ویروس کرونا
نمی دانم آیا خواننده این سطور فیلم “جنگ دو جهان” را دیده و یا به خاطر دارد. این فیلم حدودا پنجاه سال پیش درست شده و با تخیلات آن دوره آلوده است. در این فیلم موجوداتی از کره مریخ به کره زمین می آیند (و البته در نهایت شکست می خورند). شباهتهای برخورد با موجوداتی که از کره مریخ آمدهاند و سردرگمی رهبران جهان با فاجعه ویروس کرونا فراواناند.
به راستی چه می شود اگر موجوداتی از منظومه های شمسی دیگر به کره زمین هجوم بیاورند. به نظر می آید که تجربه (هر چند دردناک) کنونی ما نزدیکترین تجربه به آن سئوال تخیلیست. چیزی به بشریت حمله کردهاست که نمیشناسیم و از چند و چونش اطلاع زیادی نداریم ولی هر روزه چند هزار انسان را به هلاکت میرساند.
دهها و صدها مقاله در این مورد نوشته شده است و تقریبا همگی بر این عقیدهاند که به دنیای جدیدی وارد میشویم.
آنچه همهی ما را به هراس انداخته – در قدم اول – ناآشنائی ما با این ویروس است. نادانسته در مورد کرونا فراواناند و همین ندانستن باعث هراس ما میشود. شاید چند ماه دیگر طول بکشد که اطلاعات اولیهمان در این مورد بهدست بیایند و داروهای مفید برای درمان اولیه فراهم شوند. هنوز هم این ویروس به کشتارش ادامه خواهد داد ولی از گروه «ناشناخته» بیرون میآید و به دسته ویروسهای خطرناک (مثلا آنفلوآنرا) خواهد پیوست. در آن زمان قرنطینهی کنونی برداشته میشود و همهی ما عادت می کنیم با حضور این ویروس جدید سر کنیم. قرنطینهی کنونی برای به تعویق انداختن یورش این ویروس است. فرصتی میخواهیم که اطلاعات اولیه را بهدست بیاوریم.
همانطور که در فوق اشاره شد، دیر یا زود دواهای جدید علیه این ویروس کشف میشوند. امیدوارم که در ردهی چند هزار نفر تلفات باشد، ولی شاید چند ملیون از ما را به هلاکت برساند. در هر صورت بروز این واقعه تمام مبانی تفکر ما را – در اقتصاد، بهداشت، فرهنگ، جامعهشناسی و سیاست منجمله سیاست بینالمللی – تغییر میدهد. پارادیمهای جدیدی بروز خواهند کرد که به احتمال زیاد میشود گفت پایان تاریخ گذشته – آنچنان که شاهد بودیم و می فهمیدیم – به وقوع پیوستهاست.
هنوز زود است که از چند و چون این پارادیمها صحبت کنیم.
البته میتوانیم از قوه تخیل خودمان استفاده کنیم و انواع و اقسام فرضیات را به میان آوریم ولی فراموش نکنیم که آنها «فرضیات و تخیلات» هستند. برای من، آنچه که دقیق و واقعیست (دقیقتر و واقعی تر) است در سه زمینه جمع شدهاند:
به هم پیوستگی بشریت – کرونا به همهی مان هشدار داد که در تحلیل نهائی همهمان ار یک جنس هستیم. به آن شعر شیخ سعدی می رسیم که گفت” بنی آدم اعضای یکدیگرند…”
کاملا آگاهم که اکثر نویسندگان و ناظران ( تا آنجا که من خواندهام) نکتهی مخالف نظرم را عنوان می کنند.
درست است که واکنش اولیهی بسیاری کشورها این بوده که دروازهها را ببندند و در اکثر کشورها احساسات ناسیونالیستی تقویت شوند، ولی فکر میکنم این واکنش منفی زیاد طول نمیکشد و همبستگی ما به مثابه همنوعان غلبه میکند.
برتری «سوسیالیسم» – رهبران بسیاری کشورها – منجمله امریکا – مجبور شدهاند در زمینههائی که خدمات مینامیم(مثلا بهداشت، حمل و نقل و بعضی زمینههای وابسته) کنترل دستگاههای مربوطه را ملی کنند. به عبارت دیگر، در این زمینهها، قبول کردهاند که در تحلیل نهائی، خدماتی که مستقیما به زندگی روزمره بشر مربوطاند، باید از اختیار سرمایهی خصوصی بیرون بیایند.
خرافات – در ایران و بعضی کشورهای مسلماننشین به معجزههای امامزادهها بر میخوریم. شبیه همین نوع خرافات در ادیان دیگر هم وجود دارند. یکی از مشکلاتی که پس از بروز کرونا در ایران شاهد بودیم (و شاید هم در آینده هم باشیم) دل بستن به معجزه امامزاده بود. مردم فراوانی به امامزاده ها پناه بردند. شبیه همین برخورد در ادیان دیگر هم وجود دارند. به عنوان مثال یک کلیسا در امریکا که ظرفیت معمولیاش هزار نفر بود در این ایام – تا قبل از تعطیل کردن اجباری کلیسا- به جمعیت هزار و هشتصد نفر رسیدهبود.
بسیاری مردم معمولی باور داشتند که امامزادهها شفا میدهند و برای رهبران جمهوری اسلامی هم دشوار بود که به ناوارد بودن این باور اعتراف کنند ولی خوشبختانه – بالاجبار – چنین کردند و امامزاده ها و مساجد هم تعطیل شدند.
منطقا می باید به توضیح بیشتر این واقعه بپردازیم. به همین روال باید دست آن سران جمهوری اسلامی را که برای شفا به دکترهای غربی پناه میبرند ولی مدعی هستند که به معجزات هم اعتقاد دارند، رو کنیم.
مجید سیادت
۳۰ مارس ۲۰۲۰