آیت الله علی خامنه ای سیاستهای کلی حکومت ایران در حوزه انتخابات را به روسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ کرد.
پایگاه اطلاع رسانی رهبر ایران امروز شنبه ۲۴ مهر، با انتشار ۱۸ سیاست کلی در ارتباط با انتخابات، اعلام کرد که آنها بعد از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده اند.
ابلاغ این سیاست ها، بر مبنای اصل ۱۱۰ قانون اساسی ایران صورت گرفته که “تعیین سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامی ایران پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام” را از وظایف و اختیارات رهبر دانسته است.
در بخش هایی از سیاست های ابلاغ شده، بر “تعیین حدود و نوع هزینهها و منابع مجاز و غیرمجاز انتخاباتی”، “شفافسازی منابع و هزینههای انتخاباتی” و “ممنوعیت استفاده از حمایت و امکانات بیگانگان اعم از مالی و تبلیغاتی توسط نامزدها و احزاب و برخورد بهموقع دستگاههای ذی ربط” تاکید شده است.
در متن ابلاغ شده، همچنین “ورود نیروهای مسلح، قوای سهگانه اعم از وزارتخانهها و دستگاههای تابعه آنها، دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی، سازمانها، نهادها و شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی در دستهبندیهای سیاسی و جناحی انتخاباتی و جانبداری از داوطلبان” ممنوع اعلام شده است.
دسترسی “برابر” کاندیداها به امکانات تبلیغاتی انتخاباتی اعم از “صدا و سیما و فضای مجازی و دیگر رسانهها و امکانات دولتی و عمومی کشور”، از دیگر محورهای مورد اشاره در سیاست های کلی انتخابات است.
رهبر ایران، در بخش هایی جداگانه ای از این متن، بر “تعیین ساز و کارهای شفاف، زمانبندی شده و اطمینانبخش و فراهم کردن حضور داوطلبان یا نمایندگان آنها در تمام مراحل” نظارت شورای نگهبان، “پاسخگویی مکتوب در خصوص دلایل ابطال انتخابات و رد صلاحیت داوطلبان در صورت درخواست آنان” و “بهرهگیری از فناوریهای نوین در جهت حداکثرسازی شفافیت، سرعت و سلامت در اخذ و شمارش آراء و اعلام نتایج” تاکید کرده است.
وی در جای دیگر از شورای نگهبان خواسته معیارهای تشخیص “رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر بودن” نامزدهای ریاست جمهوری را تعریف و اعلام کند.
ابلاغیه رهبر، همچنین بر تغییر نیافتن قوانین ناظر بر انتخابات “مگر به ضرورت و با تصویب تغییرات با رأی حداقل دوسوم نمایندگان مجلس شورای اسلامی” و وجود حداقل دو سال فاصله میان تاریخ برگزاری انتخابات های گوناگون تاکید دارد.
متن ابلاغ شده، تنها به دوران پیش از انتخاب کاندیداها نمی پردازد و بر “تعیین ساز و کار لازم برای حسن اجرای وظایف نمایندگی، رعایت قسمنامه، جلوگیری از سوءاستفاده مالی، اقتصادی و اخلاقی و انجام اقدامات لازم در صورت زوال یا کشف فقدان شرایط نمایندگی مجلس در منتخبان” هم تاکید کرده است.
سیاستهای کلی انتخابات و مجمع تشخیص مصلحت
حسین باستانی، تحلیلگر بیبیسی فارسی
مجمع تشخیص مصلحت نظام، ۲۲ سیاست پیشنهادی خود در زمینه انتخابات را در خرداد ۱۳۹۴ برای تأیید نهایی به آیت الله خامنه ای داده بود و ۱۸ سیاست ابلاغ شده از سوی رهبر ایران، به معنی اعلام نظر نهایی وی راجع به متن پیشنهادی ۱۶ماه پیش مجمع است.
آیت الله خامنه ای وظیفه تفسیر مغایرت یا عدم مغایرت اقدامات دستگاه های حکومتی با “سیاست های کلی” ابلاغ شده از سوی رهبری را در اسفند ۱۳۹۲ به مجمع تشخیص مصلحت نظام تفویض کرده و سپس مجمع، برای بررسی نحوه اجرای این سیاست ها یک کمیسیون نظارتی تشکیل داده است.
به عنوان نمونه، اگر این کمیسیون تشخیص بدهد که یک مصوبه مجلس با سیاست های کلی نظام در تناقض است، موارد تناقض را به مجمع تشخیص گزارش می کند و در صورتی که مجمع هم رای به مغایرت مصوبه با سیاست های کلی داد، نمایندگان مجمع موضوع را به مجلس اطلاع می دهند. در صورتی که تاثیر نداشت، موضوع به شورای نگهبان گزارش می شود و این شورا، می تواند مصوبه را بر همین مبنا رد کند.
در عین حال، باید توجه داشت که مجمع تشخیص مصلحت نظام، گزارش عملکرد نظارتی خود در مورد سیاست های کلی نظام را به رهبر جمهوری اسلامی ایران می دهد و این، آیت الله خامنه ای است که در نهایت، در مورد موضوعات اختلافی نظر نهایی را خواهد داد. همچنین، شیوه اعمال نظارت در مورد نیروهای مسلح، با تصویب و ابلاغ رهبر تعیین می شود.
بین سطور ‘سیاست های کلی نظام’ در مورد انتخابات ایران
حسین باستانی
بی بی سی
آیت الله خامنه ای، با تغییر بخش هایی از مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد انتخابات، سیاست های کلان انتخاباتی جمهوری اسلامی ایران را برای اجرا ابلاغ کرده است.
بررسی موارد حذف و اضافه شده از سوی آقای خامنه ای در این متن، احتمالا جنبه های قابل تاملی از اختلافدیدگاه های جاری در راس حکومت ایران را در ارتباط با انتخابات، توضیح می دهد.
بین سطور نقش احزاب و شورای نگهبان
یکی از مهمترین تفاوت های متن ابلاغ شده از سوی رهبر جمهوری اسلامی و سیاست های مصوب مجمع، در زمینه نقش احزاب است.
آیت الله خامنه ای، البته برخی پیشنهادات مجمع تشخیص در مورد احزاب، مثلا در مورد ممنوعیت استفاده آنها از “حمایت و امکانات بیگانگان اعم از مالی و تبلیغاتی” را تغییر نداده، اما تک تک مواردی که به نوعی نقش احزاب در انتخابات را به رسمیت شناخته حذف کرده است.
به عنوان نمونه مجمع، “پذیرش حق دفاع احزاب از حقوق داوطلبان و اعضا و طرفداران در مراجع قانونی” و “حمایت از تشکیل اجتماعات و همایشهای انتخاباتی و استفاده مناسب و عادلانه از امکانات دولتی و عمومی در تبلیغات توسط احزاب” را مورد تاکید قرار داده که از سوی رهبر حذف شده است.
همچنین، آقای خامنه ای تاکیدات مجمع تشخیص بر “حضور نمایندگان داوطلبان و احزاب در تمام مراحل انتخابات اعم از اخذ رأی، شمارش، تجمیع و اعلام نتیجه نهایی” و “ایجاد امکان رأیدادن به لیست احزاب و گروههای قانونی” را از متن سیاست های ابلاغی کنار گذاشته است.
دیگر حساسیت قابل تشخیص در مجموعه سیاست های اعلام شده از سوی آیت الله خامنه ای، در ارتباط با ایجاد هرگونه محدودیت بر نظارت استصوابی شورای نگهبان بوده است.
به عنوان مثال، مجمع تشخیص خواستار به رسمیت شناخته شدن حق “دفاع نامزدهای ردصلاحیت شده توسط شورای نگهبان” شده که در مجموعه سیاست های ابلاغی رهبر غایب است.
مجمع، همچنین با تاکید بر اختیارات گسترده شورای نگهبان در تایید و رد صلاحیت کاندیداها، اعلام کرده که اعلام نظر شورا باید “تا قبل از شروع تبلیغات انتخاباتی و رسیدگی به شکایات” صورت بگیرد که این عبارت، در متن رهبر حذف شده است.
این تغییر یادآور اختلاف ایجاد شده بر سر رد صلاحیت مینو خالقی منتخب اصفهان از سوی شورای نگهبان در انتخابات مجلس دهم است که بعد از اعلام پیروزی او در انتخابات از سوی وزارت کشور صورت گرفت.
رهبر جمهوری اسلامی، در تاکیدی جداگانه بر ادامه نظارت بر منتخبان قوه مقننه، “تعیین ساز وکار لازم برای حسن اجرای وظایف نمایندگی، رعایت قسمنامه، جلوگیری از سوءاستفاده مالی، اقتصادی و اخلاقی و انجام اقدامات لازم در صورت زوال یا کشف فقدان شرایط نمایندگی مجلس در منتخبان” را لازم دانسته که جزو مصوبات مجمع تشخیص نبوده است.
در عین حال، در متن ابلاغ شده از سوی رهبر تعیین نشده که نظارت بر نمایندگان، لزوما باید از سوی نهاد خاصی صورت بگیرد.
حذف اشارات “مصداقی” مجمع تشخیص
بخش دیگری از تفاوت های موجود میان متن مصوب مجمع تشخیص و سیاست های ابلاغی شخص اول حکومت ایران، مربوط به مواردی است که آیت الله خامنه ای اشارات مصداقی مجمع را منتفی کرده است.
به عنوان نمونه، مجمع با ممنوع دانستن دخالت نیروهای مسلح در انتخابات، از این نیروها به شرح “ارتش، سپاه، نیروی انتظامی و بسیج” نام برده؛ اما آقای خامنه ای، این ممنوعیت را با ذکر عنوان کلی “نیروهای مسلح” ابلاغ کرده است.
این در حالی است که یکی از محورهای اختلاف انتخاباتی جریان های سیاسی در حداقل دو دهه گذشته، بر سر نقش بسیج بوده که زیرمجموعه سپاه پاسداران محسوب می شود، اما محافظه کاران حاکم آن را یک “نیروی مردمی” و غیرنظامی تعریف می کنند.
مجمع تشخیص، همچنین در جایی که به نقش هیات های اجرایی انتخابات در بررسی اولیه پرونده های نامزدهای انتخابات اشاره می کند، ترکیب مشخص این هیات ها را (که زیر نظر وزارت کشور تشکیل می شود و در آن افراد نزدیک به دستگاه اجرایی اکثریت را دارند) ذکر کرده است. در متن رهبر، تنها ذکر شده که هیات های اجرایی زیر نظر وزیر کشور هستند ولی ترکیب و وظایف آن را “قانون مشخص می کند”.
ترکیب هیات های اجرایی، البته با توجه به قوانین فعلی همان است که در متن مجمع تشخیص ذکر شده، اما ذکر نشدن مشخص این ترکیب در مجموعه سیاست های ابلاغی رهبری، ممکن است به معنی قابل تغییر بودن آن در آینده تلقی شود.
در همین ارتباط، قابل ذکر است که مجمع تشخیص بر لزوم “تصویب قوانین انتخاباتی در چارچوب سیاست های کلی و عدم تغییر آن برای مدت حداقل ۱۰سال، مگر اینکه ضرورت تغییر قانون به تایید دو سوم نمایندگان مجلس شورای اسلامی برسد” تاکید کرده است. اما در متن آیت الله خامنه ای، عبارت “برای مدت حداقل ۱۰سال” حذف شده و به “برای مدت معتنابه” تغییر کرده، که منطقا به معنی افزایش احتمال تغییر قوانین است.
نمونه ای دیگر از منتفی شدن مصادیق مشخص، در ارتباط با رایانه ای شدن انتخابات است که مجمع تشخیص بر لزوم اجرای آن و “اعلام نتایج¬ حداکثر ظرف سه سال پس از ابلاغ این سیاست” تاکید کرده، هرچند اشاره به زمان سه ساله، در متن ابلاغی رهبر حذف شده است.
موضوع رایانه ای شدن انتخابات نیز، از موارد اختلاف میان وزارت کشور و شورای نگهبان در گذشته بوده و این شورا، تا این لحظه در مورد اجرای فراگیر آن مقاومت کرده است.
البته در کنار دفعاتی که رهبر جمهوری اسلامی، اشارات مصداقی مجمع تشخیص را کنار گذاشته، در برخی موارد هم این متن آیت الله خامنه ای است که تاکیدات مصداقی مشخص تری دارد.
به عنوان نمونه آقای خامنه ای در بخشی از ابلاغیه خود در ارتباط با صلاحیت های عمومی داوطلبان انتخابات در ایران، علاوه بر اشاره به صلاحیت های عقیدتی، بر “کارآمدی علمی و جسمی” نامزدها هم تاکید کرده است.
این در حالی است که تاکید مورد نظر رهبر بر کارآمدی جسمی، در متن پیشنهادی مجمع تشخیص -که صلاحیت رئیس آن برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ با توجیه عدم توانایی جسمانی رد شد- به چشم نمی خورد.