ایران عراق نیست!
آگاهی از این وضعیت می تواند رژیم را قانع کند که راه اصولی و کم هزینه تر کنار آمدن با غرب و مردم خود است. زیرا گزینه جنگ نه تنها هیچیک از مشکلات را کاهش نخواهد داد، بلکه بار جنگ نیز به مشکلاتی که به آنها اشاره شد اضافه خواهد شد. ارزش ریال به شدت کاهش خواهد یافت و ارزهای خارجی که با عدم فروش نفت کاهش یافته است نایاب ترو خزانه دولت نیز خالی تر خواهد شد.
شکاف میان مردم و حکومت امر پنهانی نیست. با اوج گیری این مشکلات، مردم رژیم را مسوول خواهند شمرد. تضاد درون رژیم با فشاربر بخش هایی که جنگ را راه حل می دانند بالا خواهد گرفت و ریزش درونی رژیم چون سقوط بهمنی با هر چرخش بخشی را با خود خواهد برد. نظم و امنیت نیز به شدت صدمه خواهد دید. آنچه بیش ازهرچیز به احتمال نزدیک تر است درون پاشی و کودتا برای مهارقدرت رژیم خواهد بود. زیرا کسانی خواهند کوشید برای جلوگیری از بهم ریختن شیرازه جامعه با غرب ومردم خود کنار بیایند، ولی با مخالفت گروه هایی که نگران از دست دادن قدرت انحصاری خود هستند روبرو می شوند. کسانی که جنگ را به توافق و امتیاز دادن و امتیاز گرفتن ترجیح می دهند.
افزون برآنچه گفته شد، تفاوت دیگر ایران با عراق در انقلابی است که ایران پشت سر گذارده است. انتخابات در ایران به اندازه انتخابات صدام قلابی نبوده است. ایران دوم خراد، هیجدهم تیر وبه ویژه جنبش سبز را پشت سر گذاشته است. شکاف درون رژیم بیشتر ازهر زمان دیگر بالا گرفته است و با عریان ترشدن فساد و دزدی درحکومت و تلاش برای سرپوش گذاردن برآن ایمان و اعتقاد نزدیکان به نظام بسیار سست تر شده است. نکته دیگر اینکه ایران اپوزیسیون قدرتمند خاموشی دارد که می تواند در شرایطی که مهار قدرت شل شود به شدت رشد کند و به فرایند دگرگونی سرعت ببخشد.
عامل دیگر که وضعیت امروز ایران را ازدیروزعراق متمایز می کند، شروع بهار عرب و سقوط دیکتاتوری هاست. صدام این تجارب و بهار عرب را ندیده بود. سران رژیم ایران سرنوشت صدام و قذافی، بن علی و مبارک و عبدالله صالح و بشار اسد را جلوی روی خود دارند. آنها احتمال تکرار این حوادث را در ایران بعید نمی دانند. بنابراین، با توجه به همه تفاوت ها با عراق، نتایج فشار تحریم نیز متفاوت خواهد بود. بزرگترین احتمال آنست که سران رژیم ایران بکوشند در ظاهر شعارهای انقلابی و توده فریب را حفظ و در خفا با غرب کنار بیایند و نگذارند تنش از حد کنونی فراتر رود و کنترل ازدست شان خارج شود. آنها ممکن است تنش با غرب را مهار کنند، ولی با مشکلات اقتصادی، سیاسی و عدم مشروعیت حکومتی و نارضایتی عمیق مردم چه خواهند کرد؟