اعتراضات هنرمندان، روزنامه نگاران، مدیران، معلمان، کنشگران زن و فعالین مدنی به قانون حجاب

*رهنورد: قانون حجاب تحقیر ملت سربلند ایران است

*بیانیه سینماگران در محکومیت قانون حجاب

*اعتراض بیش از ۱۴۰ روزنامه‌نگار به قانون حجاب

*اعتراض مدیران ارشد سابق کشور به قانون حجاب

*بیانیه انجمن صنفی معلمان کوردستان (مریوان و سروآباد، سقز و زیویه، سنندج) در اعتراض به لایحه حجاب اجباری


رهنورد: قانون حجاب تحقیر ملت سربلند ایران است

به نام خدای مهربانی‌ها

قانون‌نمای حجاب و عفاف اقدامی عامدانه در راستای سیاست “تفرقه بیانداز و حکومت کن” و تحقیر ملت سربلند ایران و ایجاد زلزله و شکاف در ارکان دولت- ملت است.

از سوی دیگر، این قانون‌نما، دهن‌کجی و عقده‌گشایی علیه جریان دوران‌ساز “زن زندگی آزادی” است که فصل نوینی به مبارزات مردم علیه دیکتاتوری و آزادی‌خواهی زنان و جوانان ایران افزود؛ در حالی که به دلیل سیاست‌های غلط حاکمان، ناترازی در عرصه‌های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی با مطالبات عدالت‌خواهانه مردم تشدید می‌شود، بیکاری و فقر و فقدان مسکن و ازدواج و اشتغال و انهدام خانواده قدم به قدم به فلاکت نزدیکتر می‌شود و هزینه‌های عمومی دولت و خانواده‌ها از درآمدها فرسنگها فاصله می‌گیرد؛ حاکمان دست در جیب مردم می‌کنند، آزادی‌ها را به خفقان، نشاط را به سوگواری، کودکان را به مجرم، زنان را به قیمومیت حکومت فرا می‌خوانند و به بیگانه فرصت اهانت به زنان را پیش‌کش می‌کنند.

گویی نمی‌دانند که در جهان پر آشوب و حضور قدرت‌های بزرگ جهانی و تحولات علمی و توسعه کشورهای همجوار، چه غوغایی است. آنچنان سر در گریبان “حجاب و عفاف” کذایی و من درآوردی فرو برده‌اند که خّر و پف خواب‌شان گوش فلک را کَر کرده است. در خوش‌بینانه‌ترین حالت باید بگویم، در بند بند این مصوبه غیر قانونی و غیر انسانی، خشونت علیه زنان و روان‌پریشی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی پرسه می‌زند.

به حاکمان توصیه می‌کنم به جنگ زنان نروند و به جای ابلاغ و اجرایی شدن قانون‌نمای حجاب و عفاف، به خاطر این همه رنج و دغدغه و فقر و نگرانی که به مردم روا داشته‌اند، از ملت شریف ایران عذرخواهی کنند.

زهرا رهنورد
حصر – ۱۵ آذر ۱۴۰۳

منبع: کلمه
@kaleme


بیانیه سینماگران در محکومیت قانون حجاب

بیانیه صد و یازده سینماگر در محکومیت قانون حجاب و عفاف

قانون تازه‌ی حجاب و عفاف، به مثابه اعلام جنگی تمام عیار با مردم ایران است. گویی اگر بخواهند نقشه‌ای برای تخریب کشور و تفرقه میان مردم بکشند، چنین کنند. 

مجازات‌هایی برای تن‌ ندادن به حجاب اجباری زیر عنوان قانون که پشتوانه‌ی مردمی ندارد و حتی شامل کودکان نیز می‌شود، توهین آشکار به یکایک مردم ایران، نقض حقوق زنان و مغایر حقوق بشر است. چگونه مجلس در میان این همه فساد و ناکارآمدی و انواع مشکلات اقتصادی مردم، آسیب‌های زیست‌محیطی و جنگ‌های منطقه‌ای و در یکی از بحرانی‌ترین شرایط کشور، قانونی ضد ایرانی وضع می‌کند که اجرای آن می‌تواند بحران‌های بیشمار ِ دیگری خلق کند؟

ما سینماگران، قانون حجاب و عفاف را تحقیر ایرانیان و مغایر با حقوق انسانی و در ضدیت با میهن‌دوستی می‌دانیم.

هادی آفریده -مصطفا‌ آل‌احمد – سعید ابراهیمی‌فر – سپیده ابطحی – امیر اثباتی – محمد احمدی – ماهور احمدی – محمد احمدی‌نیا – همایون اسعدیان – ستاره اسکندری – کتایون ارسنجانی – محسن استادعلی – اشکان اشکانی – مهناز افضلی – مینا اکبری – محسن امیریوسفی – مسعود امینی‌ تیرانی – طاهره ایبد – مژگان اینانلو – مجید برزگر – حسن برزیده – احترام‌ سادات برومند – امید بنکدار – رخشان بنی‌اعتماد – مریم بوبانی – احمد بهرامی – پانته‌آ بهرام – رضا بهشتی – هومن بهمنش – بهنام بهزادی – آزاده بی‌زارگیتی – همایون پایور – پیام پارسافر – جعفر پناهی – امیر توده‌روستا – هانیه توسلی – مهدی جعفری – حمید جعفری – فرزاد جعفری – فریدون جیرانی – علی جلیلوند – وحید جلیلوند – محمد جلیله وند – مانی حقیقی – منیژه حکمت – محمد حمزه‌ای – مصطفا خرقه‌پوش – شادمهر راستین – ناهید رضایی – حافظ روحانی – کتایون ریاحی – مرجان ریاحی – علی‌رضا رئیسیان – علی زرنگار – علی زمانی عصمتی – مونا زندی حقیقی – پریسا ساسانی – رضا سبحانی – محمدعلی سجادی – محمد سجادیان – مهتاب سلیمانی- ابراهیم شیبانی – مهوش شیخ‌الاسلامی – محمد شیروانی – جعفر صانعی مقدم – رضا صائمی – ناصر صفاریان – بهتاش صناعی‌ها – ناهید صدیق – نیما عباس‌پور – داوود عباسی – امید عبداللهی – بهمن عبداللهی – محسن عبدالوهاب – پدرام علیزاده – امیرحسین علم الهدی – لیلی فرهادپور – علی فرهمند – هنگامه قاضیانی – علی‌محمد قاسمی- بهمن کامیار – حمید کاویانی – کیوان کثیریان – مسعود کرامتی – مسعود کیمیایی – هوشنگ گلمکانی- مازیار لرستانی – ابراهیم مختاری – نادر مشایخی – علی مصفا – مجیدرضا مصطفوی – سحر مصیبی – فاطمه معتمدآریا – مریم مقدم – گراناز موسوی – محمد‌رضا مویینی – میثم مویینی – فرهاد مهران‌فر – مجتبا میرتهماسب – مازیار میری – سپیده میرحسینی – اسماعیل میهن‌دوست – کیوان مهرگان – مهدی نادری – اسماعیل منصف – اعظم نجفیان – یاسمن نصرتی – رایا نصیری – لیلا نقدی‌پری – مرضیه وفامهر – اصغر هاشمی – مریم یاوری – منصوره یزدان‌جو….

***

کارزار درخواست جلوگیری از اجرای قانون حجاب و عفاف

کارزاری با هدف جلوگیری از اجرای «قانون حجاب و عفاف» در شبکه «کارزار» راه‌انداری شده که تاکنون بیش از ۴۰ هزار نفر آن را امضا کرده‌اند.

در متنی که برای امضا انتشار یافته خطاب به مسعود پزشکیان آمده است: «همزمان با اعلام رسمی تاریخ ابلاغ قانون «حمایت از حجاب و عفاف»، نگرانی‌ها از اجرای این قانون به شدت افزایش یافته است. ما جمعی از شهروندان، بدین‌وسیله مراتب اعتراض خود را به قانون فوق اعلام می‌داریم؛ چرا که آن را در مغایرت با حقوق شهروندی دانسته و معتقدیم در این قانون نسبت به طیف گسترده‌ای از جامعه به ویژه زنان، جرم‌انگاری صورت گرفته است؛ لذا اجرای آن در منافات با وفاق ملی خواهد بود.»

امضاکنندگان این کارزار از مسعود پزشکیان می‌خواهند «از تمامی اختیارات قانونی و ظرفیت‌های فراقانونی خود استفاده کرده و از اجرای قانون حجاب و عفاف جلوگیری نمایید.»

https://www.karzar.net/170237


****

خانه سینما، تئاتر و موسیقی ایران: قانون حجاب مقبولیت مردمی ندارد

خانه سینما، تئاتر و موسیقی ایران در پی تصویب قانون حجاب و عفاف بیانیه‌ای منتشر کرد.

به نقل از رسانه خانه موسیقی ایران، در این بیانیه آمده است:

«برخود لازم می‌دانیم نگرانی جدی خود را نسبت به قانون موسوم به حجاب و عفاف اعلام داریم. نگرانی گسترده معطوف به روح ضدملّی و تفرقه‌افکنانه این قانون است که واضعان آن بی‌توجه به اصول حکمت و عقلانیت و نیاز به مقبولیت اجتماعی با بسط و گسترش دایره جرم‌انگاری فراتر از نیمی از آحاد جامعه، بی‌سابقه‌ترین و بزرگ‌ترین زمینه انشقاق ملی را دامن می‌زنند و این جز شک غالب «نفوذ» برای تخریب آرامش جامعه را به ذهن متبادر نمی‌کند.

بنظر ما اهالی فرهنگ و هنر، قانونی که کودکان را تنها با یک ریشخند مجرم دانسته و جدایی از خانواده و زندان و کانون اصلاح و تربیت را برای‌شان لازم دانسته، هرگز مقبولیت مردمی برای اجرا نخواهد داشت. قانونی که زبان بیگانه را برسر خودی دراز کند جز تشتت در جامعه حاصلی ندارد. قانونی که زندگی در وطن را «کیفر» بداند جز تبدیل مفهوم «وطن» به یک زندان بزرگ، معنایی در بر ندارد.

ما، جامعه اصناف هنر ایران از همه بزرگان این مرزوبوم، اندیشمندان، حقوق‌دانان، جامعه‌شناسان، … و همه دلسوزان ملت بزرگ ایران تقاضا داریم با منطق و استدلال و نیک‌اندیشی مانع از اجرای این قانون بد و تفرقه افکنانه شوند.»


هشدار می‌دهیم: جامعه تحمل فشار بیشتری را ندارد!

اعتراض بیش از ۱۴۰ روزنامه‌نگار به قانون حجاب

بیش از ۱۴۰ روزنامه‌نگارنگار با امضای بیانیهای نگرانی خود را از تبعات اجرایی شدن قانون حجاب و عفاف اعلام کردند.

متن کامل بیانیه به شرح زیر است:

ما، روزنامه‌نگاران امضاکننده این بیانیه، با استناد به اصول حقوقی و موازین قانونی، هشدار می‌دهیم که اجرای مصوبه مجلس موسوم به »قانون حجاب« منجر به نقض گسترده حقوق بنیادین شهروندان، از جمله حقوق اجتماعی، حریم خصوصی و آزادیهای اساسی خواهد شد. این قانون، به‌ویژه در بخشهای مربوط به تعیین مجازاتها و محدودیتهای اعمال‌شده، با اصول حقوقی نظیر «تناسب جرم و مجازات»، «اصل برائت»، «اصل کرامت انسانی» و «اصل منع تبعیض» در تعارض آشکار است؛ مضافا بر اینکه در این قانون مستقیما روزنامه‌نگاران را تهدید به سانسور و جرم انگاری درخصوص پیگیری مباحث مربوط به حجاب کرده است که خود در تضاد با اصل ٢٤ قانون اساسی است.

این قانون، به‌طور خاص، حقوق زنان و کودکان را هدف قرار داده و محدودیتهایی را بر آنان تحمیل می‌کند که با اصول منع تبعیض و حمایت از حقوق گروههای آسیب پذیر در تعارض است. بر اساس اصل ٢١ قانون اساسی و همچنین تعهدات بین‌المللی ایران نظیر کنوانسیون حقوق کودک، دولت موظف به حمایت از حقوق زنان و کودکان و تضمین آزادی‌های اساسی آنان است. با این حال، مفاد این قانون، به‌جای حمایت، به نقض این حقوق منجر شده و زمینه‌ساز تبعیض جنسیتی و آسیب به کرامت انسانی زنان و کودکان می‌شود.

از این رو ما روزنامه‌نگاران، با تاکید بر انجام وظیفه خود در اطلاع‌رسانی، ضمن تأکید بر غیرانسانی بودن این قانون، مخالفت قاطع خود را با اجرای آن اعلام می‌کنیم. جامعه تحمل فشار بیشتری را ندارد! بسیاری از زنان ایرانی نشان داده‌اند بر مطالبه بر حق انتخاب پوشش خود مصر هستند؛ اجرای چنین قوانینی نه‌تنها به حل مسائل اجتماعی منجر نخواهد شد، بلکه وضع قانون نامتناسب صورت مساله پاک کردن است و هیچ نتیجه‌ای جز بیشتر شدن بحران‌های اجتماعی ندارد.

اسامی امضا کنندگان:

ابوطالب آدینه‌وند، مسعود آزموده، محمد آقازاده، الهه ابراهیمی، زهرا ابراهیمی، طاهره ابید، نوشین احمدی خراسانی، فاطمه احمدی، محسن احمدی، سعیده اسلامیه، محمود اشرفی، مهدی افروزمنش، مینا اکبری، محمود اکبری‌کیا، نرگس امجد، مهسا امرآبادی، نزهت امیرآبادیان، هدی امین، محمود انوری، علی ایثاریکسمای، فاطمه باباخانی، مسعود باستانی، نگین باقری، مریم باقی، احسان بداغی، سعید برآبادی، امید بلاغتی، سوسن بلالی، فرزانه بنی‌هاشمی‌نژاد، ژیلا بنی‌یعقوب، فریبرز بیات، رویا پاکسرشت، ایمان پاکنهاد، فریبا پژوه، رضا تاجیک، زهرا تالانی، سیدناصر تجاره، بهرنگ تنکابنی، محمدعلی توحید، امیرحسین ثنایی، سمیه جاهدعطاییان، مهسا جزینی، مهدی جلیلی، فاطمه جمالی‌پور، اسماعیل جمشیدی، سینا جهانی، فرشته حبیبی، سارا حدادی، رضا حسینی، مجتبی حسینی، محمد حسینی، نورا حسینی، شاهد حلاج نیشابوری، هادی حیدری، نازنین خسروانی، مازیار خسروی، علی دانشیان، مهتاب ذوالقدر، فریبا رحمانی، سودابه رحمدل، صبا رضایی، مریم رضایی، حافظ روحانی، اردشیر زارعی قنواتی، احمد زرساو، علیرضا زرگر، مهدی زمانی، مرجان زهرائی، پریسا ساسانی، سونیتا سرابپور، مهدیه‌سادات شاهمرادی، زهرا شایانفر، علی شروقی، حامد شفیعی، مریم شکرانی، ماشااله شمس‌الواعظین، مسعود شهامی‌پور، سیما صراف، سامان صفرایی، کیوان صمیمی، حمیدرضا عاطفی، ثمین عباسی، فریبا عباسی، بهمن عبدالهی، زهرا عرب، امیرمسعود علمداری، میلاد علوی، سعیده علیپور، سیروس علی‌نژاد، فریده غائب، سارا غضنفری، عباس غفاری، زهرا غفوری، بنفشه غلامی، حسن فتحی، مهدی فخرزاده، عذرا فراهانی، مهران فرجی، نسترن فرخه، آرزو فرشید، لی‌لی فرهادپور، یغما فشخامی، گیسو فغفوری، ژوبین قاضیانی، سمیه قدوسی، میرا قربانی‌فر، سعید قلیچی، رضا قوی‌فکر، کیوان کثیریان، علی کدخدازاده، فاطمه کریمخان، حسین کریم‌زاده، امید کریمی، روزبه کریمی، سحر کریمی، بهروز گرانپایه، فاطمه گوارایی، علیرضا لرک، مریم لطفی، نازنین متین‌نیا، مریم مجد، مصطفی محب‌کیا، صدرا محقق، الناز محمدی، گلاره محمدی، آسیه مزینانی، زهرا مشتاق، مونا معافی، بدرالسادات مفیدی، مهدی ملکی، سامان موحدی‌راد، پژمان موسوی، سیدغلامرضا موسوی، ناهید مولوی، احمد میرعابدینی، مریم میری، علی نظری، ساناز نفیسی، کامبیز نوروزی، غزل نهانی، حبیبه نیک‌سیرتی، اعظم ویسمه، هدی هاشمی، شهرزاد همتی، مهسا همتی.

اعتراض مدیران ارشد سابق کشور به قانون حجاب


نامه سرگشاده ۶۴ تن از مدیران ارشد سابق کشور به رئیس‌جمهور
در اعتراض به قانون موسوم به عفاف و حجاب

امتداد: ۶۴ تن از مدیران ارشد پیشین کشور در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، طی نامه سرگشاده‌ای به رئیس‌جمهور پزشکیان، نسبت به عواقب و تبعات اجرای قانون موسوم به عفاف و حجاب در جامعه ایران، هشدار دادند.

متن این نامه به شرح زیر است؛

بنام خدا
جناب آقای دکتر پزشکیان
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

باسلام و احترام

بعد از حوادث ناگوار و پرخسارت سال ۱۴۰۱ که عمدتا محصول سوء مدیریت دستگاههای مسئول بود، باز شاهد تصویب قانونی هستیم که مفاد و راهکارهای مندرج در آن موجب بروز نگرانیهای بسیار جدی درافکارعمومی و بین صاحبنظران و اقشار مختلف جامعه شده است. در میانه بحران های متراکمی چون ناترازی های مالی و ارزی و انرژی و …، تورم، بیکاری، افزایش فقر، تحریمهای کمرشکن ناجوانمردانه، بحران زیست محیطی و … و در زیر سایه شوم و سیاه جنگ منطقه ای که اخبار نگران کننده آن، روح و روان مردم را می آزارد، اصرار اقلیتی بریده از اکثریت جامعه بر اجرای قانونی که بیشتر مراجع تقلید، علما، حقوقدانان، جامعه شناسان، نخبگان و طبعا اکثریت عظیمی از مردم با آن مخالفت دارند، معنایی جز نشستن بر شاخ و بُن بریدن ندارد.

در شرایطی که بیش از هر زمانی، ضرورت نیاز به وحدت و انسجام بین گروههای مختلف مردم و میان جامعه و حکومت

احساس می شود، اوج کج سلیقگی است که با لجاجت بر عملیاتی شدن قانون پر از اشکال عفاف و حجاب، زمینه های شکاف میان آحاد مردم و گروههای مختلف اجتماعی تدارک دیده شود.

عدم درک علمی و واقع بینانه تحولات حادث شده در بطن و متن جامعه و تکیه و تاکید بر شیوه های غلط، ناصواب و شکست خورده اجرای برخی احکام دینی، نتیجه ای جز فرسودگی بیش از پیش پایه های اعتقادی و باورهای دینی نخواهد داشت. مراجع بزرگوار به حق، گوشزد فرموده و نهیب زده اند که «راه حل مسئله حجاب، بگیر و ببند نیست» و «با زور و تفنگ نمی توان با مردم برخورد کرد.» و همانگونه که حضرتعالی نیز به درستی در گفتگوی تلویزیونی خود، تاکید کردید که چون این قانون معطوف به عدالت نبوده ، امکان اجرایی شدن ندارد.

به نظر می‌رسد اقلیتی که با ابزار نظارت استصوابی در انتخابات، وارد جایگاه مهم مجلس شده اند، بدون درک درست از آن جایگاه و با افکار توهمی و غیر واقع بینانه، با تصویب این قانون شرایط وبسترهای ایجاد تنش و بحران و نارضایتی های گسترده را در جامعه فراهم خواهند کرد.

تجربه برخورد با برخی مقوله های فرهنگی همچون ویدئو، ماهواره، اینترنت و … به درستی نشان می دهد که تصویب و اجرای قوانینی باشیوه های غلط و تنفر زا و در تعارض با واقعیت ها و خواست و اراده اکثریت شهروندان و مخالف مصالح عامه، ضمن ترویج قانون شکنی، موجب وهن شریعت و تولید نفرت عمومی خواهد شد که به حکم قاعده فقهی «حرمت تنفیر» باید متوقف گشته تا راه برای باز گذاردن مسیر بی توجهی به احکام دینی هموار نگردد.

نمی‌توان با تحکّم و آمریت، ملتی بزرگ و با فرهنگ را اسیر اراده گروهی خُرد بی‌توجه به خِرد ساخت و انتظار داشت که نسل جوان، گروه گروه از دایره باورمندی و عمل به احکام دینی بیرون نروند. چنین رویه‌ای بی گمان در تقابل با فقه جواهری و عقل و عرف محور امام خمینی قرار دارد که می کوشید مصلحت عامه و صلاح نظام را بر اجرای احکام شریعت، در صورتی که در تزاحم باشند، ارجحیت بخشد.

ما به عنوان کسانی که طی چهار دهه گذشته در مدیریت های ارشد موضوعات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، حضور داشته ایم، با صراحت اعلام می داریم در زمانه ای که ملت بزرگ ایران بیش از پیش در برابر تحقیر کرامت و هویت دینی و انسانی خویش واکنش نشان می دهد، لجاجت بر اجرای قانون پر از اشکال حقوقی و قانون اساسی و اخلاقی و اجتماعی عفاف و حجاب، شکاف حاکمیت- ملت را تشدید و گسست نسلی را تعمیق خواهد کرد.

مسیر قانونی تجدید نظر در قانون عفاف و حجاب، مشخص است و می توان بدون انتقال تنازعات به بدنه جامعه و با پرهیز از رو در رو قرار دادن شهروندان در مقابل هم، موضوع را به سرعت با سازوکارهای قانونی و حاکمیتی حل وفصل کرد.

مسؤلان نهادها و دستگاه‌های حاکمیتی باید بیش از پیش باور کنند و به شدت نگران باشند که جامعۀ زیر بار انواع فشارها بویژه فشارهای اقتصادی، آستانه تحمل پایینی دارد و بعید نیست که با این اقدامها خشم ناشی از تحقیر، فوران بکند و سطح تنش اجتماعی و سیاسی را بشدت بالا ببرد.

از جنابعالی به عنوان عالی ترین مقام رسمی کشور پس از مقام رهبری که مسئولیت اجرای قانون اساسی را برعهده دارید، انتظار می رود با عنایت به موارد پیش گفته نسبت به حل وفصل شایسته مسأله و پیشگیری از اجرای این قانون از طریق گفتگو و روشن ساختن مخاطرات و فجایع حاصل از اجرای آن و با استفاده از سازوکارهای قانونی و حاکمیتی اهتمام فرمایید.

سید عبدالواحد موسوی لاری، هدایت‌اله آقائی، علی اصغر احمدی، سید محمد علی افشانی، حسین امینی، جمشید انصاری، غلامرضا انصاری، محمد ابراهیم انصاری، علی اکبر اولیاء، سید محمد رضا آیت‌اللهی، اشرف بروجردی، غلامحسین بلندیان، محمدرضا بهزادیان، محمدعلی پنجه فولادگران، نصرت اله تاجیک، اسماعیل تبادار، احمد ترک‌نژاد ،علی جابریان، سید صفدر حسینی، سید محمودحسینی، احمد خرم، اسدالله درویش‌امیری ، اسماعیل دوستی، اسداله رازانی، علی اکبر رحمانی، جعفر رحمانزاده، سیدحسن رسولی، ابراهیم رضایی بابادی، عبداله رمضان زاده، عبدالمحمد زاهدی، علی اصغر زبردست، محمود زمانی قمی، قربانعلی سعادت، مسعود سلطانی فر، غلامعلی سفید، کریم شورانگیز، محمد رضا صالحی، غلامرضا صحرائیان، علی صوفی، سید حمید طهائی، نوراله عابدی، علی قنبری، داوود کشاورزیان، سیدحمید کلانتری، محمدعلی کریمی، سید مرتضی مبلغ، علی محقر، یحیی محمدزاده، فریبرز محمودیان، سیف اله مرادی، محمدرضا مروارید، فتح‌الله معین، محمدحسین مقیمی، سید جعفر موسوی، محسن مهرعلیزاده، محمد هاشم مهیمنی، سید محمود میرلوحی، محسن نریمان، جواد نگارنده، علی اوسط هاشمی، حسن یونس سینکی.


بیانیه انجمن صنفی معلمان کوردستان (مریوان و سروآباد، سقز و زیویه، سنندج) در اعتراض به لایحه حجاب اجباری: ایستادگی در برابر سرکوب و دفاع از کرامت انسانی

به نام آزادی و برابری،

#انجمن_صنفی_معلمان_کوردستان، با قاطعیت تمام تصویب و اجرای لایحه حجاب اجباری را اقدامی سرکوبگرانه، تجاوز به حقوق بنیادین انسان‌ها و توهین به شعور ملت می‌داند. این لایحه، که هدفی جز تثبیت سلطه و کنترل بر بدن و انتخاب‌های زنان و شهروندان ندارد، نقض آشکار اصول حقوق بشر و اعلامیه جهانی حقوق بشر است.

لایحه حجاب اجباری تنها یک قانون نیست؛ بلکه ابزاری برای سرکوب و تحمیل اراده حاکمیت بر مردم است، با این هدف که هرگونه صدای آزادی‌خواهی را خاموش کرده و جامعه‌ای تسلیم‌شده و بی هویت بسازد. اما تاریخ نشان داده است که آزادی هیچ‌گاه با اجبار خاموش نمی‌شود. حق انتخاب در پوشش و حریم شخصی، بر اساس مفاد مواد ۱، ۲، ۱۸ و ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر، غیرقابل انکار است و هرگونه تعرض به آن تجاوزی آشکار به کرامت انسانی و توهین به شعور ملت محسوب می‌شود.

ما معلمان، به‌عنوان وجدان بیدار جامعه، نمی‌توانیم در برابر این اقدام ضدانسانی سکوت کنیم. اجرای چنین قوانینی در مدارس و محیط‌های آموزشی، نه تنها آینده‌ای تاریک و سرکوب‌شده برای دانش‌آموزان رقم خواهد زد، بلکه نهاد آموزش و پرورش را به ابزار تبلیغ ایدئولوژی و اجبار تبدیل خواهد کرد. این لایحه تلاشی است برای تبدیل مدارس به اردوگاه‌های ایدئولوژیک، که در آن خلاقیت، آزادی اندیشه و تفکر انتقادی قربانی مطامع حاکمیت می‌شود.

ما تاکید میکنیم: تحمیل حجاب اجباری نه تنها نقض حقوق زنان است، بلکه اعلان جنگی آشکار علیه آزادی‌های اساسی و اصول بنیادین یک جامعه مدرن و مترقی به شمار می‌رود. هر حکومتی که خود را مجاز به کنترل بدن و ذهن شهروندان بداند، مشروعیت خود را در برابر مردم از دست داده است.

مطالبات ما صریح و غیرقابل مذاکره است:

  1. لغو فوری و بیقید و شرط لایحه حجاب اجباری و تمامی قوانین مرتبط با آن.
  2. پایان دادن به استفاده از نهادهای آموزشی و فرهنگی بهعنوان ابزار سرکوب و تحمیل ایدئولوژی حکومتی.
  3. پایبندی کامل حاکمیت به تعهدات حقوق بشری، بهویژه کنوانسیونهای بینالمللی که بر آزادیهای فردی و برابری تأکید دارند.
  4. آزادی بیقید و شرط تمامی معلمان، دانشآموزان و فعالانی که در اعتراض به این قوانین غیرانسانی بازداشت شدهاند.

ما هشدار می‌دهیم که تحمیل این‌گونه قوانین سرکوبگرانه، نتیجه‌ای جز افزایش خشم عمومی و گسترش نافرمانی مدنی نخواهد داشت. ما به‌عنوان معلمان این سرزمین، اعلام می‌کنیم که در برابر هرگونه سرکوب ایستادگی خواهیم کرد و با تمام توان از آزادی‌های اساسی شهروندان، به‌ویژه دانش‌آموزان و زنان، دفاع خواهیم کرد.

این لایحه، نه از سر قدرت، که از سر هراس است؛ هراسی از آگاهی، اتحاد و مقاومت مردم.

ما معلمان، در کنار دانش‌آموزان و خانواده‌ها، اعلام می‌کنیم که آزادی انتخاب و کرامت انسانی را به هیچ‌وجه به معامله نمی‌گذاریم و در برابر هرگونه تلاش برای محدود کردن این حقوق، ساکت نخواهیم نشست.

انجمن صنفی معلمان کوردستان (مریوان و سروآباد، سقز و زیویه، سنندج)

آذرماه ۱۴۰۳

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

نشانی کانال تلگرامی شورا:

@kashowra


بيانيه اعتراضي بيش از ۳۰۰ تن از كنشگران زن و فعالان مدني در مورد مصوبه اخير مجلس درباره حجاب و عفاف

مجلس دوازدهم كه با كمترين آراء مشاركت مردم در تاريخ انتخابات مجلس تشكيل شده، درحالي لايحه ۷۴ ماده‌اي را به بهانه «عفاف و حجاب» تصويب كرده كه مداخله حكومت در امر پوشش زنان از نظر اكثريت مردم امري مشروع و قابل قبول نيست و عقل جمعي ايرانيان امروز از پسِ تجربه رنج‌آور تاريخي، پوشش زنان را امري شخصي قلمداد مي‌كند. به‌طوري كه بر اساس پيمايش ارزش‌ها و نگرش‌هاي ايرانيان كه در سال ۱۴۰۲ توسط مراكز دولتي انجام شده، ۸۴ درصد مردم ايران ـ چه آنان كه معتقد به حجاب هستند و چه آنان كه نيستند ـ مخالف مداخله دولت در اين حوزه هستند.

اما به نظر مي‌رسد اين مصوبه، صرفاً حجاب و عفاف را بهانه كرده تا اساس رابطه «دولت – شهروند» را به ساختار «حاكم – محكوم» تغيير داده و نهادينه سازد. سيستم «امنيتي – نظارتي» كه اين «قانون» بر جامعه حاكم مي‌كند، نه تنها زندگي شخصي بسياري از مردم به‌ويژه زنان را تحت نظارت و كنترل خود مي‌گيرد بلكه روابط شهروندان با يكديگر را نيز به روابطي پر از سوءظن و ترديد و بي‌اعتمادي تنزل مي‌دهد. نتيجه‌اش، فروپاشيِ همبستگي اجتماعي است كه لازمه تداوم سلامت يك جامعه است.

اجراي اين مصوبه و اختصاص منابع مالي فراوان براي پيشبرد اهداف آن از بودجه عمومي كشور، آشكارا درآمدزايي براي اقليتي كم‌شمار يعني «كاسبان حجاب» را تضمين مي‌كند و در عوض سايه شوم بي‌ثباتي و ناامني را بر كسب و كار اكثريتي از مردم (از يك مغازه‌دار ساده تا يك كسب و كار فرديِ اينستاگرامي تا شركت‌هاي بزرگ استارتاپي و…) مي‌گستراند. گستردن سايه بي‌ثباتي و ناامني بر سر معيشت مردم و نيز بر زندگي نيمي از جمعيت مي‌تواند كل آينده را در برابر چشم جامعه مبهم و تيره‌وتار نمايد و روانِ جامعه را دچار پريشاني سازد.

چنين «قانوني» نه تنها باعث رشد «كاسبان حجاب» در اشكال مختلف از جمله «درآمدزايي از طريق امر به معروف» مي‌شود بلكه مي‌تواند امكان گسترش رذايل و «منكر»هاي ريز و درشت از جمله «اخاذي براي گزارش ندادن»، «رواج تسويه حساب‌هاي شخصي به اين بهانه» و… را فراهم كند و جامعه ايران را به سراشيبي سقوط اخلاقي سوق دهد. براي نمونه همان‌طور كه همه پژوهش‌هاي علمي نشان مي‌دهد همواره يكي از دلايل سوءاستفاده جنسي از زنان، وجود روابط نابرابر قدرت ميان زنان و مردان در حوزه‌هاي گوناگون بوده است، اين درحالي است كه اين «قانون» به تعميم رابطه نابرابر قدرت ميان شهروندان در «حوزه‌هاي جديد» مي‌انجامد. براي مثال رابطه نابرابر را حتا در سطح روابط ميان «راننده تاكسي اينترنتي و مشتري زن» مي‌گستراند.

اما مهم‌تر از همه، اين «قانون» بنيادِ حق انتخاب را از شهروندان به‌ويژه زنان در زندگي شخصي‌شان مي‌ربايد. بي‌شك «حق انتخاب» كه برخي آن را «حق طبيعي» و برخي ديگر «حقي خدادادي» تعريف مي‌كنند اگر از انسان ستانده شود نه تنها كرامت انساني افراد، بلكه ضرورتِ «دين» را نيز زير سوال مي‌رود. چرا كه اگر قرار بود انسان‌ها بدون برخورداري از «حق انتخاب» به دنيا بيايند، ديگر «هدايت» و «ايمان» و بسياري از خصايص انساني ديگر معنا و مفهوم خود را از دست مي‌داد. زيرا اعتبار همه اين مفاهيم در زندگي بشر در سايه «حق انتخاب» انسان‌هاست كه معنا مي‌يابد. اما گويا يك اقليتِ كوچكِ «خودخدابين» مي‌خواهند نه تنها حق طبيعي و خدادادي زنان را كه سال‌هاست از آنان سلب شده، در ساختاري جديد و در مقياسي گسترده تداوم بخشند بلكه تصميم گرفته‌اند خود را جاي خداوند بنشانند و «كليددار بهشت و جهنم» براي همه مردم شوند تا هر زمان كه «يك كاسبِ حجاب» اراده كند بتواند با سليقه و ذهنيت خود، كسب و كار يك شهروند را تعطيل، آموزش يك دانش آموز و دانشجو را معلق، زندگي و حيات يك شهروند را مختل، كرامت و عزت نفس يك نفر ديگر را نابود، و تن و بدن زنان را به زنجير و تحقير بكشاند.

از اين رو ما امضاءكنندگان اين بيانيه به دلايل بي‌شمار كه امكان طرح همه‌ي آن‌ها در اين مختصر نيست، مصوبه اخير مجلس در مورد حجاب و عفاف را نه منطبق بر اصول و روح «قانون‌گذاري» و نه سازگار با «عقل جمعي ايرانيان» و نه «مشروع» و «قابل اجرا» مي‌دانيم از اين رو «حق اعتراض» به آن را براي خود محفوظ مي‌داريم و از هر وسيله ممكن براي رساندن صداي خود استفاده خواهيم كرد.

اسامي امضاء كنندگان به ترتيب حروف الفبا:

آتنا کامل، آذر توكلي، آذين موحد، آرزو فاعلی، آرمیتا آتشباند، آريا ميرنيام، آزاده بی زارگیتی، آزاده خرازي، آزاده دواچي، آزاده صالحی، آزاده فرقانی، آسیه علی نژاد، آمنه رضایی، آيدا سعادت، ابوالفضل غسالي، احسان حکیمی، احمد بخارایی، احمد پورمندی، احمد خالق نژاد طبري، اسدالله فخيمي، اسما صارمی، اشرف فهيمي، اشرف ميرهاشمي، اعطوالسادات ھاشمی، اعظم اکبرزاده، اعظم خاتم، اعظم دهقان منشادي، افخم صباح، افسانه عسگری، اكبر دانش سرارودي، اكرم احقاقي، الهام بروجردي، الھام ذاکری، امیرمصدق کاتوزیان، ایمان واقفی، بابک دربیکی، بنفشه جمالی، بھاره بشارتی، بھاره بیات، بھزاد آزاد، بھناز فرمانبر، بهناز مراد، پارسا نصیری، پارمیدا عطاری، پرستو اله یاری، پرستو سرمدی، پرستو فروھر، پروانه آل بویه، پروین ضرابی، پروین فھیمی، پريسا شكورزاده، پریسا مختاباد، پگاه پزشکی، پونه بریرانی، پیموده باران، ثریا عزیزپناه، ثمر فاطمی، ثمین چراغی، ترانه يلدا، تكتم بهرامي، تھمینه مردانی، جواد موسوي خوزستاني، حاجیه فلاح، حسن اکبری نیا، حسن بديعي، حميد جليلزاده، حمید سوری، حمیده ابراھیمی، حوري خانپور، خدیجه مقدم، داراب هاشمي، داوود عباسي، رحمت الله جھاندار، رحيم قميشي، رخشان بنی اعتماد، رزیتا شرف جھان، رستا راستين راد، رضا سبحانی، رضا فانی یزدی، رضوانه عاشوری، روحی افسر، رويا صحرايي، رھا ثابت سروستانی، ریحانه صارمی، زھرا اشعری، زھرا اصغری، زهرا اكبرزاده، زھرا افتخارزاده، زھرا جعفری، زھرا جمال، زهرا حيدرزاده، زھرا خاك نگار، زھرا صنوبری، زھرا مالمیر، زهرا مبلغ، زھرا مینويي، زھره تنکابنی، زھره فتوحی، زھره معینی، زینب بھزادفر، زینب غنی، زينت ايراني، ژاله آزاد، ژاله بورازی، ژيلا بني يعقوب، ژیلا خوش برش، ژیلا موحد شریعت پناھی، سارا زارع، سارا صارمی، سارا محمدی اردھالی، ساناز رضايي، ساناز فاتح، سپیده مھرپویا، سجاد درويش، سحر کریمی، سحر رياحي، سرور ابطحي، سروین جعفریان، سعيد رهنما، سعيد مهراقدم، سعیده حسنی، سمیه نصراللھی، سودابه مظفري، سوسن رخش، سونیا غفاری، سھیلا حقیقت، سهيلا طهماسبي، سیما نبوی، سیمین مرعشی، شادي حليمي، شادی مکی، شاھپور شھبازی، شبنم خان مصدق، شبنم محمدزاده، شبنم موتايي، شري نجفي، شقایق اکبری، شمس یزدانی، شوکت الملوک عزیززاده، شھپر بامداد، شھلا فروزانفر، شهلا همايوني، شهره انتصاري، شھناز خسروی، شھناز مرادی، شیرین آسا، شیرین کریمی، شیرين عبادي، شیما قوشه، شیما وزوایی، شیوا مھرمنش، شيرين عبادي، صبری نجفی، صدف صمیمی، صديقه وسمقي، صفا آقاجانی، صفیه فاضلی، طلعت تقی نیا، طوبي اسفندياري، طوعه ميثمي، طیبه سیاوشی، عالیه مطلب زاده، عباس افشاری، عباس پوراظهري، عباس حق شناس، علی اکبر سھیلی، علیرضا دلپذیر، علیرضا ساريخاني، علي پرسان، علي ميرسپاسي، علي ذاكري، عطيه ملك زاهدي، غزال بخت آزاد، غزال مرادي، غزاله رنجبری، غزل اسدی، غزل نعیمی، غنچه قوامی، فاطمه ادھمی، فاطمه باباخانی، فاطمه برزگران، فاطمه شمس، فاطمه صادقی، فاطمه صدقی، فاطمه علمدار، فاطمه كيفري، فاطمه محمدي، فاطمه مقدسي، فاطمه موسوی ویایه، فاطمه نوری پور، فائزه پیمان، فائزه رودگری، فتانه عبدالحسینی، فتح الله فلاح دار، فخري محتشمي پور، فرخنده جبارزادگان، فردوس شیخ الاسلام، فرزانه ميلاني، فرزانه زمانى، فرشته روشنی، فرشته سلیماني، فرشته طوسی، فرشیده میربغدادآبادي، فرشته هدايتي، فرناز شعار، فروغ اکبری، فریده صارمی، فريبا مصطفوي، فريده طاھري، فهيمه حسين زاده سلجوقي، فیروز دانشگر، فیروزه مھاجر، کاملیا کرد، کاوه رحمانی، کوروش ھمایون پور، كيوان صميمي، کیوان موسوی اقدم، گل خانم باقری نیا، گلاله بھرامی، گلیتا حسین پوراصفھانی، گوھر شمیرانی، لاله عنبری، ليدا فاضلي، لیلا حسینخانی، لیلا رمضانی فر، لیلی ارشد، لیلی فرھادپور، ليلي گلستان، مانلي منوچھريان، مانوش منوچھری، مجيد تولايي، مجيد شعرباف، محبوبه حسین زاده، محبوبه عصاره، محمدتقي اكبرنژاد، محمدرضا ميرآقايان، محمدرضا نيكفر، محمد کاظم متولی، محمد منظرپور، محمدکریم آسایش، مرجان لنگرودی، مرضيه برادران خسروشاهي، مریم انصاری، مریم باقی، مريم تدين، مریم جعفریه، مريم دليري، مریم رحمانی، مریم رضایی، مريم سلمان، مريم غازياني، مريم مجد، مريم ناظري، مژگان احمدیه، مژگان اينانلو، مسرت امیرابراھیمی، مصطفا آل احمد، مصطفا تنها، معصومه آقاجانی، معصومه شاپوری، معصومه طوفان پور، معصومه مظفری، ملیحه محمدی، منصوره خسروشاھی، منصوره شجاعی، منصوره مسعودی، منیژه صحی، مونا معافی، مونا محمدزاده، مھتاب محمودی، مھدی سلیمانیه، مھدی شریعتی، مھدیه رحمتی، مھدیه گلرو، مهران سپهري، مھرانگیز کار، مهران سپهري، مھرنوش علی مددی، مھری مھرابادی، مھسا اسداله نژاد، مھسا امرآبادی، مھسا خیراللھی، مھسا صمدی، مھناز محمدی، میترا امام، مینا بیگدلي، مینا عزیزی، مینا نادری، مینو مرتاضی لنگرودی، نازنین فرزان جو، نازی اسکویی، ناصر دانشفر، ناھید مولوی، ناھید میرحاج، نجمه واحدی، ندا میلانی، نرگس حسن لی، نرگس فداكار، نرگس محمدي، نرگس میرزانژاد، نسرین اسدی، نسرین ستوده، نسرین طاعتیان، نسيم روشنايي، نشمين ويسي، نگار محمدی زاده، نگار نادری، نگین باقری، نگين شيخ الاسلامي وطني، نيره توحيدي، نورا مرادي، نوشین احمدي خراساني، نیایش دولتی، نیلوفر کشمیری، نیلوفر نیکسار، نیما علوی، وجی خوشبین، وحيد ضيائي، هاله باستاني، هايده مغيثي، هلن نصرت، ھما صابری، ھما قاسمی فرد،

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *