چرایی تفاوت تلفات ویروس کرونا در جهان
توضیح:
چرا در کشوری مانند بلژیک بیش از ۸۷۰۰ نفر از بیماری کرونا جان باختند و در همسایگی آن در کشور دانمارک فقط ۵۳۳ نفر؟ چرا شهر نیویورک با جمعیت ۸.۴ میلیون نفر، ۱۸۵ هزار نفر به کرونا متبلا شدند و حدود ۲۴ هزار نفر فوت کردهاند. در حالیکه در هنگکنگ در مجاورت چین، مرکز اصلی اشاعه بیماری، با جمعیت تقریبا مشابه، ۷.۴ میلیون نفر با همان ویژگیهایِ بزرگ شهر (متروپولیتن)، تنها ۱۰۴۵ نفر به کرونا متبلا شدند و فقط ۴ نفر فوت کردند؟ چرا تعداد تلفات در ایالت نیویورک ده برابر تلفات در ایالت کالیفرنیا بوده است؟ در حالی که دو ایالت از یک کشور و یک سیستماند.
نگاههای ایدئولوژیک و نقد پوپولیستی سرمایهداری که بخواهد تعداد مرگومیر را به نئولیبرالیسم و کودتای ۴۷ سال پیش پینوشه در شیلی پیوند بزند از توضیح تفاوت فاحش تلفات میان دو ایالت نیویورک و کالیفرنیا، یا تلفات حدود یک درصدی کره جنوبی نسبت به تلفات نیویورک بازمیماند. این تفاوتها، و همچنین تلفات پائین کرونا در قاره آفریقا پیچیدهتر از آن است که بتوان به ایسمی پیوند زد. مگر تلفات ۳۰ تا ۵۰ میلیونی آنفولانزای اسپانیایی در سال ۱۹۱۸ به نئولیبرالیسم مربوط بود؟
در قاره آفریقا ارقام تلفات بطور چشمگیری پائین بوده است و بزرگترین رقم مربوط به کشور آفریقای جنوبی با جمعییت ۶۰ میلیونی، درآمد سرانه (PPP قدرت خرید) ۱۳,۹۶۵ دلار، شاخص توسعه انسانی ۷۰۵.، و ضریب جینی (فاصله فقر و ثروت) بسیار بالای ۶۳. ، و امید به زندگی ۸۲ سال، تنها ۱۸۶ نفر بوده است. نیجریه با جمعیت ۲۰۴ میلیونی، درآمدسرانه ۶,۱۷۲ دلار، ضریب جینی ۴۳.، شاخص توسعه انسانی ۵۳۴. (پائین)، تنها ۱۴۲ نفر فوت کردهاند. (تمام درآمدهای سرانه با تبدیل به قدرت خرید -PPP- محاسبه شده است).
برای یافتن دلایل این دوگانگیها برآن شدم تا به منظور یافتن دلایل و الگوی مشترک (pattern) میان کشورها با تلفات بالا و پائین به یک مطالعه مقایسهای دست بزنم. بدین منظور برخی ویژگیهای ۱۸۹ کشور را بررسی و ادامه بررسی را روی ۵۰ کشور متمرکز کردم.
روش مطالعه
این یک مطالعه آزمایشی برپایه دادههای واقعی است. برای انجام مطالعه دقیق بیشک باید تیم بزرگی از پژوهشگران حرفهای با دسترسی به آمار و ارقام دقیقتر کار کنند و تمام ویژگیهای کشورهایی که قربانی ویروس کرونا شدهاند را در مطالعه خود بگنجانند. در این مطالعه فرض نگارنده این بوده که به جز چند استثنا رقمهای اعلام شده از جانب نهادهای رسمی و دولتی در کشورهای مختلف یا کاملاً بر واقعیت منطبق است و یا بسیار نزدیک به واقعیت است. چند کشور مانند چین، روسیه و جمهوری اسلامی به دلایل سیاسی از انتشار آمار واقعی خودداری کردهاند و آمار برخی از کشورهای عقب ماندهتر و کشورهایی که درگیر جنگ داخلی هستند مانند افغانستان، سوریه و یمن ممکن است دقیق نباشد. این موارد از جمله ملاحظاتی است که باید در نتیجهگیری این مطالعه مورد توجه قرار بگیرد. در این مطالعه تطبیقی چند شاخص اقتصادی و دمگرافیک بهکار گرفته شده است. از جمله تعداد کسانی که به بیماری دچار شده و یا فوت کردهاند. جمعیت کشور، درآمد سرانه، پیشرفت و عقبماندگی، ثروت و رفاه عمومی کشور، ضریب جینی (فاصله فقر و ثروت)، شاخص توسعه انسانی (مجموعۀ درآمدسرانه، میزان آموزش و امید به زندگی). در یک مطالعه گسترده و حرفهای باید دادههای دیگری نیز که کشورها را از هم منفک و متفاوت میکند در نظر گرفته شود.
پرسشهای بیشتر
چرا در افغانستان، جامعهای عقبمانده و ویرانشده از جنگ چهل ساله تنها ۱۰۶ نفر، و در پاکستان فقرزده با ۲۱۲ میلیون جمعیت تنها ۵۱۴ نفر قربانی کرونا شدند؟ در حالی که چهار کشور پیشرفته اسپانیا، ایتالیا، انگلستان و فرانسه، با مجموع جمعیتی نزدیک به جمعیت پاکستان بیش از ۱۱۰ هزار نفرجان باختهاند؟
چرا دو کشور کوبا و هایتی با جمعیتی برابر، هر دو کمی بیش از ۱۱ میلیون نفر، اولی ۱۷۴۰ مبتلا و ۷۳ فوتی، و دومی با ۱۲۹ مبتلا و ۱۲ فوتی داشته است. دلیل پائین بودن میزان ابتلا به کرونا و مرگ و میر در این دو کشور با دو سیستم سیاسی و شاخصهای اقتصادی متفاوت چیست؟ جمهوری دومینیکن، همسایه و هم مرزهایتی با جمعییت ۱۰.۵ میلیونی، درآمد سرانه ۲۰,۶۲۵ دلار، ضریب جینی ۴۳.۷، شاخص توسعه انسانی ۰.۷۴۵، ۳۷۳ نفر فوتی داشته است.
چرا بلژیک با میزان جمعیت مشابه هایتی ۱۱.۵ میلیون، اما با در آمد سرانه ۵۰,۹۰۴ دلار یعنی ۲۵ برابر درآمد سرانه هایتی با ضریب جینی ۲۳.۶ (فاصله فقر و ثروت یکی از پائینترینها در جهان)، و امید به زندگی ۸۲ سال، (یکی از بالاترینها درجهان)، درمقایسه با کشور فقر زده هایتی، درآمد سرانه ۱,۹۱۶ دلار ضریب جینی ۶۰.۸، (یکی از بالاترین در جهان)، و با امید زندگی ۶۳ سال، تعداد ۸,۶۵۶ نفر فوتی داشته است؟ آنهم در منطقهای که کشورهای مجاورش کمتر از یک بیستم بلژیک تلفات داشتهاند. هم زمان، کشور ثروتمند سنگاپور با جمعیت نزدیک به ۶ میلیون و درآمد سرانه ۱۰۵,۶۸۹ دلار، ضریب جینی ۴۵.۶، یعنی فاصله طبقاتی دو برابر بلژیک، فقط ۲۰ نفر تلفات داشته است.
چرا کشور آمریکا با درآمد سرانه ۶۷,۴۲۶ دلار، به تنهایی بیش از یک میلیون و سیصد و پنجاه هزار مبتلا و ۸۱ هزار نفر فوتی؛ و کشور شیلی با جمعیت ۲۰ میلیونی، با درآمد سرانه ۲۷,۱۵۰ تنها ۲۷۵ نفر، و کره جنوبی با ۴۶,۴۵۲ دلار درآمد سرانه، جمعیت ۵۲ میلیونی همانند شیلی، با میزان ۲۵۶ نفر تلفات نمونه بسیار موفق مقابله با بیماری کرونا در جهان بوده است. چگونه است که شیلی الگوی نئولیبرالیسم یکی از پائینترین تلفات را داشته است؟
چرا در جمهوری آذربایجان با جمعیت ۱۰ میلیون فقط ۳۱ نفر قربانی شدهاند؟ در اوکراین با ۴۲ میلیون جمعیت ۳۷۶ نفر؟ در بلاروس با جمعیت ۹ میلیونی ۱۲۶ نفر، در عربستان ۲۳۷، و در کشور یمن گفته میشود ۷ نفر قربانی دادهاند. روسیه با جمعیت ۱۴۵ میلیون ضریب جنینی بالا یعنی ۴۳.۵ مدعی است تعداد رسمی فوت پائین داشتهاند. با توجه به اینکه تعداد متبلایان در روسیه بالای ۲۲۱,۳۴۴ نفر اعلام شده است میتوان حدس زد که تعداد مرگ و میر باید حداقل ۷ درصد میانگین جهانی، یعنی ۱۵۵۰۰ نفر باشد.
مواردی از مدیریتهای بد
واقعیت این است که میزان مرگومیر درصدی از ابتلا به کرونا است. کسی شک ندارد که امکانات بهداشتی در هایتی، افغانستان و پاکستان قابل مقایسه با کشورهای پیشرفته غربی نیست. اما امکانات کره جنوبی و شیلی و هنگکنگ با کشورهای پر تلفات اروپا و آمریکا تقریباً هماندازهاند و از نظر سیستم اقتصادی هم همه سرمایهداریاند. بهطور مثال دلیل پائین بودن تعداد تلفات در هایتی، افغانستان و پاکستان وضعیت بهتر بهداشت و امکانات پزشکی آنها نسبت به اسپانیا و ایتالیا، انگستان، فرانسه و آمریکا که تلفات بالا داشتهاند نیست.
دلیل پائین بودن مبتلایان و فوتشدگان در کشورهای کره جنوبی، شیلی، هنگکنگ و ایالت کالیفرنیا هم اگر ربطی به امکانات پزشکی داشته باشد ناچیز است. امکانات پزشکی از جمله تعداد تخت بیمارستان مربوط به مرحله ثانوی اپیدمی است. در مرحله نخست باید به چرایی تعداد بالا یا پائین مبتلایان به بیماری پاسخ داد. طبیعتاً وقتی تعداد مبتلایان بالا باشد کنترل و معالجه بیماران هم دشوارتر میشود و درصد تلفات تصاعدی بالا میرود. زیرا نخست امکانات باید به تعداد مبتلایان توزیع گردد، دوم، احتمال واگیری از فردی به فرد دیگر افزایش مییابد.
با آغاز کرونا در شهر ووهان در چین دولت رفتوآمد میان این شهر و شهرهای دیگر چین را به طور کامل قطع کرد، اما رفتوآمد از این شهر به کشورهای دیگر ادامه یافت. در نتیجه بیماری اندک اندک به سراسر جهان سرایت کرد. هنوز دقیق روشن نیست چند نفر در چین قربانی شدند. میدانیم که گسترش بیماری کرونا حداقل در فرانسه، کره جنوبی و ایران از اماکن مذهبی شروع شد. تنها در کره جنوبی بود که رهبر کلیسای مسیحی، بعد از شکایت دولت از آنها، پذیرفت از مردم عذرخواهی کند. در ایران اما، رهبر جمهوری اسلامی همچنان به خرافهگوییهای خود ادامه میدهد.
در ایران
از جمله رفتوآمد طلاب چینی به قم و تهران، ادامه پروازهای روزانه هواپیماهای ماهان میان ووهان و شهرهای ایران و از ایران به دیگر کشورهای خاورمیانه حتا زمانی که این ویروس در نقاط مختلف ایران گسترده شده بود، توسل و تمسک برخی به “طب اسلامی” و اماکن مذهبی و توطئه خواندن خبر کرونا توسط خامنهای که گویا برای آنکه مردم بترسند در تظاهرات سالگرد انقلاب و انتخابات شرکت نکنند از جمله عوامل گسترش سریع بیماری در ایران بوده است. خامنهای کرونا را مانند یک سرماخوردگی زودگذر دانست و به مردم توصیه کرد برای رفع آن دعا بخوانند. با جدیشدن داستان و به قرنطینه رفتن خود، خامنهای همچنان به نظریهپردازیهای سخیف ادامه داد و اعلام کرد ویروس را برای ژن ایرانیان ساختهاند؛ و سر آخر همکاری دشمنان با اجنه را به میان کشید. نمایش اختراع “دستگاه کرونایاب” از فاصله صد متری و در ۵ ثانیه ادامه عوامفریبی و جدی نگرفتن خطر گسترش بیماری در ایران بوده است.
دلایل گسترش کرونا در آمریکا
دانالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، علیرغم هشدارهای اولیه، خبر بروز ویروس کرونا را دروغ و حقهی انتخاباتی حزب دمکرات نامید و به جای برنامهریزی فوری خواهان ادامه زندگی به روال عادی شد. زمانی که روشن شد دروغ و توطئه نیست، رؤسای جمهور پیشین آمریکا را متهم کرد که پیشبینی و آمادگی لازم برای مقابله با اپیدمی را نکرده بودند. درحالی که اینگونه نیست. بوش پسر در سال ۲۰۰۳ با آگاهی یافتن در باره آنفلانزای اسپانیا در سال ۱۹۱۸، و احتمال برگشت اپیدمی در صد سال بعد، یعنی ۲۰۱۸، دستور تشکیل کمیته ویژه و بودجه اختصاصی برای ایجاد آمادگی و مقابله با اپیدمی را داد. باراک اوباما نیز با توجه به تجربه اپیدمی آنفولانزای اسپانیایی، سارس و ابولا، بر سرمایهگذاری بیشتر و آمادهسازی بهداشتی تأکید کرد. اما ترامپ توجهی به این هشدارها نکرد، و این سیاست را در مدت سه سالی که در کاخ سفید است پی نگرفت. به دلیل نقشی مخربی که ترامپ در ممانعت از گسترش اپیدمی کرونا داشته آمریکا با مرگ تعداد زیادی از مردم روبرو شده است، روزنامه معتبر بوستون گلوب نوشت “دستهای ترامپ به خون آغشته است”.
در برزیل بولسانارو، رئیس جمهور کشور، همتای ترامپ ویروس کرونا را یک “فانتزی” خواند. تا تاریخ یازده مه۲۰۲۰، ۱۱۶۲۶ نفر جان خود را از دست دادند و ۱۶۹۱۴۳ نفر نیز مبتلا گزارش شده است.
کشورهای توریستی مانند اسپانیا، ایتالیا، انگلستان و فرانسه به موقع خطر را جدی نگرفتند و شهرها را به موقع قرنطینه نکردند. بنابراین شیوع بیماری از کنترل خارج شد. بوریس جانسون، نخست وزیر انگلستان به دلیل این که خطر را جدی نگرفت، خود نیز به کرونا مبتلا شد و تا آستانه مرگ پیش رفت.
در حالی که هند با جمعییت ۱.۳ میلیاردی، با درآمد سرانهی تقریبی یک دهم آمریکا، کمتر از ۶۳ هزار مبتلا فقط ۲۱۰۹ نفر فوتی داشته است. آنوپ مالانی، آرپیت گوپتا و روبن ابراهیم در مقالهای زیر عنوان “چرا میزان مرگ و میرناشی از کووید-۱۹ پائین است” به چهار عامل اشاره میکنند. (۱) اپیدمی دیر به کشور هند وارد شد. (۲) دولت هند مدت ۲۱ روز قرطینه و رعایت فاصله فیریکی اعلام کرد. (۳) ممکن است آماری که منتشر شده دقیق نباشد. (۴) ادامه واکسیناسیون سل و مالاریا در هند مردم را دربرابر کرونا مقاوم کرده است.
هندوستان با درسآموزی از تجربه کره جنوبی و چین فرنطینه و استفاده از ماسک را خیلی جدی به اجرا گذاشت.
یافتههای مقدماتی این مطالعه
در عین پچیده بودن دلایل، میتوان عوامل زیر را در ابتلای تعداد بیماران به کرونا و تلفات ناشی ازآن مهم دانست.
(۱) رفت آمدهای میلیونی توریستی در شهرهای پرازدحام و فشرده و پر جمعییت اروپایی و نیویورک، و همچنین تلفات بسیار بالا در بلژیک به دلیل مرکزیت اتحادیه اروپا در شهر بروکسل که همراه با تماسهای انسانی زیاد قابل توجه است.
(۲) مدیریت بسیا نادرست و جدی نگرفتن خطر بیماری اپیدمیک توسط مقامات دولتی این کشورها.
(۳) نبود آمادگی امکانات پزشکی و سرمایهگذاری نکردن به موقع توسط کشورهای بزرگ سرمایهداری برای پیشگیری، مهار و جلوگیری از پخش ویروس.
(۴) ویژگیها فرهنگی مردم، از جمله توسل به خرافات مذهبی توسط برخی مسیحیها، یهودیهای اُرتودکس و افراطی، و برخی مسلمانها. در ایران برای توجیه و مقابله با کرونا، خامنهای خرافیترین نظرات مذهبی را ارائه داد و دولت در برابر خرافهپراکنیها سکوت کرد. درکره جنوبی کلیسای مسیحی با بسیج مردم در کلیسا عامل بزرگترین واگیریهای ویروس کرونا شد. بعد از شکایت دولت از رهبران کلیسا، آنها مجبور شدند از مردم عذرخواهی کنند. در اسرائیل پلیس برای پراکندن تجمع مردان متعصب به زور و گاز اشکآور متوصل شد.
(۵) پنهانکاری برخی دولتها مانند چین و جمهوری اسلامی و روسیه. چین که منشا ویروس کرونا بوده اجازه نداده است که خبرنگاران خارجی و پژوهشگران مستقل دسترسی به اطلاعات پیدا کنند.
(۶) تأخیر در قرنطینهی شهرها و ادامه آزادی رفتوآمد به ویژه درشهرهای توریستی و مذهبی.
(۷) معمای آفریقا هنوز بیپاسخ است. اما احتمالاً “آنتیبادی”، “پادتن” (Antibody) ناشی از اپیدمی واکسیناسیون ابولا (Abola) همراه با تجربهی چگونگی مدیریت و مقابله با بیماری اپیدمیک به مردم آفریقا کمک کرده است که در برابر اپیدمی کرونا مقاوم باشند. رفتوآمدهای توریستی هم درقاره آفریقا کمتر است.
ویروس آبولا دو بار به قاره آفریقا حمله کرد. نخست در سال ۱۹۷۶ که سریع کنترل شد. بار دوم در سال ۲۰۱۳ رخ داد. همراه با گسترش ویروس ابولا در کشورهای کنگو و سودان جنوبی و مبتلاشدن بیش از ۲۸ هزار نفر و تلفات ۱۱۳۱۰ نفر، سازمان بهداشت جهانی آن را به عنوان یک اپیدمی که میتواند جهانگیر شود اعلام نمود و به سرعت اقدام به مقابله از جمله آماده کردن واکسن بیماری نمود. به احتمال زیاد تزریق واکسن Zaire Ebola virus (rVSV-ZEBOV) به شهروندان آفریقا برای مقابله با ابولا، و تولید “پادتن” (Antibody) افراد را در برابرویروس کرونا مقاوم کرده ومصونیت ایجاد کرده است. همانگونه که واکسن سل و مالاریا سبب شد مردم هند از مصونیت نسبی برخوردارشوند. این میتواند یکی از دلایل میزان پائین ابتلا و مرگ و میر در آفریقا باشد. در حالی که تلفات سیاه پوستان در آمریکا به مراتب بیشتر از سفید پوستان بوده است عامل نژاد و فقر را نمیتوان در میزان مرگ و میر پائین در آفریقا دخیل دانست.
شتاب سوئد
در میان پنج کشور اروپایی، دانمارک، لهستان، نروژ، و فنلاند، دولت سوئد در میانه راه مغرور از پائین بودن تلفات بهناگاه احتیاط را رها کرد و رفتوآمد عادی را به شهرها برگرداند. اما در فاصله کوتاهی تعداد تلفات بطور عجیبی اوج گرفت و تعداد قربانیان از تعداد انگشتان دست در نیمه آوریل به ۱۴۰۰ نفردر آخر ماه رسید. به عبارت دیگر، به ازای هر یک میلیون نفر ۱۱۳ نفر (در برابر ۵۳ نفر در دانمارک و ۱۳ نفر در فنلاند) در سوئد جان باختند. از نظر شاخصهای اقتصادی این کشورها تقریبا مشابه هم هستند. تلفات تا کنونی دانمارک ۳۲۱ نفر، نروژ ۱۵۲ و فنلاند ۷۵ نفر بوده است. (منحنی زیر) درآمدسرانه نروژ ۵۲ هزار دلار، ضریب جینی ۲۷، و شاخص توسعه انسانی ۹۳۱.؛ درآمد سرانه دانمارک ۶۴ هزار دلار ، ضریب جینی ۲۷.۵، شاخص توسعه انسانی ۹۳۱.؛ درآمدسرانه فنلاند ۵۰ هزار دلار، ضریب جینی ۲۶.۵، شاخص توسعه انسانی ۹۲۵. است.
در مقایسه با کشورهای اروپایی و آمریکا که تلفات بالا داشتهاند این شاخصها تفاوت زیادی ندارند. در فرانسه درآمد سرانه ۴۸,۶۴۰ دلار، ضریب جینی ۲۸.۵ و شاخص توسعه انسانی ۸۹۱.؛ انگلستان درآمد سرانه ۴۸,۱۶۹ دلار، ضریب جینی، شاخص توسعه انسانی ۹۲۰.؛ اسپانیا درآمدسرانه ۳۹ هزار دلار، ضریب جینی ۳۱۷.، توسعه انسانی ۸۹۳.؛ ایتالیا درآمد سرانه ۴۳,۰۰۷ دلار، ضریب جینی ۳۵.۲، شاخص توسعه انسانی .۸۸۳؛ آمریکا در آمد سرانه ۶۷,۴۲۶ دلار، ضریت جینی ۳۸.، و شاخص توسعه انسانی ۹۲۰.؛ این شاخصها نشانهی رفاه نسبی همگانی در این کشورها شاهد دیگری برای نتیجهگیری این مطالعه در مدیریت خوب و بد در کنترل بیماری است.