“روایت استراتژیک ملی”، حلقه مفقود جمهوریخواهان ایران

 سخن آغازین                                                                                    

همگامی چند حزب و سازمان جمهوری خواه، برای جمهوری سکولار دموکرات در ایران، قدم آغازینی برای تشکیل بلوک جمهوری خواهی است.  هر تلاش نظری و عملی همراه با تدوین منشور یا سند سیاسی در این جهت، حتی اگر با تناقضات و کاستی هایی همراه باشد، قابل ارج است. واقعیت این است که با وجود همه  تلاش های نظری و انتشار منشورها و سندهای متفاوت، حلقه مفقود در عرصه جمهوری خواهی، وجود یک روایت استراتژیک ملی است . موضوع این نوشته، چارچوب های کلی این روایت استراتژیک ملی است.

ملزومات روایت استراتژیک ملی

روایت استراتژیک ملی در برگیرنده همه مسائلی است  که  با زندگی ایرانیان گره خورده است و به صورت بالفعل و یا بالقوه بر زندگی نسل حاضر و نسل های آینده تاثیرگذار است.

ایرانیان در یکصد سال اخیر در کنار همه تلاش های اصلاح طلبانه، مبارزات مدنی و مبارزه و سیاست به شیوه خیابانی در درون حکومت های خود کامه، دو انقلاب را نیز تجربه کرده اند، اما علی رغم همه این تلاش ها، هنوز قادر به  ایجاد یک تحول دموکراتیک  در ایران نشده اند.

تحولات ژرف ساختاری در این نیم قرن اخیر، یعنی گسترش طبقه متوسط، افزایش کمی و کیفی دانشجویان به خصوص دختران دانشجو، گسترش شبکه های مجازی، توسعه ارتباطات، شهرنشینی و جهانی شدن، باعث تغییرات عمیقی در جامعه ایران شده است.

دو تغییر مهم در نظام قشربندی های اجتماعی در ایران، رشد طبقه متوسط جدید فرهنگی و افزایش جمعیت تهدستان و حاشیه نشینان شهرهای بزرگ است،  که شمار آن ها تا بیست میلیون نفر تخمین زده می شود.

پیامدهای این تحول ژرف ساختاری، انباشت تعارضات سیاسی گسترده در ایران، در سه عرصه است:  

۱. بحران های پیچیده در اقتصاد، آموزش، بهداشت، محیط زیست، کسب و کار و دیگر عرصه های اجتماعی و فرهنگی و…

۲. وجود شکاف های اجتماعی عمده در ایران یعنی شکاف نسلی، شکاف جنسیتی، شکاف اتنیکی، شکاف مذهبی و…

۳. مخاطرات روابط خارجی منطقه ای، میان منطقه ای و بین المللی.

نتیجه این دگردیسی های ژرف، تحول در نظام رفتاری و ارزشی، تغییرات فرهنگی و سبک زندگی در جامعه کنونی ایران است.

این تغییرات گسترده در زیر پوست جامعه ایران را می توان “انقلاب بی کنش” نام گذاشت که از نظر گرامشی انقلابی است “بدون انقلاب”.

یکی از پیامدهای مهم، تحرک اجتماعی شدید و وسیع در نظام قشربندی های اجتماعی در ایران،  تغییر درک مردم ایران، از

نابرابری و فقر است.

ماهیت و محمل اعتراضات  دی ماه ۹۶ و همچنین بهمن ۹۸، که در آن طبقات محروم و حاشیه نشین با همراهی بخشی از طبقه متوسط نقش اساسی را داشتند، فقر و نابرابری بود.

 اکنون با اطمینان می توان گفت که جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی، نتیجه دگرگونی های شدید اجتماعی در این پنجاه سال اخیر در ایران است.

 داده های آماری این جنبش حاکی از این است که نیروی عمده کنشگران میدانی این جنبش، مردان و زنان جوانی  بوده اند که معروف به نسل “زد” هستند.

یکی از ویژگی های جوانان و نوجوانان معترض، عمل گرائی و عینیت گرائی آنها است، این بدان معنی است که آنها با مشاهده واقعیت های اجتماعی- سیاسی بلاواسطه با  آن رابطه برقرار می کنند، دراینجا ذهنیت های تاریخی و اعتقادی نقشی درمیان آن ها بازی نمی کنند و آن ها علاقه ای به قالب های ذهنی و استدلال های انتزاعی ندارند.

 در دیدگاه عمل گرایانه جوانان علاقه مندی به پیشرفت و ترقی اجتماعی موضوع عمده ای است، در این رابطه است که این نسل به پیشرفت های تکنولوژیک و دستآوردهای حاصل از این پیشرفت در زندگی اجتماعی بسیار حساس است.

خطوط راهبردی روایت استراتژیک ملی

 منظور از روایت استراتژیک ملی در اینجا، طرحی است همه جانبه نگر، که  منطبق با آرمان ها و ارزش های جمهوری خواهان و با شناسایی نقاط قوت و ضعف آنان و درک فرصت ها و تهدید های محیطی، دست یابی به اهداف اصلی آنان را میسر سازد.

موضوع مرکزی روایت استراتژیک ملی، تغییر قدرت سیاسی و تحول دموکراتیک و سوسیال – اکولوژیک است. بینش کلیدی این  تغییر قدرت مبتنی بر مبارزه خشونت پرهیزاست، بر این مبنا روایت استراتژیک ملی بر سه پایه استوار است:

 الف – محتمل ترین و بی خطرترین راه تغییر قدرت در ایران در لحظه کنونی، چشم انداز پراگماتیستی تحمیل تعییرات ساختاری همراه با فشار مدام از پایین و مذاکره در بالا است.

پایه های استدلالی این راهبرد بر این نکته استوار است که اعتراضات و مبارزات خیابانی مردم در ایران، به خودی خود تغییردهنده قدرت سیاسی نیستند، لذا در مرحله کنونی از یک سو تنها با ائتلافی رهبری کننده می توان اعتراضات پراکنده  را به جنبش جمعی سازماندهی شده تبدیل کرد و از سوی دیگر به میانجیانی مصالحه جو در پیرامون رژیم نیاز است، که با اهرم خواست های معترضان و حداکثر فشار از پایین، تندرو ها را مجبور به عقب نشینی و پذیرش فضای سیاسی باز نمایند.

در این فرآیند است که برگزاری انتخابات آزاد، به عنوان مکانیزمی برای تعیین سهم قدرت سیاسی، با شرط وجود فضای سیاسی آزاد ممکن می شود. تضمین سلامت این انتخابات باید با نظارت سازمان ملل متحد باشد.

اولویت بعدی تشکیل دولت موقت با مشروعیت قانونی یعنی از طریق انتخابات آزاد است. این دولت در کنار وظایف عملی و اجرائی عاجلی مانند: تامین امنیت، رساندن خدمات اساسی به مردم، وظیفه تشکیل مجلس موسسان و تدوین قانون اساسی جدید را به عهده دارد. با تشکیل مجلس موسسان و تدوین قانون اساسی جدید، مرحله دموکراتیک سازی آغاز می شود.

ب- تحول دموکراتیک با دولتی مصالحه جو

با تجزیه و تحلیل الگوهای متفاوت دولت در گلوبال جنوب در دوره های متفاوت و بررسی ناکامی ها و موفقیت های این دولت ها می توان گفت که دولت مصالحه جو، دولتی مداخله گر و هدایت گر است.   
نکته مهم  دیگر در این است که اکر در دوره های پیشین عمدتا ابعاد دولت (کوچکی یا بزرگی آن) مورد بحث بوده  است، ولی مسئله مرکزی در دولت مصالحه جو، کیفیت این دولت است.
دولت مصالحه جو بر خوانشی از حکمرانی خوب در سازمان ملل متحد تکیه دارد، که  مبتنی برحکمرانی سیاست ورزانه – دموکراتیک  است، که گذار به دمکراسی یعنی تحول دموکراتیک در آن جای دارد، به عبارت دیگر حکمرانی خوب، یک حکمرانی دموکراتیک است.

دستور کار اصلی دولت مصالحه جو، در دوره آغازین، تلاش همزمان برای حل و فصل منازعات سیاسی در ایران است.
دولت مصالحه جو باید دولتی قانونمند، کثرت گرا و دموکراتیک باشد و با تکیه بر تحول سیسستماتیک منازعه  در صدد حل و فصل منازعات سیاسی داخلی و خارجی برآید و همچنین  با شناسایی حوزه ها و زمینه های منازعه خیز، از ظهور منازعات جدید جلوگیری کند.

صورت بندی دولت مصالحه جو، از نقطه نظر ساختاری در چارچوب دموکراسی حداقلی  و بر عدم تمرکز استوار است و باید بتواند با استفاده از تمرکززدایی دموکراتیک، تنش های اتنیکی را برطرف سازد.

از نقطه نظر گفتمانی این دولت باید با گشودگی هر چه بیشتر فضای سیاسی، افزایش فرصت های تشکل، رقابت، نقد و گفتگو مانع  طرد، تعارض و خشونت در جامعه شود.

از نقطه نظر کارکردی ۸ مولفه اصلی حکمرانی خوب سازمان ملل متحد: مشارکت، حاکمیت قانون، شفافیت، مسئولیت پذیری، اجماع محوری، تساوی حقوق و جامعیت، پاسخگویی، کارآیی و اثر بخشی سرلوحه فعالیت های دولت مصالحه جو باید باشد.

 شرط گذار به  دولت مصالحه جو، ائتلاف نخبگان مصالحه جو است. تجربه جهانی نشانگر این است که این گذار مسیر ساده ای نیست و معمولا ترکیب پیچیده و سیالی از فرآیند ها، پروژه ها و کنش های اجتماعی و سیاسی را به همراه دارد.

ج- تحول سوسیال- اکولوژیک

برنامه ریزی های توسعه در شرایط کنونی در ایران، بدون در نظر گرفتن حد تحمل زیست محیطی و عدم حساسیت به اکو سیستم و ظرفیت زیستی در ایران است و به همین دلیل است که، غالب پروژه های عمرانی، صنعتی و کشاورزی و… به فاجعه ای در رابطه با منابع طبیعی و تنوع زیستی در ایران تبدیل شده است.

 برنامه ریزی های توسعه در جهت تامین منافع ملی ایران، باید بتواند تعادل بین عدالت اجتماعی، رشد اقتصادی و استانداردهای زیست محیطی و پایداری اکولوژیکی را برقرار کند.

هدف  اساسی از تحول سوسیال- اکولوژیک، کاهش فقر و نابرابری، ایجاد فرصت های برابر، عدالت اجتماعی فراگیر و تعادل اکولوژیک می باشد.

تردیدی در این نیست که اهداف هفده گانه توسعه پایدار سازمان ملل مبنای قابل پذیرشی برای  تحول سوسیال – اکولوژیک در ایران هستند.

ahmad.haschemi@gmx.at 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *