بزرگداشت سومین سالگرد حصر رهبران جنبش سبز

خانم ها و آقایان !

ما امروز بخاطر بزرگداشت سومین سالگرد حصر رهبران جنبش سبز میر حسین موسوی ، زهرا رهنورد و مهدی کروبی و اعتراض به ادامه ضد قانونی و ضد انسانی این حصر در این سالن گرد هم آمده ایم. با تشکر از راه امید سبز و اتحاد جمهوری خواهان ایران غرب سوئد که زحمت این گرد هم اثی را کشیده اند، به این مناسبت من سخنم را تنها در سه نکته فشرده می کنم. اهمیت و جایگاه رهبران حنبش سبز در چیست؟ چرا حصر این عزیزان همچنان ادامه دارد؟ و سرانجام چرا پیکاردراین راه آزادی آنها وظیفۀ اخلاقی و سیاسی ماست؟

نخست اینکه رهبران جنبش سبز به دلیل رفتار و مواضع شان نه تنها در هزار و صد روز دشوار حصر و حبس بلکه در جریان یک مبارزه مسالمت آمیز انتخاباتی به یک پیروزی معنوی و اخلاقی تحسین برانگیز بر نیرورهای استبدادی و تاریک اندیش دست یافتند. آنها با هوشمندی و چالش گری از یکسو و آمیزش سادگی با پیچیدگی و نیز شکیبایی و آزادیخواهی از سوی دیگر قادر به تسخیر افکار و قلبهای اکثریت بزرگ ایرانیان شدند.منشور جنبش سبز با گفتمان سازی دموکراتیک، تا ثیر بزرگی بر افکار عمومی و پیگیری مطالبات دموکراتیک مردم نهاد و جنبش دمکراتیک و رفرمیستی مردم ایران را یک گام اساسی به جلو برد. بخشی از اثرات این تحول ذهنی در جامعه و حاکمیت را در پیروزی آقای روحانی تجربه کردیم. ولی این تحول فکری همچنان زنده است و عواقب آنرا در چشم اندار سیاسی کشور خواهیم دید. رهبران جنبش سبز علیرغم تنوع نگاه های سیاسی شان بر این باورند که قانون از طرف مردم بطور عام و از طرف حاکمین کشور به طور خاص باید محترم شمرده شود. این التزام به قانون مناسب ترین و دمکراتیک ترین راه ترمیم، تدقیق و یا تغیر هر قانونی  به شمول قانون اساسی را در بر می گیرد.

سپس در دوران سه ساله حصر آنها هرگز طلب عفو نکردند و بر سر باور و پیمان خویش ایستادند. علیرغم همه فشارها و تهدید ها، هرگز در برابر دیو استبداد زانو نزدند. آنها با شفافیت و پای بندی به اصول انسانی همچون راهنمای رفتار سیاسی شان، بدون چرخش های لحظه ای و واکنش های تصادفی، اخلاق را وارد سیاست کردند، تاسیاست انسانی شود. زندگی شخصیت سیاسی و اصلا هر انسان بدون تصور آن پیوستگی درونی و بدون در نظر گرفتن رواياتی که در درون او زندگی می کنند، اما در رویدادهای حساس قد علم می کنند، غير قابل تصور است و محک نمی خورد. بنظرم همه حوادث سه ساله اخیر گواه روشنی بر محک خوردن این سه نخبه سیاسی ایران است.

به خاطر همین فضیلت ها و شایستگی های آزموده شده، آنها از تعلق به یک گروه و گرایش سیاسی فراتر رفتند و به نماد و سرمشق همگرایی و ازادیخواهی یک ملت و حد اکثر اصلاح طلبان و آزادیخواهان داخل و خارج از کشور و نیروهای مدنی ایران تبدیل شدند. بنابراین این نخبگان به بلندترين فراز های اجتماعی صعود کرده و در قلب مردم زيست می کنند.

دوما چرایی اینکه در حصر رهبران جنبش سبز، در حالی که آقای روحانی همچون کاندیدای طیف بزرگی از حامیان جنبش سبز به پیروزی رسید، هنوز کوچک ترین گشایشی حاصل نشده، پرسشی است که جای تامل بسیار دارد. این پرسش اما از سوی دیگر گویای پیچیدگیهای سیاست ایران است.البته از نظر اصولی و قانونی مسئولیت اصلی حصر به عهده رهبر جمهوری اسلامی است. اما از سوی دیگر باید دشواریهای دولت آقای روحانی درتلاش برای تحقق وعده های انتخاباتی شان وآزادی رهبران جنبش سبز، وآزادی سایرزندانیان سیاسی، را در این زمینه از خاطر دور نداشت. به باور من آدرس عاملین ادامه حصر را باید به طور روشن و صریح در همان “قدرت پنهان” جستجو کرد که همچنان با تمام قوا مانع کاهش تنش های بین المللی و حل بحران هسته ای و گشایش فضای سیاسی اند. منظورم نیروهای راست افراطی در حاکمیت اند که در همه پهنه های سیاسی و اخلاقی و اقتصادی شکست خورده اند، اما بخاطر منابع عظیم نفتی کشور و در دست داشتن مواضع کلیدی در حاکمیت و قوه قضاییه و سپاه پاسداران و سیستم امنیتی و اطلاعاتی کشور، به این سادگی ها کوتاه نمی آیند. کسانی همچون شریعتمداریها، جنتی ها، مصباح یزدیها که در بیت خامنه ای نیز نفوذ گسترده ای دارند، را نباید به حساب دولت آقای روحانی گذاشت. جمهوری اسلامی یکدست وهمگون ومتصلّب نیست. در زمینه ادامه حصر نیز همجون سیاست داخلی و خارجی کشور، وضعیت حاکمیت دوگانه برقرار است. میان راست افراطی حاکمیت و دولت آقای روحانی تفاوت ها وتضاد های جدّی وجود دارد.جناح راست افراطی و نیز بیت رهبری در جریان انتخابات به آرا ملت تمکین کردند ولی این به معنای آن نیست که منافع ملی و آراء ملت را برتر از منافع جناحی قرار داده اند و از يک «بازنده بد» به يک رقيب مسالمت جو در بازی سياسی ايران تبديل شده اند.

دلیل عدم محاکمه رهبران جنبش سبز این است که نمیتوانند کیفرخواست قضایی قابل قبولی ارائه دهند، و حق دفاعی نیز به رهبران جنبش بدهند زیرا معلوم خواهد شد که چه کسی مسئول رسیدن کشور به این وضعیت است.

سومین نکته گرد هم آیی امروز لزوم ادامه پیکاردرراه آزادی میر حسین موسوی ، زهرا رهنورد و مهدی کروبی است. اهمیت این پیکار در نقش نمادین آنها در دفاع از آزادی و پایداری و شفافیت سیاسی آنها است. بنظرم نه تنها در افکار عمومی بلکه در درون اصول گرایان حاکمیت نیز کمتر کسی در پیروزی و برتری معنوی و اخلاقی رهبران جنبش سبز بر نیروهای استبدادی و تاریک اندیش، دچار تردید است. اما اولویت های دولت روحانی در حل بحران هسته ای و عادی کردن سیاست خارجی کشور که مهمترین شرط رفرمهای اقتصادی نیز است، در این لحظه به گونه ای است که بار اخلاقی و سیاسی تلاش برای پایان حصر را در حال حاضر بر دوش نیروهای ازادیخواه داخل و خارج کشور قرار داده است. بنابراین وظیفه ماست که برای آزادی هر چه سریع تر و بدون تاخیر آنها و یا فراهم کردن امکان دادرسی منطبق برموازین حقوقی، عادلانه و علنی برای آن ها تلاش کنیم.

درماراتونِ پیکاربرای آزادی ودموکراسی، در ایران آزادی این عزیزان یک اهمیت نمادین برای گشایش فضای سیاسی کشور دارد. بنابراین درحال حاضر، کوشش در راه پایان دادن به حصر گام موثری در راه دستیابی به آزادی های اولیّۀ پایمال شده:آزادی مطبوعات واحزاب و سندیکاها وتشکلات مدنی، وتامین هرچه فزاینده ترِحاکمیّت ملت بابهره گیری از راه های آرام ومسالمت دارد.

Print Friendly, PDF & Email