گزارش‌های غریب از روسپی‌گری در ایران

سن روسپی گری در ایران کاهش یافته؛ زنان و مردان متأهل به شکل روزافزونی تعهدات اخلاقی و خانوادگی را کنار می گذارند؛ از هر چهار ازدواج يك ازدواج در كشور به طلاق مي‌انجامد؛ و مشكلات خانوادگي و خشونت‌هاي خانگي در ایران افزايش يافته است. اینها تنها بخشی از شواهد فروپاشی یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی (خانواده) و بحرانی بودن وضع خانواده در ایران امروز است.بحران ایران، تنها بحران در مناسبات بین المللی یا بحران اقتصادی و حتی بحران سیاسی و مشارکت سیاسی نیست؛ بحران اجتماعی در سطوح مختلف در کشور خودنمایی می کند که افزایش آسیب های اجتماعی در حوزه خانواده یکی از آنهاست.

کاهش سن روسپی گری و افزایش روسپی گری در زنان متاهل

 چند روز پیش بود که ایسنا به نقل از مدير كل امور آسيب‌ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي كشور نوشت: «متوسط سن زنان تن فروش در كشور با كاهش مواجه بوده است و در سال 89 تا 90 نيز ميانگين سني اين زنان يك سال كاهش يافته است.»

دكتر حبيب الله مسعودي فريد همچنین با اشاره به آمارهاي مراكز بازپروري سازمان بهزيستي به نکته ی تلخ دیگری اشاره کرد: «10 تا 12 درصد زنان خياباني متاهل هستند و اغلب آنان در سنين ابتداي جواني 20 تا 29 سال قرار دارند.»
وي با اشاره به تغییر نگرش‌ها نسبت به پديده روسپي‌گري به موضوع  قابل تأملی اشاره کرده و گفته که عده‌اي نه به دليل فقر مطلق، بلكه براي كسب درآمد بيشتر به سمت اين موضوع سوق مي‌يابند كه «اين امر حاكي از پيچيده‌تر شدن مقوله روسپي‌گري در ايران است.»

مديركل امور آسيب‌ديدگان سازمان بهزيستي كشور همچنين با اشاره به آمارهاي سال 90، از «فقر» به عنوان مهم‌ترين عامل و از «تعارضات خانوادگي» به عنوان دومين عامل موثر در بروز پديده زنان خياباني یاد کرده است.

مشخص نیست با افزایش تورم و گرانی و بیکاری و رکود اقتصادی در ایران، چشم انداز چنین شاخصه ها و آسیب های اجتماعی مترتب بر آن چه خواهد بود.

گزارش اين مقام مسئول در بهزيستي، همچنین می افزاید که تهران و مشهد بيشترين آمار حضور زنان خياباني را دارد.

زنگ خطر؛ گوش شنوایی هست؟

وی از «به صدا در آمدن زنگ خطر برای جامعه» سخن گفته است: «علي‌رغم اينكه زنان خياباني تحت پوشش سازمان بهزيستي جزء دهك‌هاي پايين جامعه هستند، اما مطالعات اجتماعي نشان مي‌دهد روسپياني در جامعه ظهور كردند كه وضعيت اجتماعي بهتري دارند و وزن عامل اقتصادي كاهش يافته و اين حاكي از به صدا درآمدن زنگ خطر براي جامعه است.» آیا گوش شنوایی در حاکمان هست؟

افزایش توقع و نارضایتی از وضع کنونی زندگی ازجمله عواملی است که این گزارش، آن را در فرار دختران از خانه و افزایش آسیب های اجتماعی مترتب بر آن، موثر می داند؛ این مقام مسئول در بهزیستی با بيان اينكه «زمان طلايي» براي شناسايي و ساماندهي دختران پس از فرار از خانه شش ساعت است، گفته: در صورتي كه اين امر بيش از اين به طول بينجامد، فرد در معرض آسيب‌هاي اجتماعي قرار گرفته و امكان دسترسي به وي كاهش مي‌يابد.
مديركل امور آسيب‌ديدگان سازمان بهزيستي كشور در گزارش تامل برانگیزش گفته: «در حال حاضر از هر چهار ازدواج يك ازدواج در كشور به طلاق مي‌انجامد و مشكلات خانوادگي، خشونت‌هاي خانگي، پرخاشگري و كودك‌آزاري در جامعه افزايش يافته است.»

کسی از وضع روسپی ها خبر ندارد

مقام مسئول در سازمان بهزيستي كشور اعترافی تلخ را به زبان می آورد: «از اينكه در حوزه زنان تن‌فروش در سطح اجتماع چه اتفاقاتي در حال رخ دادن است، هيچ اطلاعي در دست نيست.»

وی با تصریح بر این نکته که «پژوهش‌ها در حوزه زنان خياباني، پژوهش‌هايي جست و گريخته است كه اكران خصوصي مي‌شود و جامعه از نتايج آن محروم مي‌ماند» به موضوعی مهم اشاره می کند: «در حال حاضر دانشجويان مقاطع كارشناسي ارشد و دكتري اجازه انجام پژوهش در زمينه بسياري از آسيب‌هاي اجتماعي را ندارند و اين موضوع سبب هدر رفتن ظرفيت فراوان علمي كشور مي‌شود.»

7 مرد خیابانی به ازای هر یک زن خیابانی

«به ازای هر یک زن خیابانی 7 مرد خیابانی وجود دارد.» این ارزیابی ناگوار دیگری است که به تازگی منتشر شده است. دکتر مجید ابهری، جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی در گفت و گو با «تهران امروز» هشدار داده در صورتی که کارشناسان فکری برای این موضوع نکنند، به‌زودی با بحران‌های اجتماعی جدی‌تری روبه‌رو خواهیم شد.

وی تصریح می کند که «76 درصد مردان خیابانی متاهل هستند و هر مرد خیابانی در طول روز به طور میانگین یک صدبار برای زنان نجیبی که هرگز سوار بر ماشین آنها نمی‌شوند،‌ بوق می‌زند.»

او حضور مردان تنوع طلب و غیرهمسو با هنجارهای اجتماعی را یکی از دلایل مهم آسیب های اجتماعی کنونی می داند.

دکتر سعید معدنی، مدیر گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران مرکز هم ابراز عقیده کرده که «هر مرد خیابانی به طور میانگین صد بوق در طول روز برای زنان می‌زند تا بالاخره طعمه خود را پیدا کند.»

کاهش سن ارتباط با جنس مخالف

در کنار این گزارش های تامل برانگیز از وضع خانواده و جامعه ایران امروز، «فرارو» سایت همسو با حکومت نوشت «سن ارتباط با جنس مخالف هر سال کمتر و کمتر می‌شود.»

این گزارش به نقل از دکتر محمود گلزاری افزوده که «در چند سال اخير سن ارتباط با جنس مخالف تا ۱۱ سالگی کاهش پيدا کرده است. به طوری که دوستی دختران و پسران با مسائل عاطفی آغاز می‌شود و سرانجام به روابط جنسی و حتی ارتباط با چند نفر کشيده می‌شود.»

مطابق این تحقيقات ۴۰ درصد از دختران پيش از ورود به دانشگاه با پسری ارتباط داشته‌اند و ۲۰ درصد ديگر قطع ارتباط کرده‌اند؛ بنابراين ۶۰ درصد آنها ارتباط با جنس مخالف را پيش از سن ۱۸ سالگی تجربه کرده‌اند. نیز مشخص شده است که حدود ۴۰ درصد اين افراد در زمانی ارتباط خود را شروع کرده‌اند که سنشان کمتر از ۱۴ سال بوده است؛ يعنی در دوران راهنمايی.

دکتر گلزاری پيش از اين اعلام کرده بود که ۸۰ درصد دختران دبيرستانی در ايران با يک پسر دوست هستند و حتی ممکن است ارتباط جنسی هم داشته باشند. در حالی که خانواده‌ها و مسؤولين مدارس از اين موضوع بی‌اطلاع هستند.

ندای سبز آزادی   ۱۳۹۱/۰۵/۰۱