روحانی و خامنه ای
شکاف جمهوریت و خلافت، با تشکیل ج.ا. از حوزه نظر به پهنه جامعه آمد و اکنون بیش از ٣۵ سال است که بر سرنوشت کشور ما سایه افکنده و نیرو های اجتماعی از جمله، با آرایش حول آن، منافع خود را پی می گیرند. بازرگان و بنی صدر اولین قربانیان این شکاف بودند. در زمان ریاست جمهوری خامنه ای، بخشی از این شکاف به رابطه رییس جمهور با نخست وزیر منتقل شد و خمینی به عنوان خلیفه وقت، توانست خود را تا حدودی از عوارض عملکرد اجتماعی این تضاد، به عنوان یک طرف درگیری، دور نگه دارد. در آغاز دوران خلافت خامنه ای و ریاست جمهوری رفسنجانی، تعادل جدیدی به وجود آمد که در آن دستگاه خلافت نو پا، به تعامل با رییس جمهور مقتدر وقت که در برکشیدن خامنه ای به مقام رهبری نقش جدی بازی کرده بود، نیاز داشت. خلیفه جدید به تدریج بساط حکمرانی اش را پهن کرد و در اواخر دوران ریاست جمهوری خاتمی، به حاکمی مقتدر، با همه لوازم حکمرانی بدل شد. خامنه ای در راستای تکمیل لوازم حکمرانی خود، با هدف از محتوا تهی کردن دستگاه جمهوریت، احمدی نژاد را به ریاست این دستگاه برکشید. این تمهید، گر چه نهاد جمهوریت را از نفس انداخت، اما با حذف بخش بزرگی از نهادها و مکانیسم های تصمیم سازی و تصمیم گیری، نظام و خامنه ای را در بحرانی عمیق فرو برد. سال ٨٨ یک نقطه عطف در حیات سیاسی کشور و زندگی سیاسی شخص خامنه ای است. رهبر نظام گرچه توانست تعرض هماورد دیرینه اش را مهار کند و او را به زندان و حصر گرفتار کند، اما دچار چنان شکست اخلاقی و سیاسی شد، که کمرش زیر بار آن خم شده است. افشای هر رسوایی تازه دولت عزیز کرده احمدی نژاد، میخ تازه ایست بر تابوت حیثیت و اقتدار خامنه ای.
تحت فشار تحریم های فلج کننده از خارج و جنبش سبز و نارضایی روز افزون مردم و بویژه بدنه اجتماعی حکومت در داخل، خامنه ای تصمیم گرفت که با جمع کردن پرونده اتمی، در مقابل غرب عقب نشینی کند. چراغ دادن ها و مذاکرات دوران احمدی نژاد، در غرب چندان جدی گرفته نشد. خامنه ای در حضیض ضعف و درماندگی، انتخابات ۹۴ را برگزار کرد. برای او، روحانی، نه بخشی از مشکل، که جزیی از راه حل بود و هم از اینرو، شورای نگهبان را از حذف روحانی بر حذر داشت. خامنه ای، در روی آوردن به روحانی، علاوه بر سوابق، توانایی ها و امکاناتش در حل و فصل پرونده اتمی، گوشه چشمی به جامعه و بدست آوردن شانسی برای جبران شکست اخلاقی- سیاسی از جنبش سبز و مهندس موسوی هم داشت. خامنه ای، نه از موضع قدرت، بلکه از موضع ضعف، به سراغ روحانی رفت و این نکته در مناسبات ایندو از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از جمله نتایج این واقعیت، یکی این است که خامنه ای باید از تلاش برای تبدیل نهاد جمهوریت به تدارکاتچی بیت، به طور موقت هم که شده، دست بردارد.
از بیت خبرهای کمی به بیرون درز می کند، اما بر اساس برخی شواهد می توان حدس زد که رهبر ج.ا. ، اسیر دست سرطان، شکست خورده از حریف دیرینه، گرفتار دسیسه های هر روزه سرداران و ویژه خواران، زیر ویرانه کاخ رویایی اتم سالاری و خبرهایی که هر روزه از عملکرد دولت محبوبش، رسانه ای می شود، حال و روز خوشی نداشته باشد و کنترل بیت هم برایش به آسانی میسر نباشد.
تحرکات رفسنجانی و دیدارهایش با علمای قم و مشهد، گوشه -کنایه هایی که آشکارا بیت را هدف می گیرند و برخوردهای گاه بسیار تند روحانی و هوادارن دولت با خامنه ای و عوامل بیت، همگی حکایت از آن دارند که خامنه ای اقتدار سابقش را ندارد و زمان برای تعرض بیشتر رفسنجانی- روحانی و باز تقسیم قدرت مناسب شده است.
حملات تند نزدیکترین حواریون بیت، نظیر شیخ صادق لاریجانی، عزیز جعفری و حسین شریعتمداری به روحانی و دولت، با هر انگیزه ای که باشد، کار را بر خامنه ای باز هم دشوارتر خواهد کرد. خامنه ای که از سر فرصت طلبی و بزدلی حاضر نشد، مسولیت مذاکرات را بپذیرد و از توافق بدون لکنت زبان دفاع کند، حالا ناچار است تماشاگر میوه چینی رفسنجانی-روحانی باشد و توافقی که می توانست در جهت بهبود موقعیت خامنه ای عمل کند، اکنون به اهرم نیرومند رقیب بدل شده است.
اقشار شهرنشین، روشنفکران، اهالی صنعت و طبقه متوسط شهری که با دقت، هشیاری و امید حوادث کشور و تحولات در بالا را پیگیری می کنند، کماکان نگاه مثبتی نسبت به روحانی دارند و از طرق مختلف می کوشند تا دست دولت را در مقابل بیت تقویت کنند.
حواریون بیت، سران سپاه و رانت خواران ریز و درشت می گوشند تا خامنه ای را از حالت تردید و تزلزل در بیاورند و اقتدارش را احیا کرده، با مشت آهنین و حفظ اقتدار شورای نگهبان، به استقبال انتخابات اسفند ماه بروند.
در حالی که دوران ماه عسل خامنه ای با روحانی پس از توافق، رو به پایان گذاشته و استراتژی “جلب حمایت آقا از اصلاحات” به سد حواریون برخورد کرده، روحانی نیز در مقابل انتخاب دشواری قرار گرفته است. شرایط بحرانی کشور، فرصت چندانی در اختیار طرفین دعوا، برای دفع الوقت قرار نمی دهد و یکی باید عقب نشینی کند. در اسفند ماه و تا اسفند ماه، هوا ی کشور هر چقدر سرد باشد، هوای بازار سیاست بسیار داغ خواهد بود.