مشمول رحمت واسعه
خودش قرار بدهد، به خانواده محترم ایشان صبر و اجر عنایت بفرماید و به لطف یا به
قهرش حقیقت کلام امیرالمؤمنین سلاماللهعلیه را به آمران و مأموران این قبیل
حوادث القاء بفرماید که مقام و قدرت اگر ماندنی بود به شما نمیرسید.
واکنش فاطمه هاشمی رفسنجانی به قتل «مهسا امینی»:
خبر کوتاه، ولی تا عمق جان هر انسان آزاده ای را میسوزاند.
مهسا امینی، دختر جوان ۲۲ ساله که به جرم بدحجابی
دستگیر و برای ارشاد و توجیه!!! به مقر پلیس انتقال داده شده بود، پشت دربهای بسته
و در میان بهت خانواده، دچار عارضه شد و به کما رفت.!!!
حقیقتاً، جا دارد در نظامی که ادعای حاکمیت اسلام را
دارد، انسان از این غصّه، دق کند.
فقط چند سئوال مهم که اگر برای اولین و آخرین بار به آن
پاسخ درستی داده شود، شاید دیگر شاهد تکرار چنین فجایعی، آنهم در نظام مدعی جمهوری
اسلامی نباشیم.
۱- چرا بعداز گذشت بیش از ۴۰ سال از انقلاب، رفتار نیروهای نظامی و
امنیتی، با زنان ما اینگونه است؟
۲- چرا جامعه نسبت به این رفتارهای زشت، بی
تفاوت شده ؟ مهم تر اینکه، چرا مراجع و علما، همچنان ساکتند؟
۳- چه شخص، سازمان یا ارگانی (بدون توجیه)
پاسخگوست؟
و نهایت اینکه: در روز محشر و در درگاه عدل الهی، چه پاسخ
و توجیهی برای اینگونه رفتارهای خود خواهید داشت؟
محمد خاتمی: باز هم فاجعهای ناگوار که درد آن تا مغز
استخوان را میسوزاند!
«طبق اخبار، دختر خانمی با
ادعای پوشش نامناسب بازداشت و در جریان بازداشت و انتقال دچار جراحات و عارضه قلبی
و مغزی میشود!
آیا این فاجعه و رویدادهای پرتکرار مشابه آن کافی نیست که
برای خدا، برای آبروی اسلام و رعایت انتظارات بهحق مردم و حال بدی که در تنگناهای
معیشتی و مواجهه با انواع فساد های ویرانگر و ناکارآمدی ها دارند از این شیوه و رفتارهای
خلاف قانون، منطق و شرع دست برداشته شود و بیش از این زمینه مشوه شدن چهره اسلام و
نظام را فراهم نیاورند و با پدیدآورندگان این حوادث برخورد مناسب صورت گیرد؟!
نماینده مجلس: اینگونه اتفاقات قابل هضم نیست
رشیدی کوچی، نماینده مردم فارس در مجلس شورای اسلامی در
گفت وگو با ایسنا، بیان کرد: «من منتظر گزارشات تکمیلی از دستگاههای مرتبط هستم
تا سناریوهای مطرح شده در این ماجرا را ارزیابی کنم. نباید قبل از تکمیل گزارشها
قضاوت کرد ولی این اتفاق از دو حالت خارج نیست؛ برخی در فضای مجازی میگویند شبهاتی
وجود دارد که یا برخورد فیزیکی اتفاق افتاده است. اگر این ادعا اثبات شود هیچ جای
قانون ما این اجازه نداده که یک فرد را برای تذکر حجاب یا تنبیه مورد ضرب و شتم
قرار دهند. برخی هم میگویند در حین تذکر حجاب به قدری به او استرس وارد شده که
قلبش کشش این همه استرس را نداشته است. اگر هم این ادعا صحت داشته باشد چرا باید
چنین اتفاقی بیفتد و چه نسبتی بین این حوادث و رفتار بزرگان انقلاب وجود دارد؟»
آقای کوچی تأکید کرد: «اینکه ما به این راحتی یک دختر جوانی که میتوانسته سالها زندگی داشته باشد و خانوادهاش را با این نوع رفتار آزار دهیم، قابل قبول نیست، حداقل برای من این موضوعات قابل هضم نیست. حتماً این موضوع را به صورت ویژه پیگیری خواهیم کرد و نتیجهاش را شفاف به مردم خواهم گفت.»
عضو کمیسیون امنیت ملی: هر گونه تخلف قصور یا جنایت
احتمالی را با قطعیت پیگیری میکنیم
جلیل رحیمی جهان آبادی عضو کمیسیون امنیت ملی نوشت: موضوع
مهسا امینی و حادثه رخ داده را باید مجلس به دقت مورد بررسی و هر گونه تخلف قصور
مورد بررسی و هر گونه تخلف قصور یا جنایت احتمالی را با قطیت پیگیری نماید.
اگر حقوق مردم از سوی نمایندگان ملت مورد حمایت قرار
نگیرد چه کسی باید پیگیر این حادثه تلخ باشد؟ امنیت جانی مردم مقدم بر هر ارشادی
است.
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس: آنچه در مورد مهسا امینی رخ
داد، قابل اغماض نیست
ایسنا نوشت: فاطمه قاسمپور عضو کمیسیون اجتماعی مجلس از
پیگیریها در خصوص حادثه رخ داده برای مهسا امینی از پزشکی قانونی و نیروی انتظامی
خبر داد.
قاسمپور در خصوص حادثه رخ داده شده درباره مهسا امینی
گفت: درباره آنچه بر خانم مهسا امینی گذشته، بلافاصله با پزشکی قانونی و نیروی
انتظامی صحبت کردم۔ مسئولان نیروی انتظامی توضیحاتی دادند. پزشکی قانونی و بازرسی
هم در این زمینه ورود کردهاند. منتظر گزارش مراجع قضایی هستیم. مسئله آن است که آنچه
رقم خورده، به هر علت، قابل اغماض نیست۔
وی با بیان اینکه «در ماههای اخیر مواردی از برخورد گشت
ارشاد رسانهای شده و هر بار نیز نیروی انتظامی توضیحاتی داده است»، افزود: این
اتفاقات حتی اگر به خاطر اشتباه موردی رخ داده باشد، نشاندهنده ضرورت بازبینی فرآیندهاست.
مساله حجاب و مصوبات ۴۲۷ و ۸۲۰ بر اهمیت فرهنگسازی در این زمینه تأکید دارد که کمتر مورد توجه
مجریان است.
خانم قاسمپور خاطرنشان کرد: ما هم از اخباری که به صورت
غیر رسمی منتشر شده متاثر هستیم و پیگیر شفاف شدن دقیق مساله هستیم. وزارت کشور هم
باید در این زمینه پاسخگو باشد.
آذری جهرمی، وزیر پیشین ارتباطات نوشت:
چگونه خود را پیرو هدایتگر معصومی میپنداریم که در خطبه ۲۷ نهجالبلاغه آن گونه
به خارج کردن خلخال از پای «زن یهودی» غیرتمندانه فریاد میزد؟ آسیب جدی به «دختری
در حکومت شیعه» بر اثر عوارض اقدامات گشت ارشاد، تلنگری به ما نمیزند؟
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح طلب نوشت:
درباره خانم مهسا امینی چه باید گفت پیشتر و در موارد کما
بیش مشابه گفته نشده باشد؟ یک کلام این طرز اداره کشور نیست. نه قانونش مربوز
مطابق خواست عمومی است نه دراجرا می توانند متعادل رفتار کنند و نه قادرند که به
شفافیت تن دهند. انتظار هم دارند که ادعاهایشان پذیرفته شود.
علی کریمی: کاوه آینده ایران زمین، زن است
علی کریمی، پیشکسوت فوتبال در اینستاگرام با انتشار عکسی
از مهسا امینی در بستر بیمارستان نوشت: «کاوه آینده ایران زمین، زن است.»
علی کریمی با یک استوری دیگر با کنایه به «مهاجرت فرزندان برخی از مسئولان کشور» اشاره کرد و نوشت: «فرزندان آنها می روند، فرزندان ما میمیرند»
نامه محمود صادقی به رییس قوه قضاییه
جناب حجتالاسلام آقای محسنی اژهای
رییس محترم قوه قضاییه
پیرو انتشار اخباری پیرامون بازداشت خانمی به نام مهسا
امینی توسط گشت ارشاد و ابتلای او به عارضه قلبی و به کما رفتن او در محل بازداشت،
که موجب نگرانی و آزردگی خاطر عامه مردم شد، مرکز اطلاع رسانی پلیس تهران در اطلاعیه
ای اعلام کرده: «خانمی برای توجیه و آموزش به یکی از بخشهای پلیس تهران بزرگ
هدایت شده بود که در جمع سایر افراد هدایت شده به طور ناگهانی دچارعارضه قلبی شد.
بلافاصله این خانم با همکاری پلیس و اورژانس به بیمارستان منتقل شده و تحت درمان و
مداوا قرار دارد.»
اولا نیروی انتظامی بر اساس کدام مجوز قانونی حق بازداشت
شهروندان و به تعبیر خود هدایت آنها برای توجیه و آموزش به مراکز پلیس دارد؟
ثانیا باتوجه به اقرار پلیس مبنی براینکه نامبرده هنگام
بروز عارضه قلبی در اختیار یکی از بخشهای پلیس تهران بوده، قطعا مسئولیت حفظ جان
و سلامتی او با نیروی انتظامی است.
از جنابعالی به عنوان رییس قوه قضاییه، که طبق قانون
اساسی موظف به پشتیبانی از حقوق فردی و اجتماعی است، انتظار میرود نسبت به چنین رفتارهایی
توسط ضابطان دادگستری حساسیت داشته باشید و با صدور دستور ویژه موضوع را مورد
رسیدگی قرار داده و با مسئولان ذیربط برخورد قانونی نموده و جهت التیام خانواده و
افکار عمومی نتیجه اقدامات خود را به اطلاع عموم برسانید.
درخواست محمدرضا عارف از قوه قضاییه
رئیس بنیاد امید ایرانیان نوشت: بار دیگر حادثه ای تلخ و
ناگوار برای یکی از بانوان کشورم رخ داد و افکار عمومی جامعه را به شدت تحت تاثیر
قرار داده است .
این حجم از اخبار منفی و ناگوار، خشونت عریان و نفرت
پراکنی، روح و روان ملی مردم ایران را آزرده کرده است.
از قوه قضائیه انتظار است که به سرعت اتفاق تاسف بار رخ
داده برای یکی از بانوان محترم که در اختیار نیروی انتظامی بوده است را مورد
رسیدگی قرار داده و ضمن برخورد شدید و قانونی با خاطیان احتمالی، درباره برکناری
آنان از سمت خود تصمیمات لازم را اتخاذ نماید چرا که ظاهرا برای عده ای استعفاء و کناره
گیری از مسئولیتی که لایق آن نیستند سخت و دشوار است.
زیدآبادی: این چه هدایتی است؟
به گزاش جماران، احمد زیدآبادی نوشت: مرگ مغزی مهسا
امینی، دختر خانمِ جوان سنندجی، پس از بازداشت توسط گشت ارشاد در تهران، ادامۀ
روندِی است که کارشناسان امور اجتماعی بارها نسبت به آن هشدار دادهاند.
پلیس تهران گفته است که خانم امینی به قصد «هدایت» دستگیر
شده، اما به طور ناگهانی دچار عارضۀ قلبی شده است. اگر این روایت را صد در صد هم
معتبر بدانیم آیا پلیس نمیداند که صِرف دستگیری یک دختر مسافر شهرستانی در حضور خانوادهاش
چه شوک روانی به او وارد میکند؟ دستگیری دختران جوان مردم و انتقال آنها به مقر
گشت ارشاد، چگونه به «هدایت» آنها کمک میکند که پلیس تهران مدعی آن شده است؟
دستور رپیسی به وزیر کشور
ابراهیم رئیسی به وزیر کشور دستور داد علت حادثه پدید
آمده برای خانم مهسا امینی را با فوریت و دقت بررسی و نتیجه را گزارش کنند.
به گزارش شفقنا، وزیر کشور در پی دستور رئیسجمهور خطاب
به معاون امنیتی وزارت کشور اعلام کرد: با توجه به دستور رئیسجمهور، در خصوص
حادثه پدید آمده برای خانم مهسا امینی، علت حادثه را با فوریت و دقت به صورت ویژه بررسی
و نتیجه را به اینجانب گزارش کنید.
دستور دادستان تهران: تشکیل کارگروه ویژه پزشکی قانونی
در پی انتشار خبری در مورد فاجعهی تلخ مهسا امینی، علی
صالحی دادستان تهران ضمن اعلام ورود دادستانی به این پرونده از دستور تشکیل
کارگروه ویژه برای بررسی ابعاد پزشکی پرونده خبر داد.
بر اساس این گزارش، کارگروهی ویژه از پزشکی قانونی تشکیل
شده تا شرایط جسمی مهسا امینی را از نظر پزشکی مورد معاینه و بررسیهای دقیق تخصصی
و کارشناسی قرار دهند.
این کارگروه با دعوت از کادر درمان مهسا امینی و با حضور
کارشناسان و متخصصان مجرب پزشکی قانونی فعالیت خود را آغاز و آخرین وضعیت جسمی وی
را نیز مورد بررسی قرار داده اند.
دادستان تهران تاکید نموده مشخص شود انتقال این خانم به
مرکز پلیس از لحاظ پزشکی، چقدر در وقوع این حادثه موثر بوده است.
همچنین از طرف دادستان تهران بازپرس ویژه و تیم مجربی
برای بررسی ابعاد این پرونده تعیین شده است.
ایران امروز
مهسا امینی پس از دستگیری توسط گشت ارشاد، در اداره اماکن تهران به کما رفت
روز سه شنبه ۲۲ شهریور خبری منتشر شد که دختری به نام مهسا امینی (ژینا امینی) ، ۲۲ساله و اهل شهرستان سقز، همراه خانواده به تهران سفر کرده بود که در ۲۲شهریور توسط گشت ارشاد بازداشت شد و پس از دو ساعت جسم نیمهجانش از ساختمان وزرا به بیمارستان کسری منتقل شد.
درپی انتشار خبر به کما رفتن مهسا امینی در یکی از پاسگاههای انتظامی تهران، مرکز اطلاعرسانی پلیس پایتخت در اطلاعیهای این خبر را تائید کرده اما از ارایه جزئیات درباره حادثه خودد اری کرده است.
روز گذشته در شبکههای اجتماعی خبری منتشر شد که دختری به نام مهسا امینی (ژینا امینی) ، ۲۲ساله و اهل شهرستان سقز، همراه خانواده به تهران سفر کرده بود که در ۲۲شهریور توسط گشت ارشاد بازداشت شد و پس از دو ساعت جسم نیمهجانش از ساختمان وزرا به بیمارستان کسری منتقل شد.
پلیس تهران در این اطلاعیه بدون اینکه نامی از خانم امینی ببرد و بگوید به چه اتهامی او را بازداشت کرده، گفته «خانمی برای توجیه و آموزش به یکی از بخشهای پلیس تهران بزرگ هدایت شده بود که ناگهان در جمع سایر افراد هدایت شده به طور ناگهانی دچارعارضه قلبی شد».
در این اطلاعیه گفته شده «بلافاصله این خانم با همکاری پلیس و اورژانس به بیمارستان منتقل شده و تحت درمان و مداوا قرار دارد».
مرکز اطلاعرسانی پلیس تهران بزرگ ادعای مطرح شده درباره ضرب و جرح مهسا امینی و انتقال او به بیمارستان کسری تهران را رد کرده و آن را « ادعاهای رسانههای معاند درباره این حادثه»، خوانده و گفته «مستندات مربوطه در این خصوص در اختیار پلیس بوده و اخبار تکمیلی در این خصوص متعاقبا اعلام خواهد شد».
به گزارش «آفتاب نیوز» صبح روز چهارشنبه ۲۳ شهریور، خبری در فضای مجازی منتشر شد مبنی بر اینکه سهشنبه شب دختر جوانی پس از درگیری با گشت ارشاد «به خاطر شدت جراحات وارده و آسیب شدید مغزی» در بیمارستان «کسری» تهران تحت درمان قرار دارد.
سجاد خداکرمی روزنامهگار در گفتوگو با بیبیسی فارسی گفته مهسا امینی در استگاه مترو «حقانی» بازداشت میشود و به اداره اماکن تهران به «وزرا» منتقل شده و پس از دو ساعت او را با آمبولانس به بیمارستان تهران انتقال میدهند.
سجاد خداکرمی از قول شاهدان عینی که در خودروی گشت ارشاد همراه مهسا امینی بودهاند، گفته خانم امینی در ماشین مورد ضرب و جرح قرار گرفت و وقتی به بازداشتگاه میرسد حال عمومی او خوب نبوده و در بازداشتگاه اداره اماکن نیز وقتی برای ورود به داخل ساختمان مقاومت میکند دوباره مورد ضرب و جرح قرار میگیرد.
آقای خدا کرمی گفته کسانی که در اداره اماکن بودند گفتند با دیدن شرایط مهسا امینی، درخواست کمک میکنند اما ماموران پلیس از هرگونه اقدامی خودداری میکنند و آن را تمارض فرد بازداشتی تلقی میکنند.
این روزنامهنگار از قول برادر مهسا امینی گفته پلیس به خانم امینی گفته بود که او را برای «کلاس توجیهی» به پلیس «امنیت اخلاقی» درخیابان «وزرا» میبرند و پس از یک ساعت آزاد خواهند کرد.
کیارش امینی به این روزنامهنگار گفته خانوادهاش تحت فشار نیروهای امنیتی هستند و روز گذشته به سختی توانستند خواهرشان را ملاقات کنند.
سجاد خداکرمی از قول برادر مهسا گفته خواهرش در کما به سر میبرد و آثار کبودی روی پاها و صورت او مشاهده میشود و جو بیمارستان «کسری» با حضور نیروهای انتظامی امنیتی شده است.
سایت خبری «صبح ما» نیز در گزارشی گفته مهسا امینی در حال حاضر در کما به سر میبرد و به تشخیص پزشکان دچار سکته قلبی و مغزی شده است.
بی بی سی
گشت ارشاد نه، گشت کشتار، گشت جنایت
روایت دایی مهسا امینی از وضعیت او؛ میخواهند صورت مساله را پاک کنند
فراز: عصر روز سهشنبه، ماموران گشت ارشاد «مهسا امینی» را در بزرگراه شهید حقانی تهران دستگیر میکنند. ماموران به برادرش «کیارش» که در محل حاضر بوده گفتند که مهسا را برای یک ساعت کلاس توجیهی و آموزشی به پلیس امنیت اخلاقی در خیابان وزرا میبرند. دو ساعت بعد، کیارش از پشت درهای بسته پلیس امنیت اخلاقی متوجه میشود که خواهرش به کما رفته و با ماشین آمبولانس از ساختمان وزرا خارج شده است.
پزشکان بیمارستان کسری، تشخیص سکته قلبی و مغزی دادهاند. تا ساعت ۲۰:۳۰ روز سهشنبه، قلب مهسا همچنان میتپید اما مغزش دیگر هشیار نبود. پزشکان خانواده دکتر اهل سقز را جواب کردهاند. جو بیمارستان امنیتی است و خانواده امینی پشت در اتاق مراقبتهای ویژه دستبه دعا ننشستهاند.
صبح پنجشنبه برای اطلاع از حال مهسا امینی با بیمارستان کسری تماس گرفتم. اپراتور پذیرش بیمارستان گفت که نام بیمار در سیستم ثبت نشده و بیماری به این نام در بیمارستان کسری بستری نیست. تلفن را قطع کرد.
در بیمارستان کسری چه گذشته؟
به بیمارستان کسری رفتم. از حراست بیمارستان، نشانی بخش مراقبتهای ویژه را گرفتم. آسانسور و پلهها را نشان داد. داشتم میرفتم که بلافاصله پرسید «کدام مریض؟» گفتم امینی. پرسید «نام مریض امینی است؟» رو به همکارش کرد و گفت: «برای اون دختره است».
همکارش نزدیک آمد و گفت که خانم امینی ممنوعالملاقات است. خواستم که برادر یا پدر یا مادرش را ببینم. گویا اجازه نداشتند. کمی ایستادم. مردی با موهای آشفته و چشمهای بیخواب پایین آمد. نزدیکش شدم. دایی مهسا بود.
از حال خواهرزادهاش گفت: «مغزش که از کار افتاده بود. قلبش هم حالا دیگر نیمهفعال شده و کلیههایش هم دیگر کار نمیکنند. دکترها گفتند فقط دعا کنید.»
از جزییات ماجرا که پرسیدم پسرداییاش گفت ما به شما اعتماد داریم. دایی مهسا حرفش را قطع کرد و گفت: «من به شما اعتماد نداشتم هم همه حرفها را میزدم. ترسی از کسی نداریم. اینجا ما طلبکاریم.»
فرماندهی انتظامی تهران در نخستین واکنش به این اتفاق گفته مهسا امینی به طورناگهانی دچار عارضه قلبی شده و بلافاصله به بیمارستان انتقال یافته است. این سخنان اما با اظهارات «کیارش امینی»، برادر مهسا در تضاد است.
کیارش گفته: «پشت در ساختمان پلیس امنیت اخلاقی ایستاده بودم. ناگهان صدای جیغ و داد بلند شد. همه در ساختمان را میکوبیدیم. از در بالا رفتیم. اما در را باز نکردند. پنج دقیقه بعد یک آمبولانس از ساختمان خارج شد. هر دختری که بیرون میآمد میگفت که یک نفر را کشتند. عکس مهسا را به دخترها نشان میدادم. از میان آنها یک نفر گفت که مهسا در بغل خودش این مساله برایش پیش آمد».
ناهار و شام میدهند؛ نگران نباشید!
دایی مهسا، آنچه را دیروز در بیمارستان گذشته بود برایم شرح داد: «دیروز فرمانده پلیس به همراه چند همکارش آمدند دیدار ما. هر چه پرسیدیم چه شده؟ قول دادند که تصاویر دوربینهای مداربسته را به زودی به ما نشان میدهند. من بهشان گفتم که هرکاری هم بکنند بیفایده است. میخواهند صورت مساله را پاک کنند.»
پرسیدم برای چه آمده بودند؟ گفت: «آمدند گفتند نگران نباشید؛ سپردهایم ناهار و شام به شما بدهند. معلوم نیست چه کسی این بلا را سر مهسا آورده؛ بهش گفتم این مشکل حل شدنی نیست. امروز نوبت دختر ما بود، فردا نوبت دختری دیگر است. فقط صورت مساله را پاک میکنید.»
همینها را میگفت که چند زن و یک پسر پایین آمدند. به کردی حرف میزدند. توی چشمهاشان سرخِ اشک بود و زیر چشمها کبودِ بیخوابی و اضطراب. انگار هنوز باور نکردهاند. مهسا قرار بود به خانه برگردد. حالا توی بیمارستان به زور دستگاه نفس میکشد. تا لحظه تنظیم این گزارش، جزییات بیشتری از حادثه ساختمان وزرا منتشر نشده است.
«کیفیت تصویر مهسا را با نرمافزار ارتقاء دادم.
دلیل این کبودی و خونآلودگی گوش او چیست؟
کاش دانش پزشکی داشتم یا دست کم یک متخصص توضیح میداد
که آیا «عارضه قلبی ناگهانی!» میتواند چنین
عوارضی داشته باشد؟»
(توئیت فرزاد فتاحی)
خونریزی از گوش و
خونمردگی زیر چشم، علائم شایع «شکستگی قاعده جمجمه» است که به دلیل ضربه به سر رخ
میدهد. در جوانان، شایعترین علت شکستگی قاعده
جمجمه بعد از تصادفات، برخورد سر با جسم یا سطح سخت است که قابل تشخیص در پزشکی
قانونی است. در سکته مغزی، اتوراژی(خونریزی از گوش) دیده نمیشود.
(توئیت مهدیار سعیدیان)
***
اطلاعیه پلیس درباره مهسا امینی قابلقبول نیست
علی مجتهدزاده
روز گذشته برخی از کاربران فضای مجازی مطالبی پیرامون ماجرای دختر ۲۲ سالهای به نام مهسا امینی منتشر کردهاند که مدعی شدهاند توسط گشت ارشاد بازداشت و پس از ۲ ساعت از وزرا و با وصعیت نامناسب به بیمارستان منتقل شده است. خانواده مهسا میگویند: او دچار سکته شده است.
اما مرکز اطلاع رسانی پلیس تهران در اطلاعیهای و در توضیح این اتفاق نوشت: خانمی برای توجیه و آموزش به یکی از بخشهای پلیس تهران بزرگ هدایت شده بود که ناگهان در جمع سایر افراد هدایت شده به طور ناگهانی دچارعارضه قلبی شد. بلافاصله این خانم با همکاری پلیس و اورژانس به بیمارستان منتقل شده و تحت درمان و مداوا قرار دارد. ضمن رد برخی اخبار و ادعاهای رسانههای معاند درباره این حادثه، مستندات مربوطه در این خصوص در اختیار پلیس بود و اخبار تکمیلی در این خصوص متعاقبا اعلام خواهد شد.
در رابطه با اطلاعیه پلیس ذکر چند نکته ضروری است؛
۱. اینکه مساله آموزش به این شکل که مردم را از وسط خیابان به زور به برخی مراکز ببرند در کجای وظایف قانونی پلیس آمده است؟
۲. پلیس باید بتواند این ادعا که خانم امینی بدون دخالت ماموران و بهطور ناگهانی دچار عارضه قلبی شده را در محکمه و با اتکا به مدارک قانونی اثبات کند. کشف حقیقت در این مورد بر عهده دادگاه است نه مرکز اطلاعرسانی پلیس.
۳. در این مورد ملاک اصلی تعیین تکلیف قضیه گزارش پزشکی قانونی است، البته به شرط آنکه مستقل، بدون اعمال نفوذ و شفاف تهیه شود.
۴. درنهایت وقتی فردی به هر دلیلی در اختیار ضابط قرار میگیرد، در هر شرایطی مسئولیت تامین و حفظ امنیت جانی و سلامت او با ضابط است. به این معنا که وقتی فرد در اختیار ضابط قرار دارد، اگر دست به خودکشی هم بزند مسئولیت آن خودکشی متوجه ضابط خواهد بود.
بدین ترتیب به نظر نمیرسد اطلاعیه پلیس تهران در این مورد چندان موجه و قابل قبول باشد.
ایران امروز