اقوام و مبحث ملی درایران

قطعنامه

مقدمه ـ این قطعنامه، با الهام از و بر پایبندی به اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق های آن؛ اعلامیه حقوق افراد و اقلیت های ملی یا قومی، مذهبی و زبانی، مصوب 18.12.1992 مجمع عمومی سازمان ملل؛ و ماده 27 از میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی سازمان ملل تدوین شده است .

1 – ایران کشور همه اقوام و همبود های زبانی- فرهنگی ساکن آنست. هیچ یک از آن ها، امتیاز و برتری بر دیگران ندارد و همه باید از حقوق شهروندی برابر بر خوردار باشند. مظاهر هویت قومی در زمینه زبان و فرهنگ و هنر، باید محترم شمرده شود ومورد حمایت قانون قرارگرفته و راه رشد و شکوفایی آن ها فراهم گردد.

جامعه دموکراتیک و پلورالیستی مطلوب ما، نه تنها  بايد هویت فرهنگی، زبانی و دینی اقوام و اقلیت های زبانی- فرهنگی ایرانی را محترم شمارد، بلكه بايد شرايط لازم را برای بروز و بیان آزادانه و رشد و پرورش آنها فراهم سازد. تلاش و پیکار در جهت دستیابی به این خواست ها می باید از هم اکنون آغاز شود. زیرا بی توجهی به این امر در كشوری با بافت قومی و زبانی- فرهنگی گوناگون و در موقعيت جغرافیای- سیاسی ایران در منطقه را، برای وحدت ملی ایرانیان زیانبار می دانیم.

2 – اقوام و همبود های زبانی- فرهنگی تشکیل دهنده ی ملت ایران، از یک هویت تباری- فرهنگی ویژه ای برخوردارند که ازجمله در زبان و گویش ها، در آداب و رسوم، مذهب، در فرهنگ و هنر آن ها بازتاب یافته است. آن ها مستقل از ریشه و تبار و هویت زبانی- فرهنگی شان؛ طی سده ها و هزاره ها زندگی و تاریخ و سرنوشت مشترک، ایرانی شده و بخش های بهم پیوسته ملت ایران را تشکیل می دهند که بیانگر تعلق ملی آن هاست. هویت قومی ـ تباری و تعلق ملی، مکمل یکدیگر و اجزای جدایی ناپذیر یک کل اند. هویت قومی، زبانی ـ فرهنگی شهروندان ایران و چند گونگی آن از ویژگی ها و تجلی بافت مردم شناسی ملت ایران است.

3 – ما خواستار رفع تبعیض از اقوام و اقلیت های زبانی- فرهنگی ساکن ایرانیم که به ویژه در زمینه فرهنگی و آموزش زبان مادری و بکارگیری آن در امور محلی، از سوی دولت ها اعمال می شود. ما درعین حال مخالف تبعیض و فشاری هستیم که در جمهوری اسلامی علیه اقلیت های مذهبی اعمال می شود و خواهان رفع آن ها و تامین برابر حقوقی همه شهروندان ایرانی هستیم.

ما در عین حال، با هرگونه تلاش و سیاستی که ویژگی های قومی را عمده  و مطلق کند و به تعصب ورزی قومی کشانده و به همبستگی سراسری ملی و وحدت سیاسی و یکپارچگی کشور ایران، آسیب رساند، مخالفیم. و نیز هر نوع رویکرد و سیاستی که خصومت و نفرت میان اقوام تشکیل دهنده ملت ایران را دامن زند، محکوم می کنیم.

– 4 فارسی زبان مشترک و سراسری همه ایرانیان است. اما زبان مشترک به معنی تک زبانی نیست. آموزش زبان مادری ، در کنار زبان فارسی و استفاده و بکارگیری آن در امور محلی و ترویج آن در رسانه های محلی و وسایل ارتباط جمعی؛ و نیز گنجاندن آموزش زبان های اقوام ایرانی در دروس اختیاری مدارس و دانشگاه ها، در شمار خواست های مهم دموکراتیک جمهوری خواهان ایران است. این اقدامات، مناسبات و مراوده بیشتر میان اقوام و همبود های زبانی- فرهنگی را تسهیل کرده، یگانگی ملی را تقویت می کند.

چگونگی اجرای این امر، نیازمند بررسی کارشناسانه است. همایش برلین از شورای هماهنگی منتخب خود می طلبد، تشکیل کمیسیون تخصصی صلاحیت داری در این رابطه را پی گیری کند.

– 5 ما خواستار تمرکززدایی در ساختار اداری و در پروژه های اقتصادی و توسعه منابع ملی کشور هستیم. زیرا، تمرکززدائی می تواند رشد ناموزون اقتصادی- فرهنگی مناطق عقب افتاده کشور را، تعدیل کند؛ و شرایط مساعدی را برای ایجاد فرصت های برابر در زمینه های گوناگون، مانند احراز بدون محدودیت پست های مدیریتی و مشاغل در همه سطوح اداری مناطق و حکومتی، فراهم آورد.

برای گذار از رژیم  بسیار متمرکز کنونی که ریشه های تاریخی طولانی دارد؛ و تحقق دمكراسی مبتنی بر ساختاری غیر متمرکز و تامین مشارکت مردم در امور خود نیز، باید كارشناسانه عمل كرد و گام به گام پیش رفت. با این حال، آغاز و پیشبرد روند تمرکز زدایی ، مورد تاکید جدی اتحاد جمهوری خواهان ایران است و از هم اکنون باید برای تحقق آن تلاش ورزید.

6 – بباورما، سازماندهی حکومت و ساختار قدرت غیر متمرکزدرنظام اداری کشور، باید به نحوی باشد که همه استان های کشوررا به طور یکسان و با حقوق برابردربربگیرد؛ تا شهروندان کشوربتوانند در مناطق مختلف، درآنچه که مربوط به زندگی فرهنگی، اموراداری، اقتصادی واجتماعی آنها ست، به طورفعال وکارساز، دخالت ومدیریت کنند؛ وبا رعایت اصول ومبانی قانون اساسی واستقلال و یکپارچگی سرزمین ایران، درهمه این زمینه ها، حق تصمیم گیری

داشته باشند. گزینش مناسب ترین شکل عدم تمرکزساختاردولت برای درج درقانون اساسی برعهده مجلس موسسان منتحب مردم ایران است.